آیا این انجیلها صحیح هستند؟
بطور قطع هیچ یک از انجیلهای کنونی، انجیل خدایی فرود آمده بر عیسی÷نیستند و همگی دستخوش تحریف و تبدیل گردیدهاند، قرآن کریم به این تحریف تصریح کرده، این انجیلها در میان خود اختلاف فراوان دارند خداوند تنها یک انجیل فرو فرستاده ولی هماکنون چهار انجیل وجود دارد.
استاد نجار در قصص الأنبیا گوید:
«امروزه، در کجا آن انجیل مسیح که قرآن کریم آن را ذکر نموده، یافت میشود؟ انجیل حقیقی فرود آمده بر عیسی هم اکنون وجود خارجی ندارد. آنچه امروزه به نام انجیل در دسترس است داستانهایی است که شاگردان عیسی و کسان دیگر آنها را تألیف کرده و از مسخ و تحریف، حذف و زیادت مصون نمیباشند! حضرت عیسی تنها یک انجیل آورده ولی انسانها با مرور زمان آن را ترک کرده، از دست دادند در نتیجه به کتابهایی روی آوردند که از سوی بعضی از شاگردان مسیح و شاگردان آنها تألیف و گردآوری شدهاند و این انجیلها آن چنان گسترش و ازدیاد یافتند که از مرز صد انجیل تجاوز کردند اما کلیسا هر انجیلی را که برخلاف میل خود تشخیص داد از صحنه بدر کرد و تنها انجیلهای چهارگانهی معروف امروزی مورد تایید کلیسا واقع شدند که آنها نیز از نظر سند منقطع بوده و مؤلف حقیقی آنها معلوم نیست. بعضی ترجمه شده و از نظر دینی و صداقت مورد اطمینان نیستند و بین آنها اختلاف شدید وجود دارد که نمیتوان بین آنها توفیق ایجاد کرد. لذا در صورت صحت یکی بطلان دیگری قطعی است» [۵۲۲].
انجیلهای کنونی تألیفات تاریخی تدوین شده پیرامون حضرت مریم و عیسی هستند و وقایع زندگی حضرت را از بدو تولد تا انتهای حیات زمینیاش طبق عقاید خود به تصویر کشیدهاند چنانچه حاوی اخبار و روایاتی پیرامون زندگی حضرت (یوحنا معمدان) یحیی هستند. و هیچ یک از این انجیلها در زمان حیات عیسی تألیف نشدهاند بلکه بعد از رفع او به سوی آسمان تدوین گردیدهاند.
۱- انجیل متی: که قدیمیترین انجیل موجود در بین مسیحیان است چهار سال بعد از رفع عیسی به سوی آسمان به زبان عبری تدوین گردیده و ترجمهی آن هم اکنون در دسترس است. اما آیا مترجم آن کیست و آیا اصل آن در دسترس است تا با ترجمه مقایسه شود؟ همهی اینها سؤالهایی بیجواب هستند. بنابراین انجیلی که نه اصلش معروف است و نه ترجمهاش معلوم و هیچ سندی متصل به عیسی و شاگردانش ندارد چگونه میتواند معتبر باشد؟
۲- انجیل مرقس: انجیل مرقس ۲۳ سال بعد از رفعت عیسی به زبان یونانی تدوین گردید. نصاری در تاریخ تألیف آن اختلاف دارند. گروهی گفتهاند: پطرس فرماندهی حواریون آن را تدوین و تألیف کرده است. عدهی دیگری گویند مرقس انجیل خود را بعد از مرگ پطرس و بولس تألیف کرده است. در کتاب مرشد الطالبین آمده: انجیل مرقس به منظور سودرسانی به مسیحیان و به دستور بطرس در سال ۶۰ تدوین گردیده و این انجیل منکر الوهیت حضرت مسیح است. شما میبینید که مؤرخان مسیحی، در تعیین کردن نویسندهی این انجیل، شک دارند و به طور قطعی نمیتوانند آن را معرفی کنند. چنانکه ثابت شده حضرت عیسی آن را ننوشته و بر کسی دیکته نکرده است. لذا نمیتواند مورد اطمینان باشد.
۳- انجیل لوقا: به اتفاق تمامی مؤرخین مسیحی این انجیل ۲۰ سال بعد از رفع عیسی تألیف گردیده است و به اتفاق، لوقا از شاگردان عیسی و شاگرد شاگردان او نبوده است، بلکه شاگرد بولس بوده که یک یهودی متعصب بر مسیحیت بود، مسیح را در حیاتش ندیده است و نسبت به نصاری بسیار اسائهی ادب میکرد و چون دید مخالفت او با نصاری سودی در بر ندارد از در حیله وارد شد، به دین مسیح درآمد و اعتقاد به مسیح را اظهار داشت و ادعا کرد در حالت بیهوشی عیسی را لمس کرده و او را بر اسائهی ادب نسبت به یارانش نکوهش کرده و همزمان به او مأموریت تبشیری داده، در مقابل کلیسا از در حیله درآمد اکل میته و شرب خمر را بر آنها حلال کرد، لوقا چیزهای فراوانی بر انجیل متی و مرقس افزوده است که شبه انگیز است [۵۲۳]. از تحقیق علمی ثابت میشود که انجیل لوقا شبهه دار میباشد و نویسندهاش بولس متهم است که اصول عقاید دین مسیح را دستکاری کرده و ثابت میکند این اثر ربطی از نظر کتابت و املا به حضرت مسیح ندارد.
۴- انجیل یوحنا: ۳۲ سال بعد از رفع عیسی نوشته شده، کلیسا عقیده دارد نویسندهی آن یوحنا بن زبدی یکی از شاگردان مسیح بوده است، اما جمهور محققین نصاری انتساب این کتاب به او را نفی میکنند و میگویند: این کتاب اثر یکی از شاگردان مدرسه اسکندریه در قرن دوم میلادی میباشد. دائرة المعارف انگلستان که ۵۰۰ دانشمند مسیحی در تألیف آن شرکت داشتهاند میگوید: «بدون هیچ شکی انجیل یوحنا کتاب مزوری است که نویسندهی آن به منظور مقابله با دو تن از شاگردان مسیح (متی و یوحنا) آن را به رشته تحریر در آورده و این نویسنده مزور ادعا کرده که جزو حواریون بوده و حضرت مسیح او را دوست داشته است...».
در این انجیل فقراتی دال به الوهیت عیسی وجود دارد. تعجب اینجاست که کلیسا امروزی بر معتقدات موجود در این انجیل که با اصول دین عیسی مخالفت صریح دارند. صحه میگذارد، هر چند میداند که، این انجیل به هیچ وجه به یوحنا شاگرد عیسی÷نسبت داده نمیشود.
شیخ نجار در کتاب قصص الأنبياء صورتهایی از تناقضات و اضطرابات موجود در انجیلهای کنونی را ارائه میدهد که آشکارا عدم وثوق به محتویات آنها را روشن مینماید، در صورت تمایل به آن مراجعه کنید.
در خاتمه واضح است که انجیلهای کنونی همگی تحریف شده بوده و قابل اعتماد نیستند و چیزی غیر از انجیل فرود آمده بر عیسی میباشند و با وجود این اضطراب نمیتوان به آن اعتماد داشت.
[۵۲۲] القصص الأنبیاء ص ۳۹۱. [۵۲۳] قصص الأنبیاء – ص۴۰۰.