۱) اثبات رسالت و وحی
یکی از اهداف مورد نظر در داستانهای قرآنی اثبات رسالت و وحی است یعنی دینی که پیغمبران آوردهاند و مبلغ آن بودهاند صرفاً از وحی خدایی مایه گرفته است و آنها فرستاده خدا هستند. به ویژه نسبت به امر حضرت محمدصقرآن کریم بیان کرده که این داستانها به وحی خدا بوده و حضرت محمد هیچ نقشی در ایجاد و خلق آنها ندارد زیر او بیسواد بود خداوند میفرماید: ﴿وَمَا كُنتَ تَتۡلُواْ مِن قَبۡلِهِۦ مِن كِتَٰبٖ وَلَا تَخُطُّهُۥ بِيَمِينِكَۖ إِذٗا لَّٱرۡتَابَ ٱلۡمُبۡطِلُونَ ٤٨﴾[العنکبوت: ۴۸]. [۲۶۵]و به هیچ وجه از رسول خدا نقل نشده که در کنار راهبان مسیحی یا احبار یهود نشسته و این داستانها را از ایشان اقتباس کرده باشد. وقتی این داستانهای جذاب و دلربا در رابطه با انبیای گذشته و امتهای ایشان و آنچه دامنگیر آنها شد که بعضی از این داستانها همچو داستان ابراهیم، یوسف و موسی در اوج جذابیت و دلربایی هستند، بر رسول خدا فرود آمد.
آمدن این داستانها در قرآن با این دقت و بیان محکم روشنترین دلیل بر وحی بودن آنها میباشند. بسیاری از آیات قرآن به صورت واضح و آشکار در مقدمه یا متن بعضی از داستانها به این هدف اشاره کردهاند، پرداختهاند برای مثال ﴿نَحۡنُ نَقُصُّ عَلَيۡكَ أَحۡسَنَ ٱلۡقَصَصِ بِمَآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ وَإِن كُنتَ مِن قَبۡلِهِۦ لَمِنَ ٱلۡغَٰفِلِينَ ٣﴾[یوسف: ۳]. [۲۶۶]و این آیه ﴿تِلۡكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡغَيۡبِ نُوحِيهَآ إِلَيۡكَۖ مَا كُنتَ تَعۡلَمُهَآ أَنتَ وَلَا قَوۡمُكَ مِن قَبۡلِ هَٰذَاۖ فَٱصۡبِرۡۖ إِنَّ ٱلۡعَٰقِبَةَ لِلۡمُتَّقِينَ ٤٩﴾[هود: ۴۹]. [۲۶۷]
[۲۶۵] تو پیش از قرآن، کتاب نمیخواندی و با دست راست خود چیزی نمینوشتی که اگر چنین میشد باطلگویان به شک و تردید میافتادند. [۲۶۶] ما از طریق وحی این قرآن، نیکوترین سرگذشتها را برای تو بازگو میکنیم و هرچند که پیشتر از زمرهی بیخبران بودهای. [۲۶۷] این خبر و اخبار غیب است که آن را به تو وحی میکنیم. نه تو و نه قوم تو پیش از این، آن را نمیدانستید. پس شکیبایی کن که سرانجام از آن پرهیزکاران است.