تعالیم اسلام

فهرست کتاب

و جهت حق در خصوص عبادت:

و جهت حق در خصوص عبادت:

من بندگان خدا را به چیز تازه دعوت می‌نمایم که آن چیز به حق نزدیک‌تر و برای بندگان خدا مفیدتر و سودمندتر خواهد بود. و آن منتقل‌نمودن افکار مردم از دائرۀ جدال و بحث و خصومت به دائرۀ فروتنی در برابر قدرت و ارادۀ خداوند متعال و پذیرفتنی آنچه مورد خشنودی خدا و خلق خدا است. به جایی که بنشینیم و در خصوص قرآن خدا که آیا مخلوق است و یا این که مخلوق نیست بحث و مجادله نماییم، بهتر است که به قرآن حق که از جانب خدا به واسطۀ جبریل بر پیغمبر اسلام نازل گشته ایمان و اعتقاد صحیح بیاوریم و به آنچه قرآن دستور داده عمل نماییم و از آنچه نهی نموده بپرهیزیم و او امر و نواهی آن را از جان و دل پذیرا شویم و برای تعلیم و نشر آن جامۀ عمل پوشیده و در جادۀ عمل قرار دهیم و همیشه از آن دفاع کنیم و آن را برنامۀ زندگی خودمان قرار داده و احکام و اوامر آن در تمام کشورهای اسلامی پیاده نماییم و در مخلوق یا غیر مخلوق‌ بودن قرآن زبان به حرکت نیندازیم و در این بحث و مجادله‌هایی که انسان به گناه و معاصی و اعتراض بر خدا می‌کشاند اجتناب کنیم و این خود حق است.

و اما کسانی که در بارۀ قرآن خدا بحث می‌کنند و دهان را به بیهوده و پوچ‌گویی می‌گشایند در حقیقت امر مانند شاگردان مدرسه هستند که به ایشان گفته شود آموزگارانی که در این مدرسه به شما درس داده‌اند، امتحان از شما نخواهند گرفت، بلکه تعدادی آموزگاران که با شما هیچگونه آشنایی نداشته باشند، برای امتحان شما از وزارة فرهنگ آموزش و پرورش گسیل خواهند شد تا شما گردان در روزهای امتحانات تغلب نکنید و چشم طمع و مددکاری از هیچکدام آن‌ها نداشته باشید، از شاگردان آن مدرسه کسانی هستند که از استماع این خبر مهم هیچگونه هراسی ندارند و برای برگذاری امتحانات بیشتر سعی و دقت می‌نمایند و می‌گویند که ما دروس خود را کاملاً می‌خوانیم و بیشتر کتاب‌های درسی را مطالعه می‌کنیم، دیگر چون که ما به خود اعتماد راسخ داریم هرکسی امتحان از ما بگیرد برای ما تأثیری ندارد ما حاضریم.

ولی عدۀ دیگری از شاگردان آن مدرسه که تنبل و کندفهم و عقب‌افتاده هستند و از کتاب‌های درس‌شان فقط ورق‌زدن چیزی دیگر نمی‌دانند از شنیدن این خبر (که آموزگارانی جدید برای امتحان شما می‌آیند) در هراس و ناراحتی می‌افتند که از ترس و ناراحتی همانند کسی که سرماخوردگی دارد دندان‌هایشان می‌لرزد و به این طرف و آن طرف می‌نگرد و همان عدۀ کسول و پست‌فطرت به همدیگر نگاه می‌کنند و از یکدیگر می‌پرسند: آن عده آموزگاران جدید که می‌خواهند برای امتحانات ما بیایند، کی می‌آیند؟ چگونه می‌آیند؟ پیاده می‌آیند یا سواره؟

با اتومبیل می‌آیند یا هواپیما؟ شب می‌آیند یا روز؟ چند نفر اند و مال کجا هستند؟ و چه سؤالاتی از ما می‌کنند؟ بلند هستند یا کوتاه؟ سیاهند یا سفید؟ خلاصه به همینگونه سؤال‌های بیهوده و مزخرف می‌پردازند تا موقعی که همان عده آموزگاران تشریف بیاورند، هرچگونه استعدادی و آمادگی برای امتحانات ندارند و شکی نیست که این عده از شاگردان مدرسه در موقع آزمون دادن‌شان به جای این که با قلم بخواهند بنویسند بینی‌های خود را به کاغذ می‌مالند و به جای این که روی صندلی می‌نشینند و صندلی‌ها را بر دوش خود می‌گذارند و ممکن است که به جای پاسخ‌دادن به سؤالات امتحانات عکس خودشان یا عکس موش و گربه بکشند و دو دستی به آموزگاران‌شان تقدیم نمایند، چرا اینطور باشند؟

و به هرحال، باید بدانیم که خداوند متعال در روز قیامت از سؤال‌های که عقل بشر به آن‌ها نمی‌رسد، از ما نمی‌پرسد، تنها از چیزهایی که در حدود علم و عقل بشر است و در اختیار ما گذاشته از ما سؤال می‌کند. خدا هیچ وقت از ما بنی آدم نمی‌پرسد روحت کجا است؟ روح انسان چطور است، قضا و قدر کدام است؟ من کجا بودم؟ عرش و کرسی و لوح محفوظ چیست؟ جن و دیو و پری چطور اند؟ من چگونه تو را آفریده‌ام؟ خیر، خدا هیچگاه اینطور سؤالاتی از بندگانش نمی‌کند. ولی از بندگانش می‌پرسد: چرا نماز نخواندی؟ چرا روزه نگرفتی؟ چرا زکات ندادی؟ چرا به حج نرفتی؟ چرا امر به معروف و نهی از منکر نکردی؟ چرا زنا کردی؟ چرا خمر نوشیدی؟ چرا گواهی به دروغ دادی و یا کتمان شهادت نمودی؟ چرا بر مردم ظلم و ستم کردی؟ چرا در خرید و فروش و کیل و وزن خیانت کردی؟ چرا ربا گرفتی؟ چرا در راه من جهاد نکردی؟ چرا تکبر کردی؟ چرا فتنه و فساد به راه انداختی؟ چرا غیبت و نمیمت مسلمانان کردی؟ چرا در حق همسایگان و خویشاوندانت بدی کردی؟ چرا از مردم حسد می‌بردی؟؟

خدا اینگونه سؤالات از بندگانش دارد که هر مسلمانی در زندگی باید به این سؤالات احساس مسئولیت کند و جواب صحیح و قانع‌کننده‌ای برای این سؤالات آماده نماید. ولی متأسفانه عده‌ای از مردم امروز به ویژه طبقۀ جوانان سؤال‌های بیهوده از اهل علم و دانش می‌کنند که نه فرضی است و نه سنت و نه مباح، فقط به خاطر توهین به دین اسلام و اهانت به اهل علم و ادب اینگونه سؤال‌های بی‌مورد می‌نمایند، مثلاً: می‌پرسند: خدا چیست و کجا است؟ روز قیامت کی می‌آید؟ حساب آخرت چگونه است؟ فلسفۀ نماز چیست؟ روزه برای چیست؟ انسان از میمون خلقت شده یا نه؟ پیغمبر اسلام چرا پیش از چهار زوجه برای خود انتخاب نموده؟ کسانی که اینگونه سؤالات می‌کنند، فرائض وضوء و ارکان نماز و فرائض روزه و واجبات حج را که باید هر فرد مسلمانی آن‌ها را بداند نمی‌دانند، فرائض غسل را نمی‌دانند و از عرش خدا و لوح محفوظ سؤال می‌کنند.