ملامت دربارهی اسیران بدر
آیه اول که مضمون آن حکایت از ملامت رسول خدا دارد و در نگاه اول از آن چنین فهم میشود که رسول خداصبه مخالفت با امر مولی برخاسته و کاری کرده که خداوند بدان راضی نیست و شاید بعضی از نادانان گمان ببرند که رسول خدا مرتکب گناه و انجام فعل حرام گردیده و در مقابل امر خدا سر به عصیان بر افراشته که این چنین مورد ملامت و توبیخ قرار گرفته است.
اما در واقع مسئله چنین نیست که میپندارند، بلکه رسول خدا با بعضی از یارانش پیرامون اسرای بدر به مشاوره برخاست. سپس از باب اجتهاد، رأی اکثریت را ترجیح داد و قبول کرد در قبال اخذ فدیه به آزادی آنها تن در دهد. اما در واقع این حکم خلاف احسن و اولی بود چون مصلحت دعوت و اسلام ایجاب میکرد فدیه را از آنها قبول نکند بلکه خون ایشان را بر زمین ریزد تا شوکت و اقتدار مشرکین هر چه بیشتر تضعیف گردد و ارادهشان رو به سستی رود و موجبات عزّت، نصرت مسلمین هر چه بیشتر فراهم گردد. بویژه از این جهت که این جنگ اولین برخورد نظامی اسلام و کفر به شمار میرفت.
اینک به بیان بعضی از روایات و اقوال پیروان تفسیر به مأثور پیرامون نزول این آیه میپردازم.
ترمذی حاکم و بیهقی از ابن مسعودسروایت کردهاند که:
«بعد از پایان یافتن جنگ بدر اسیران را آوردند. حضرت ابوبکرسفرمود: ای رسول خدا اینها قوم و فامیل خودت هستند، از جان ایشان درگذر، شاید خداوند توبه آنها را بپذیرد. اما عمرسفرمود: تو را تکذیب، سپس بیرون کردند و به جنگ تو آمدند آنها را گردن بزن.
عبدالله پسر رواحه گفت: درهای را مملو از هیزم کنید بعد هیزمها را آتش بزنید و ایشان را در آن بیاندازید.
عباس که این سخن را شنید گفت: تو صله رحم را قطع کردهای.
پیغمبرصوارد شد و در جواب ایشان چیزی نگفت: بعضی گفتند: رأی ابوبکر را میگزیند برخی گفتند: رأی عمر را، بعداً فرمود: خداوند قلب گروهی را آن چنان نرم مینماید که نرمتر از شیر میشود و قلب گروهی را چنان سخت میگرداند که سختتر از سنگ میشود.
ای ابوبکر مثل تو همانند مثل ابراهیم÷است که فرمود: ﴿فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُۥ مِنِّيۖ وَمَنۡ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣٦﴾[إبراهیم: ۳۶]. [۲۲۰]و همانند مثل حضرت عیسی است که فرمود: ﴿إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُكَۖ وَإِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١١٨﴾[المائدة: ۱۱۸]. [۲۲۱]
مثل تو ای عمر، همانند مثل حضرت نوح است که فرمود: ﴿رَّبِّ لَا تَذَرۡ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ دَيَّارًا ٢٦﴾[نوح: ۲۶]. [۲۲۲]و همانند مثل موسی است که فرمود: ﴿رَبَّنَا ٱطۡمِسۡ عَلَىٰٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ وَٱشۡدُدۡ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَلَا يُؤۡمِنُواْ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ ٨٨﴾[یونس:۸۸]. [۲۲۳]سپس فرمود: شما فقیر هستید هیچیک از ایشان از دست شما خلاص نشود مگر بوسیله فدیه یا گردن زدن. عبدالله گفت: ای رسول خداصجز سهیل پسر بیضاء زیرا شنیدهام علیه اسلام به فحاشی پرداخته. رسول الله سکوت کرد. عبدالله گوید از فرط شرمندگی ترسیدم از آسمان سنگ بر سرم ببارد. رسول خداصگفت: مگر سهیل پسر بیضاء... خداوند آیه ﴿مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ يُثۡخِنَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡيَا وَٱللَّهُ يُرِيدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٦٧﴾[الأنفال:۶۷]. [۲۲۴]فرو فرستاد.
امام احمد و مسلم از حدیث ابن عباسبروایت کردهاند که:
«چون تعدادی از آنها را در روز بدر به اسارت درآوردند رسول خداصخطاب به ابوبکر و عمر فرمود: نظرتان دربارهی اینها چیست؟»
ابوبکر فرمود: اینها پسر عمو و جزو عشیرهی ما هستند به نظر من آنها را در قبال اخذ فدیه آزاد کن علیه کفار یاری دهندهی ما خواهند بود و امیدواریم خداوند به اسلامشان هدایت کند.
رسول خداصفرمود: ای ابن خطاب نظر شما چیست؟
گفت: ای رسول خداصنظر من با نظر ابوبکر یکی نیست. به نظر من اجازه بده آنها را گردن بزنیم، به علی اجازه بده گردن برادرش عقیل را بزند و به من اجازه بده گردن فلان فامیل نزدیکم را بزنم و فلان را اجازه بده فلان فامیلش گردن بزند چون اینها سران و بزرگان کفر هستند.
رسول خدا رأی ابوبکر را پذیرفت و از رأی من استقبال نکرد، اما روز بعد دیدم رسول خدا و ابوبکر هر دو گریه میکنند... گفتم: ای رسول خدا چرا تو و همراهت گریه میکنید؟ تا من هم به گریه افتم یا خود را با شما به گریه اندازم؟!
رسول خدا فرمود: به خاطر پیشنهاد یاران تو به گریه افتادهام که آنها را در مقابل فدیه آزاد کنم چون عذاب ایشان به من پیشنهاد شده و خداوند آیه زیر را بر من فرو فرستاده ﴿مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ يُثۡخِنَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡيَا وَٱللَّهُ يُرِيدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٦٧﴾[الأنفال: ۶۷]. [۲۲۵]
این حدیث شریف دلالت میکند که، آنهایی که رأی به اخذ فدیه دادند بیشتر از مخالفین آن بودهاند و بدین علت حضرت ابوبکر در اول آنها آمده، چون اولین کسی بود در این مورد، مورد مشاوره قرار گرفت چنانچه بزرگترین و محبوبترین آنها نزد رسول الله بود.
این ملامت شدید از جانب خدا برای رسول خدا و یاران گرانقدرش به قصد تعلیم و تنبیه ایشان بوده تا در امور خود دقیق بوده و همواره اکمل و افضل را انتخاب نمایند. خداوند متعال خواهان عزت اسلام است. حضرت ابن عباسبدر مقام تفسیر آیه ﴿مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ يُثۡخِنَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡيَا وَٱللَّهُ يُرِيدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٦٧﴾[الأنفال: ۶۷]. [۲۲۶]میفرماید: این واقعه مربوط به روز بدر بود، تعداد مسلمانان در آن روز ناچیز بود و چون عدد آنها کثرت یافت و شوکتشان فزونی گرفت آیه ﴿فَإِمَّا مَنَّۢا بَعۡدُ وَإِمَّا فِدَآءً﴾[محمد: ۴]. [۲۲۷]فرود آمد. و اختیار اسیران را به رسول و مسلمانان واگذار کرد اگر بخواهند آنها را بکشند یا به بردگی بگیرند یا در مقابل فدیه آزاد نمایند. این آیه اشاره دارد که این تصمیم از روی اجتهاد و مشاوره رسولصبا اصحاب بوده و حکمت ازلی خداوند بر این سبقت گرفته که مؤمنان را به خاطر اشتباهات اجتهادی مورد مؤاخذه قرار ندهد، به همین خاطر است که در دنبالهی این آیه میفرماید: ﴿لَّوۡلَا كِتَٰبٞ مِّنَ ٱللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمۡ فِيمَآ أَخَذۡتُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ٦٨﴾[الأنفال: ۶۸]. [۲۲۸]
[۲۲۰] هرکس از من پیروی کند از من است و هرکس از من نافرمانی کند تو که بخشاینده و مهربانی. [۲۲۱] اگر آنان را مجازات کنی، بندگان تو هستند و اگر از ایشان گذشت کنی چرا که تو چیره و توانا و حکیمی. [۲۲۲] پروردگارا! هیچ احدی از کافران را بر روی زمین باقی مگذار. [۲۲۳] پروردگارا! اموالشان را نابود گردان و بر دلهایشان محکم کن، تا ایمان نیاورند مگر آنگاه که به عذاب دردناک گرفتار آیند. [۲۲۴] هیچ پیغمبری حق ندارد که اسیران جنگی داشته باشد. مگر آنگاه که کاملاً بر دشمن پیروز گردد و بر منطقه سیطره و قدرت یابد شما متاع ناپایدار دنیا را میخواهید. در صورتی که خداوند سرای آخرت میخواهد، و خداوند عزیز و حکیم است. [۲۲۵] هیچ پیغمبری حق ندارد که اسیران جنگی داشته باشد. مگر آنگاه که کاملاً بر دشمن پیروز گردد و بر منطقه سیطره و قدرت یابد شما متاع ناپایدار دنیا را میخواهید. در صورتی که خداوند سرای آخرت میخواهد، و خداوند عزیز و حکیم است. [۲۲۶] هیچ پیغمبری حق ندارد که اسیران جنگی داشته باشد. مگر آنگاه که کاملاً بر دشمن پیروز گردد و بر منطقه سیطره و قدرت یابد شما متاع ناپایدار دنیا را میخواهید. در صورتی که خداوند سرای آخرت میخواهد، و خداوند عزیز و حکیم است. [۲۲۷] آن گاه پس از آن آنان را به احسان یا به فدیهاى رها کنید. [۲۲۸] اگر حکم سابق خدا نبود عذاب بزرگی در مقابل چیزی که به شما میرسید.