توحید الهی
ایمانداشتن به خداوند بزرگ و به این که او سبحانه پروردگار جهانیان است و این که او مالک دنیا و تمام موجودات میباشد. این امور از اعمال قلب و مربوط به دل بشر است که هر مسلمانی باید به آنها اعتقاد صحیح داشته باشد. أما ایمان به این که خداوند یکتا و بیهمتا است تنها به اعتقاد با دل کفایت نمیکند، بلکه با وجود اعتقاد به آن عمل و کردار هم باید به همراه داشته باشد. بنابراین، هر کسی که معتمد به وجود خدا باشد. ولی نماز و روزه و زکات و حج و حلال و حرام پیشش معنایی نداشته باشد. مؤمن حقیقی نیست، و اگر که اعتقاد صحیح به وجود خدا و این که او صاحب جهانیان است داشته باشد، عبادت چیست؟ نخستین چیزی که در ذهن انسان خطور میکند این است که مقصود از عبادت ذکر خدا و نماز و روزه و تلاوت قرآن و امثال اینها است از آنچه که انسان به درگاه خدا نزدیک میکند. در حقیقت این اندیشه صحیح و حق است. اما باید دانست که کلمۀ عبادت محدود بر این امور نیست، بلکه شامل امور و فرائض دیگری هم خواهد بود. و آن این است که معنی اصلی و واقعی کلمۀ عبادت شامل هرچیزی است که انجامدادن آن موجب رضایت خدا و خشنودی بندگان خدا است، به شرطی که شروع دین اسلام آن را ممنوع قرار نداشته باشد و به شرطی که انسان مؤمن منظورش از انجامدادن چنین کاری فقط جلب رضایت خدا و به دستآوردن خشنودی خداوند متعال باشد. نماز بهترین طاعتها است. زکات از بهترین عبادتها است. روزه و حج بهترین طاعات میباشد، امر به معروف و نهی از منکر مهمترین واجبات هر مسلمانی است. خوردن به قصد تقویت و قدرتداشتن بر طاعات خداوندی عبادت است، ازدواجنمودن به قصد عفت و پاکدامنی عبادت است، به دستآوردن مال و ثروت به منظور دادن زکات و صدقه و کمک به فقیران و مسکینان و محتاجان عبادت است. تحصیل علم و دانش به قصد پند و نصیحت و ارشادنمودن و هدایتنمودن مسلمانان به طریق خیر و عدالت عبادت است. انجامدادن امور خانوادگی و واجبات خانه اطاعت از شوهران و پرورش فرزندان و به صلاحآوردنشان برای جامعه در حقیقت برای زنان خانهدار عبادت است. بنابراین، همۀ این کردارها عبادت محسوب میشود، به شرطی که از انجام آنها فقط ابتغاء وجه الله تعالی و به دستآوردن رضایت خداوند بزرگ باشد. نمازگذار هرگاه به قصد شهرت و مدح دیگران نماز بخواند صحیح نیست. روزهدار هرگاه قصدش از روزهداری جلب توجه مردم و تعریف دیگران باشد روزهاش مردود است.
تاجری که به قصد ریاء و افتخار صدقه بدهد ثواب صدقه ندارد، بلکه به جای اجر و ثواب زکات گناه و معصیت مرتکب شده است. مقتدری که چون چیزی به کسی بدهد (صدقه بدهد) و یا به فقیر و بیچارهای دست مساعدت دراز کند، سپس بر او منت نهد صدقهاش مردود و باطل است. پس عبادت بر کاری و گفتاری اطلاق میشود که مقصود از آن رضایت خداوند متعال باشد.
و همچنین عالم و دانشمند و واعظی که هدفش تنها ریاء و افتخار و مدح مردم باشد و این که دیگران او را تعریف کنند، در واقع از گفتار خود هیچگونه پاداش و نتیجهای دریافت نخواهد کرد. زیرا عبادت واقعی باید فقط برای خاطر خدا و رضایت خدا باشد. و هر کاری را که انسانی انجام دهد و باعث رضایت خدا و استفادۀ مردم باشد عبادت میباشد. زیرا که انسان فقط برای عبادت آفریده شده. و خداوند در قرآن میفرماید:
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦﴾[الذاریات: ۵۶].
«جن و انس را نیافریدهام مگر در حقیقت برای این که مرا عبادت و بندگی کنند».