دعوت شعیب از قومش
مردم مدین اهل تجارت و کشاورزی بودند، در رفاهیت و نعمت بسر میبردند و پیرو دینی بودند که از ابراهیم به ارث گرفته بودند. اما دیری نپایید که عهد شکنی کردند، دین را تغییر دادند و به کفر روی آوردند و از صراط مستقیم منحرف شدند و منکرات عدیده از جمله «تطفیف» در توزین و پیمانه میان آنها رواج پیدا کرد. کالای خود را گران به مردم میفروختند و کلای آنها به قیمت ناچیز از آنان میگرفتند و فساد در روی زمین براه میانداختند.
خداوند حضرت شعیب را در میان آنها مبعوث کرد. آنها را به توحید فراخواند و از عذاب خدا بیم داد و از تطفیف در پیمانه و توزین باز داشت و آنها را به صلاح و عدم فساد امر نمود. قسمت کمی از مردم به او ایمان آوردند و بقیه او را تکذیب کردند. تکذیب کنندگان در نهایت گمراهی و انکار بسر میبردند. سر راه مردم میایستادند و آنها را از رفتن به نزد شعیب و ایمان آوردن باز میداشتند و کسانی را که ایمان میآوردند به شدت تهدید میکردند. چنانکه قرآن کریم از زبان شعیب نقل میکند: ﴿وَلَا تَقۡعُدُواْ بِكُلِّ صِرَٰطٖ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِهِۦ وَتَبۡغُونَهَا عِوَجٗاۚ﴾[الأعراف: ۸۶]. [۶۴۰]و چون شعیب بر دعوت و موعظهی آنها اصرار میورزند دشمنی خود را با وی آشکار کردند و ادعا کردند که کلام وی را نمیفهمند و هدف وی نمیدانند و او را تهدید کردند، اگر از این دعوت دست بکشد او را میکشند. ﴿قَالُواْ يَٰشُعَيۡبُ مَا نَفۡقَهُ كَثِيرٗا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَىٰكَ فِينَا ضَعِيفٗاۖ وَلَوۡلَا رَهۡطُكَ لَرَجَمۡنَٰكَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡنَا بِعَزِيزٖ ٩١﴾[هود: ۹۱]. [۶۴۱]
بعد او را به اخراج از روستا تهدید کردند و گفتند: اگر او و پیروانش از دین جدید دست برندارند و به ملت آنها برنگردند، اخراجشان نمایند.
﴿قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لَنُخۡرِجَنَّكَ يَٰشُعَيۡبُ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَكَ مِن قَرۡيَتِنَآ أَوۡ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَاۚ قَالَ أَوَلَوۡ كُنَّا كَٰرِهِينَ ٨٨﴾[الأعراف: ۸۸]. [۶۴۲]
[۶۴۰] شما بر سر راهها منشینید تا مؤمنان به خدا را بترسانید و از راه الله باز دارید و آن را کج بنمایید. [۶۴۱] گفتند: ای شعیب بسیاری از چیزهایی را که میگویی نمیفهمیم و ما شما را در میان خود ضعیف میبینیم اگر قبیلهی اندک تو نبود ما تو را سنگباران میکردیم و تو در پیش ما قدر و ارزش نداری. [۶۴۲] اشراف و سران متکبر قوم شعیب گفتند: ای شعیب حتماً تو و کسانی را که با تو ایمان آوردهاند از شهر و آبادی خود بیرون میکنیم مگر اینکه به آئین ما درآئید. شعیب گفت: آیا ما به آئین شما در میآییم در حالی که دوست نمیداریم و نمیپسندیم.