درس عبرت از آفرینش آدم
آفرینش آدم از گِل سپس ادامه نسل اندر نسل ذریهی او تنها یک مسئلهی عادی و طبیعی نبوده است. بلکه موضوعی بسیار مهم و شایان توجه میباشد. زیرا مظاهر قدرت خداوند در آن تجلی کرده است و عظمت خدایی نهفته در جمله «كُنْ فَيَكُونُ» که منتهای «ابداع» و «اعجاز» را میرساند، در آن جلوهگر است.
اگر تمامی زمینیان جمع شده دست بدست هم دهند قادر به آفریدن مگس یا پشهای نمیباشند تا چه رسد به آفرینش انسانی عاقل سمیع و دارای ادراک و بصیرت!! ﴿فَتَبَارَكَ ٱللَّهُ أَحۡسَنُ ٱلۡخَٰلِقِينَ ١٤﴾[المؤمنون: ۱۴].
منشأ این کار، قدرت برتر الهی است که آفریدهها را از عالم نیستی و عدم به جهان هستی به وجود میآورد و از ضعیف قوی، از سکون حرکت میآفریند، روح در کالبد موجود جامد و بیروح میدمد، گِل ساکن را به حرکت وامیدارد و خاکستر را به زبان میآورد از موجود جامد انسان سوی و مستقیم را در زیباترین صورتها میآفریند. ﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ إِذَآ أَنتُم بَشَرٞ تَنتَشِرُونَ ٢٠﴾[الروم: ۲۰]. [۲۹۴]
این همان «آدم» و آن همان نسلش است. بلکه این داستان وی و داستان تمامی نظام آفرینش است. موجودی که خداوند او را از گِل آفرید سپس نسل او را از نطفهی آب کم ارزش بیمقدار بیافرید و او را در روی زمین خلیفه قرار داد و هستی را مسخر او نمود، آری او را خلیفه خدا قرار داده با این توصیف به هیچ عنوان شایسته و زیبنده شأن انسان نیست در روی زمین تکبر ورزد به نافرمانی خدا برخیزد و مالکیت را از او غصب کرده روی آن با خدا به نزاع بپردازد و درست به خود جرأت عصیان و سرکشی بدهد. به راستی جای تعجب است انسانی که تا دیروز معدوم بود و از وی خبری نبود امروزه لب به انکار خدا بگشاید!! آیا عصمت نسبت کسی که وجودش دلیل بر وجود خداوند است، نعمتهای خداوند را انکار نماید و نادیده بگیرد؟ ﴿قُتِلَ ٱلۡإِنسَٰنُ مَآ أَكۡفَرَهُۥ ١٧ مِنۡ أَيِّ شَيۡءٍ خَلَقَهُۥ ١٨ مِن نُّطۡفَةٍ خَلَقَهُۥ فَقَدَّرَهُۥ ١٩ ثُمَّ ٱلسَّبِيلَ يَسَّرَهُۥ ٢٠ ثُمَّ أَمَاتَهُۥ فَأَقۡبَرَهُۥ ٢١ ثُمَّ إِذَا شَآءَ أَنشَرَهُۥ ٢٢ كَلَّا لَمَّا يَقۡضِ مَآ أَمَرَهُۥ ٢٣﴾[عبس:۱۷- ۲۳]. [۲۹۵]جای تعجب است کسانی با این وصف، آیات خداوند را که هر حرکت در هستی گواهی بر وحدانیت اوست انکار نمایند!
عجب از کسانی که چشم خود را در قبال این حقایق بسته و نور درخشان خورشید حقیقت را نادیده انکارند و گوشهای خود را کر کنند تا صدای شگفتانگیز هستی را نشنوند.
چه حقیقتی روشن است آیه ﴿فَإِنَّهَا لَا تَعۡمَى ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَلَٰكِن تَعۡمَى ٱلۡقُلُوبُ ٱلَّتِي فِي ٱلصُّدُورِ ٤٦﴾[الحج: ۴۶]. [۲۹۶]و چه زیبا گفته شاعر:
فيا عجباً كيفَ يعصي الإِلهَ
أم كيفَ يَجْحَدُه الجاحدُ؟
واللّهُ في كلِّ تحريكةٍ
وتسكينَةٍ أبداً شاهدُ
وفي كُلِّ شيءٍ له آيةٌ
تدلُّ على أنه واحدُ
یعنی:
شگفتا ازکسی که خداوند را انکار و یا معصیت میکند
حال آنکه ذرههای جهان هستی بر یگانگی او گواهی میدهند
آیا داستان آدم داستانی عجیب نمیباشد؟!... آیا وجود انسان در این هستی روشنبینی و توجه بیشتری را از او مطالبه نمیکند؟! آیا آفرینش او از خاک و گِل مستلزم ایمان و یقین نمیباشد؟! ﴿ذَٰلِكَ أَمۡرُ ٱللَّهِ أَنزَلَهُۥٓ إِلَيۡكُمۡۚ وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يُكَفِّرۡ عَنۡهُ سَئَِّاتِهِۦ وَيُعۡظِمۡ لَهُۥٓ أَجۡرًا ٥ أَسۡكِنُوهُنَّ مِنۡ حَيۡثُ سَكَنتُم مِّن وُجۡدِكُمۡ وَلَا تُضَآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُواْ عَلَيۡهِنَّۚ وَإِن كُنَّ أُوْلَٰتِ حَمۡلٖ فَأَنفِقُواْ عَلَيۡهِنَّ حَتَّىٰ يَضَعۡنَ حَمۡلَهُنَّۚ فَإِنۡ أَرۡضَعۡنَ لَكُمۡ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأۡتَمِرُواْ بَيۡنَكُم بِمَعۡرُوفٖۖ وَإِن تَعَاسَرۡتُمۡ فَسَتُرۡضِعُ لَهُۥٓ أُخۡرَىٰ ٦ لِيُنفِقۡ ذُو سَعَةٖ مِّن سَعَتِهِۦۖ وَمَن قُدِرَ عَلَيۡهِ رِزۡقُهُۥ فَلۡيُنفِقۡ مِمَّآ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُۚ لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا مَآ ءَاتَىٰهَاۚ سَيَجۡعَلُ ٱللَّهُ بَعۡدَ عُسۡرٖ يُسۡرٗا ٧ وَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ عَتَتۡ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِۦ فَحَاسَبۡنَٰهَا حِسَابٗا شَدِيدٗا وَعَذَّبۡنَٰهَا عَذَابٗا نُّكۡرٗا ٨﴾[الطارق: ۵- ۸]. [۲۹۷]
[۲۹۴] یکی از نشانههای خدا این است که شما را از خاک آفرید و سپس شما انسانها پراکنده گشتید. [۲۹۵] کشته باد انسان چه خدانشناس و ناسپاس است. خدا او را از چه چیز میآفریند. او را از نطفه ناچیزی میآفریند و قوت و قدرت بدو میبخشد. سپس راه را برای او آسان میکند. بعد او را میمیراند و وارد گورش میکند. سپس هر وقت خواست او را زنده میگرداند هرگز هرگز انسان دستوری که از خدا بدو داده است هنوز که هنوز است انجام نداده است. [۲۹۶] این چشمها نیستند که کور میشوند و بلکه این دلهای سینهها هستند که نابینا میشوند. [۲۹۷] انسان باید بنگرد از چه چیزی آفریده شده است. او از آب جهندهی ناچیزی آفریده شده است. آبی که از میان استخوان پشت و استخوان سینه بیرون میآید. بیگمان خداوند قادر است که بار دیگر انسان را برگرداند.