پیغمبری و پیغمبران در قرآن کریم

فهرست کتاب

آیا عصمت پیامبران قبل از نبوت است یا بعد از آن؟

آیا عصمت پیامبران قبل از نبوت است یا بعد از آن؟

علماء در اینکه آیا انبیاء قبل از نبوت نیز معصوم بوده‌اند یا اینکه معصوم بودنشان در بعد از برگزیده شدنشان به پیغمبری منحصر می‌گردد و در اینکه آیا عصمت فقط از گناهان کبیره بوده یا شامل گناهان صغیره نیز گشته است؟ اختلاف نظر داشته‌اند.

بعضی گفته‌اند: آن‌ها قبل و بعد از نبوت معصوم بوده‌اند، چون رفتار و سلوک شخصی ولو در زمان قبل از شروع دعوت، اثرات فراوانی بر مستقبل و آینده‌ی دعوت خواهد داشت. پس لازم است که انبیاء دارای سیره‌ی عطرآگین و صفاء نفسی و درونی باشند تا در آینده جایی برای هیچ گونه طعن و خرده‌گیری بر دعوت آنان وجود نداشته باشد.

و در این ادعا به این آیه‌ی قرآنی که خداوند پیغمبران را از میان انسان‌های نمونه و الگو، برگزیده و از اوان طفولیت آن‌ها را زیرنظر و مراقبت خود داشته است استدلال کرده‌اند، چنانچه خطاب به حضرت موسی÷فرموده: ﴿وَلِتُصۡنَعَ عَلَىٰ عَيۡنِيٓ ٣٩[طه:۳۹]. [۱۵۱]و آن‌ها را از برگزیدگان قرار داده است: ﴿وَإِنَّهُمۡ عِندَنَا لَمِنَ ٱلۡمُصۡطَفَيۡنَ ٱلۡأَخۡيَارِ ٤٧[ص: ۴۷]. [۱۵۲]پس لازم است قبل از نبوت نیز معصوم و از گناه محفوظ باشند.

اما گروه دیگر:

گروه دیگری از علماء گفته‌اند: «عصمت» انبیاء فقط به دوران بعد از نبوت اختصاص دارد و در این دوره از صغایر و کبایر مصون می‌باشند. دلیل این عده در این مدعا اینکه آن‌ها قبل از نبوت در مقامی نبوده‌اند که اطاعت و پیروی دیگران از آنان واجب باشد و چون اتباع و اقتداء برای مرحله‌ی بعد از نبوت بوده تنها در این مرحله معصوم بوده‌اند اما قبل از نبوت همانند سایر انسان‌ها زیسته‌اند، لکن سیره پاک و معطرشان در این دوره نیز، مانع از وقوع در معاصی و گناهان و سقوط در دام فحشاء و رذایل گشته است، ‌آری هر چند قبل از نبوت معصوم نبوده‌اند اما از برکت عنایت خداوند فطرتاً محفوظ و سالم مانده‌اند.

در کتاب «العقيدة الإسلامية وأسسها» آمده است: انبیاء قبل از گزینش و انتخاب برای مقام نوبت بر دو قسم‌اند:

۱- یا قبل از نبوت به شریعتی مکلف نبوده که در این صورت عصمت برای او موضوع و مطرح نیست،‌ چون مخالفت و معاصی تنها بعد از ورود شرع و تکلیف به آن موضوعیت دارد، در این صورت فرض بر این است که نبی و رسول قبل از نبوت مکلف نبوده در نتیجه بحث از عصمت یا عدم آن در حق او بیهوده به نظر می‌رسد، چون ذمه او از تکلیف خالی است.

اما علو فطرت و صفا درون و روح بلند و عصمت عقل و رجحان تدبیر اقتضاء می‌کند پیغمبر در میان قومش نمونه کمال و رفعت باشد و در اخلاق و معاملات و امانت‌داری و دوری از ارتکاب قبایح و اعمالی که فطرت سالم و طبیعت مستقیم از آن‌ها ابا دارند پاک و منزه باشد.

۲- یا اینکه به شریعت رسول قبل از خود مکلف بوده است همانند حضرت لوط÷که قبل از نبوت بر شریعت عمویش ابراهیم÷بوده است، یا مانند انبیای بنی اسرائیلی پس از موسی، که قبل از نبوت مکلف به پیروی از شریعت موسوی بوده‌اند و در این حالت نیز دلیل قاطعی بر عصمت آن‌ها قبل از نبوت از صغایر و کبایر در دست نیست. اما سیره‌ی این دسته از انبیاآنچه در رابطه با قبل از نبوّتشان به ثبوت رسیده، گواهی روشنی است بر اینکه آن‌ها دورترین انسان‌ها از رذایل اخلاقی و معاصی بزرگ و کوچک بوده‌اند.

اگر احیاناً چیزی از ایشان سر زده جزو لغزش‌های نادری محسوب می‌گردد که هیچ طعنی بر شخصیت آنان بوجود نمی‌آورد. چون از فطرت عالی، صفای درون، صفا و برتری روح برخوردار بوده‌اند و مسئولیت سنگینی که در آینده بر دوششان نهاده صرفاً می‌شد ایجاب می‌کرد از این خطاها مصون باشند. در حقیقت این لغزش‌های ناچیز بدین خاطر از آن‌ها سر زده که انسان بودن آن‌ها در مقابل مردم ثابت بشود و مردم آن‌ها را از سطح انسانی بالاتر نبرند و صفات الوهیت را (که امکان ندارد به آن متصف شوند) به آن‌ها تحمیل نکنند. چرا که آن‌ها نیز همچون سایر انسان‌ها بشر و مخلوق خدایند. و تا فرق بین حالات ایشان در زمان قبل و بعداز نبوت نمایان آشکار شود [۱۵۳].

قول صحیح مورد اعتماد تمامی علماء اینکه: انبیاءبه اتفاق علماء بعد از نبوت از معاصی (صغایر و کبایر) معصوم می‌باشند اما قبل از نبوت احتمال دارد لغزش‌هایی از ایشان واقع شده باشد که هیچ خللی بر مقام و شرف آن‌ها وارد نمی‌کند.

علامه قرطبی در تفسیرش «الجامع لأحكام القرآن» فرموده است: «بعد از ثبوت اینکه همگان اتفاق دارند که انبیاء از ارتکاب گناهان کبیره معصوم هستند، در اینکه آیا گناهان صغیره از آنان سر زده‌ یا خیر، بین علماء اختلاف نظر وجود دارد. جمهور فقهاء گفته‌اند: چنانچه از تمامی کبایر معصوم هستند از تمامی گناهان صغیره نیز معصوم می‌باشند چون ما مأمور به تبعیت از ایشان در تمامی آثار افعال و سیره‌ی آنان هستیم و امر به پیروی ایشان مطلق بوده و هیچ قرینه‌ی دال بر اختصاص آن به دوران پیغمبری وجود ندارد لذا اگر صدور صغایر را از ایشان جایز بدانیم اقتداء به آنان جایز نخواهد بود، چون هر عملی که قربت و مباح و محظور و معصیت بودن آن معلوم نباشد امر به امتثال آن جایز نیست چون احتمال دارد انجامش گناه و معصیت تلقی شود.

امام ابواسحق اسفراینی، از علمای اهل سنت فرموده: هیچ گناهی از انبیاء صادر نمی‌شود، چون آن‌ها از گناهان صغیره و کبیره معصوم می‌باشند و که این از مقتضیات معجزه است. اما گروهی قول به وقوع صغایر از ایشان کرده‌اند اما این سخن اصل و ریشه‌ای ندارد و آنچه که اکثریت علماء بر آن می‌باشند اینکه صدور و وقوع گناه از آنان جایز نیست.

بعضی از متأخرین گفته‌اند: شایان ذکر است که خداوند خود خبر داده که احتمال وقوع بعضی از گناهان از ایشان نه تنها منتفی نیست، بلکه بعضی از گناهان را به ایشان نسبت داده و بر آن توبیخ شان کرده است. و خود انبیاء از وقوع آن‌ها از خودشان خبر داده‌اند و از آن‌ها ابراز پشیمانی و توبه کرده‌اند تمامی این موارد در مواقعی بسیاری از قرآن مذکوراند که تأویل همگی آن‌ها غیرممکن جلوه می‌کند، هرچند بتوان برای بعضی از آن‌ها متوسل به تأویل شد. اما نکته مهم اینکه همه‌ی این موارد، از جمله‌ی لغزش‌های ناچیزی بوده‌اند که به مقام و منصب آنان لطمه نمی‌زند و از باب خطا و نسیان از آن‌ها صادر شده و این نوع خطاها نسبت به غیر ایشان حسنات محسوب و در حق آنان سیئات به شمار می‌رود. چه زیبا گفته حضرت جنید بغدادی که می‌فرماید «حسنات الأبرار سيئات المقربين» حسنات و خوبی‌های نیکوکاران گناه و خطای نزدیکان است، چرا چنین نباشد و حال آنکه شخص وزیر بر چیزی مؤاخذه می‌شود که اجیر در مقابل آن مأجور واقع می‌گردد.

قرطبی فرموده: آنچه گفته شد بدون اشکال حق است، چون هرچند نصوص قرآن شاهد و گواه وقوع گناه از پیغمبرانهستند، امّا این گناهان خللی در مقام و موقعیت آنان ایجاد نکرده، بلکه خداوند خطای آن‌ها را تلافی کرده و آن‌ها را به پیغمبری برگزیده و طریقه هدایت و تزکیه را به آن‌ها ارائه کرده است صلوات و سلام خداوند بر همگی آنان باد [۱۵۴].

[۱۵۱] هدف این بود که تحت نظارت و رعایت من چنانکه باید پرورش یابی. [۱۵۲] ایشان در پیشگاه ما از زمره‌ی برگزیدگان بس نیک و نیکوکارند. [۱۵۳] العقیدة الإسلامیة ص ۱۱۶. [۱۵۴] تفسیر قرطبی جلد اول (جزء اول) ص ۳۰۸.