ازدواج ابراهیم
چون به عمر جوانی رسید و بزرگ شد با زنی به نام سارا ازدواج کرد، اما چون عقیم و نازا بود، هاجرهی مادر اسماعیل را همراه او به زنی گرفت و خداوند در عمر پیری از همسر نازایش سارا فرزندی به نام اسحق بدو بخشید. چون ملائکه خدا مژدهی بچهدار شدن را به او دادند از فرط تعجب دست بر صورت خویش میکشید و گفت: ﴿يَٰوَيۡلَتَىٰٓ ءَأَلِدُ وَأَنَا۠ عَجُوزٞ وَهَٰذَا بَعۡلِي شَيۡخًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٌ عَجِيبٞ ٧٢ قَالُوٓاْ أَتَعۡجَبِينَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۖ رَحۡمَتُ ٱللَّهِ وَبَرَكَٰتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِۚ إِنَّهُۥ حَمِيدٞ مَّجِيدٞ ٧٣﴾[هود: ۷۲- ۷۳]. [۴۱۸]
این بود که ابراهیم در عمر کهن سالی و پیری از همسر عقیمش بچهدار گردید و دعایش مستجاب شد ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى ٱلۡكِبَرِ إِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَۚ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ ٣٩﴾[إبراهیم: ۳۹]. [۴۱۹]ابراهیم با پدر و همسرش از سرزمین کلدانیها به سوی سرزمین کنعان هجرت کرد و در منطقهای به نام حرّان (سرزمین بیت المقدس) اقامت گزید و پدر ابراهیم در آنجا، در عمر ۲۵۰ سالگی وفات کرد و در آنجا مدفون گردید، اهل حران ستاره پرست بودند و بت پرستی و ستاره پرستی در میان ایشان رواج فراوان داشت. ابن کثیر در تاریخش (البداية والنهاية) میگوید:
تعمیرکنندگان و تأسیس گران شهر دمشق از این طایفه بودهاند و به وقت عبادت رو به قطب شمال میایستادند و برای ستارههای هفتگانه به پرستش میایستادند بر این اساس بود که بر هر دری از درهای هفتگانه دمشق قدیم هیکلی برای هر یک از این ستارهها تراشیده بودند و برای آنها جشن و قربانی میگرفتند، اهل حران نیز این عقیدهی شرکآلود بودند و جز ابراهیم و همسرش و برادرزادهاش لوط تمامی ساکنان زمین بتپرست بودند ابراهیم خلیل÷این گمراهی را ابطال کرد و بجای آن درخت تنومند توحید بنشاند. خداوند از ابتدای جوانی به او رشد و هدایت بخشید و بعنوان رسولش مبعوث و بعنوان خلیلش برگزید: ﴿وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَآ إِبۡرَٰهِيمَ رُشۡدَهُۥ مِن قَبۡلُ وَكُنَّا بِهِۦ عَٰلِمِينَ ٥١﴾[الأنبیاء: ۵۱]. [۴۲۰](البداية والنهاية).
[۴۱۸] گفت: ای وای آیا من که پیرزنی هستم و این هم شوهرم که پیرمردی میباشد فرزندی میزایم این چیز شگفتی است!* گفتند: آیا از کار خدا شگفت میکنی ای اهل بیت رحمت و برکات خدا شامل شما است بیگمان پروردگار من دعا را میشنود. [۴۱۹] سپاس خدایی را که با وجود پیری و سن زیاد اسماعیل و اسحاق را به من بخشید بیگمان پروردگار من دعا را میشنود. [۴۲۰] ما هدایت و راهیابی را پیشتر در اختیار ابراهیم گذارده بودیم و از (احوال و فضائل) او برای (آگاهی رسالت) آگاهی داشتیم.