۴) دیدگاه امتها در قبال انبیای کرام
یکی دیگر از اهداف داستانهای قرآنی اشاره به موضع اقوام و امتها در قبال دعوت آنها میباشد. تاریخ نشان میدهد که موضوع همه آنها تقریباً مشابه بوده است. زیرا هر پیغمبری که به فراخوانی قومش بسوی توحید پرداخته گروه گناهکاران و مستکبران در مقابل آنها موضع عناد و استکبار اتخاذ کرده و به تکذیب آنها پرداختهاند. ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّٗا مِّنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَۗ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيٗا وَنَصِيرٗا ٣١﴾[الفرقان: ۳۱]. [۲۷۶]باری، در داستان پیامبران صیغهی «نبوت» یک بود چنانکه صیغه تکذیب از طرف همه اقوام تقریباً یکی بوده است... برای مثال به فرموده خداوند در داستان نوح÷گوش فرادهیم: ﴿قَالُواْ يَٰنُوحُ قَدۡ جَٰدَلۡتَنَا فَأَكۡثَرۡتَ جِدَٰلَنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٣٢﴾[هود: ۳۲]. [۲۷۷]و در داستان هود÷قرآن موضع قوم او را چنین بازگو میکند: ﴿قَالُواْ يَٰهُودُ مَا جِئۡتَنَا بِبَيِّنَةٖ وَمَا نَحۡنُ بِتَارِكِيٓ ءَالِهَتِنَا عَن قَوۡلِكَ وَمَا نَحۡنُ لَكَ بِمُؤۡمِنِينَ ٥٣ إِن نَّقُولُ إِلَّا ٱعۡتَرَىٰكَ بَعۡضُ ءَالِهَتِنَا بِسُوٓءٖ﴾[هود: ۵۳- ۵۴]. [۲۷۸]و در داستان صالح با قومش ثمود میخوانیم: ﴿قَالُواْ يَٰصَٰلِحُ قَدۡ كُنتَ فِينَا مَرۡجُوّٗا قَبۡلَ هَٰذَآۖ أَتَنۡهَىٰنَآ أَن نَّعۡبُدَ مَا يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكّٖ مِّمَّا تَدۡعُونَآ إِلَيۡهِ مُرِيبٖ ٦٢﴾[هود: ۶۲]. [۲۷۹](هود: ۶۲). و هکذا سایر انبیای کرام موضع اقوامشان در قبال دعوت آنها تفاوت چندانی با موضع اقوام پیشین نداشته است. و همگی در تمسخر و استهزاء به پیغمبران کرام مساوی بودهاند. ﴿كَذَٰلِكَ مَآ أَتَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُواْ سَاحِرٌ أَوۡ مَجۡنُونٌ ٥٢﴾[الذاریات: ۵۲]. [۲۸۰]
[۲۷۶] اینگونه برای هر پیغمبری گروهی از بزهکاران را دشمن ساختهایم و همین بس که خدای تو راهنما و یاور باشد. [۲۷۷] گفتند: ای نوح! با ما جر و بحث کردی و جر و بحث را به دراز کشاندی اگر راست میگویی آنچه را که ما را از آن میترسانی، به ما برسان. [۲۷۸] گفتند: ای هود! تو دلیلی برای ما نیاوردهای و به خاطر سخن تو خدایان خود را رها نمیکنیم و به تو ایمان نمیآوریم. چیزی جز این نمیگوییم که خدایان ما بلائی به تو رسانده است. [۲۷۹] گفتند: ای صالح! پیش از این مایۀ امید ما بودی. آیا ما را از پرستش چیزهایی که پدرانمان میپرستیدند نهی میکنی؟ ما راجع بدانچه ما را بدان دعوت میکنی به شک و تردید عجیبی گرفتار آمدهایم!. [۲۸۰] همین گونه هیچ پیغمبری به سوی مردمان پیش از ایشان نرفته است، مگر اینکه گفتهاند: او جادوگر یا دیوانه است.