چگونگی توبه:
اظهار ندامت و پشیمانی و برافراشتن دو دست به سوی خدا و تکرار نمودن جملات و عبارات دعایی که مورد قبول «الله» باشد توبه مینامند، خطا و گناهکردن کار هر انسانی است که به سبب غفلت و نادانی و جهالت و یا به سبب شعف ایمان و غرور و تکبر از انسانها صادر میگردد و باید یقین داشت که رحمت خداوندی نامحدود و غیر قابل تصور و مقایسه است. و خداوند بنده را از گل سیاه آفریده و شیطان بر وی چیره نموده. و همانگونه که در حدیث شریف روایت شده: شیطان در بدن انسان حتی به جاهایی نفوذ میکند که خون به آنجاها جریان مییابد. و خداوند بندهای را بیشتر دوست دارد که گناه کند و به سوی او رو آورد، در بارۀ لطف و رحمت خداوند در این کتاب قبلاً ذکر گردیده لازم به تکرار آن نیست.
فرض کنید مرزوق پیش تاجری باشد از قرار ماهی هزار تومان کار کند. ولی پس از این که یک ماه پیش تاجر نامبرده کار گردد و هزار تومان از او طلب کند یعنی یک هزار تومان حقوق یک ماهه که کار کرده یک هزار تومان دیگر بابت قرض حسنه از وی بگیرد و مرزوق قبل از این که دو ماه کار کند بر اثر حادثهای یا ناراحتی بخواهد از کارش دست بکشد. شکی نیست که تاجر مبلغ هزار تومانی که به عنوان قرض از او گرفته از وی درخواست مینماید و یا این که ماه خود را تکمیل کند. ولی هرگاه مرزوق از او خواهش و التماس نماید و طلب عفو و گذشت از او نماید در صورتی که همان تاجر از اهل فضل و کرم باشد، هزار تومان را به او میبخشد و ممکن است با طیب نفس خود مبلغی هم برایش اهداء کند. بنابراین، خداوند متعال هم موقعی که یکی از بندگانش گناهی کند، سپس به درگاه او رو آورد و دست دعاء و نیایش به سوی او دراز نماید در عوض گناهی که مرتکب شده. خداوند متعال در مقابل آن گناه، ثواب و اجر برایش مینویسد، مثلاً: کسی که ده سال یا بیشتر از عمر خود در گناه و معاصی گذرانده باشد. اگر از روی اخلاص و حقیقت توبه کند و توبۀ نصوح نماید. خداوند متعال همان گناهان ده سال یا بیشتر او را به اجر و ثواب مبدل خواهد فرمود و این آیه بدین معنی است:
﴿إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلٗا صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَئَِّاتِهِمۡ حَسَنَٰتٖۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ٧٠﴾[الفرقان: ۷۰].
«مگر کسی که به درگاه حق تعالی توبه کند و به خدا ایمان صحیح بیاورد و کار شایسته انجام دهد».
در حقیقت ایشان کسانی هستند که خدا گناهان ایشان را به ثواب مبدل میفرماید و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
و باید روشن کرد که درهای توبه همیشه برای بندگان خدا باز است. و انسان در هر مکان و زمان باشد میتواند دست به سوی خدا دراز کند و از او طلب آمرزش نماید و تا مادامی که انسانی به احتضار نرسیده باشد خدا توبۀ او را میپذیرد (احتضار به معنی فرارسیدن اجل و هنگام سکرات مرگ میباشد) یعنی اوقات توبهکردن زیاد است. و همیشه و در تمام لحظات از شب و روز و در هرجا در خانه در مسجد در بازار و غیره. در همه جا و در همه وقت، وقت توبه است سواره، پیاده، در زمین در هواء در دریا. نشستن خوابیدن و راه رفتن و غیره. انسان تا لحظهای که به احتضار نرسیده در هرجا و در هر وقت توبۀ نصوح کند خدا توبۀ او را پذیرا است. ولی هنگامی که به احتضار برسد، دیگر وقت توبه نیست و درهای توبه بر او بسته خواهد شد.
و خدا در این باره میفرماید:
﴿إِنَّمَا ٱلتَّوۡبَةُ عَلَى ٱللَّهِ لِلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٖ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا ١٧ وَلَيۡسَتِ ٱلتَّوۡبَةُ لِلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسَّئَِّاتِ حَتَّىٰٓ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ إِنِّي تُبۡتُ ٱلۡـَٰٔنَ وَلَا ٱلَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمۡ كُفَّارٌۚ﴾[النساء: ۱۷-۱۸].
«محققاً خداوند متعال توبۀ کسانی را قبول میفرماید که از روی نادانی گناه کنند. سپس به زودی توبه نمایند. پس ایشان کسانی هستند که خدا توبۀ ایشان را میپذیرد و خدا دانا و پرحکمت است. و خدا توبۀ کسانی که کارهای زشتی میکنند و هنگام رسیدن مرگشان توبه میکنند نمیپذیرد و میگوید: من حالا توبه کردم و نه هم توبۀ کسانی که در حالت کفر و بیایمانی میمیرند».
و شروط توبه خوددارینمودن از محرمات و همۀ گناهان است و پشیمانگردیدن بر گناهان و این که قصد کند که هیچوقت به آن گناهان دست نزند. و چنانچه حق بندهای در گردنش باشد باید به زودی ادا کند و تا این شرط در کار نباشد توبه معنی ندارد و باعث ازدیاد گناهان خواهد گشت و کسی که توبه میکند و از کاری پشیمان میشود باید دیگر هیچوقت آن کار را انجام ندهد و همیشه توبه و خدایش را در نظر بدارد و چنانچه از گناهی توبه کند، سپس آن گناه را انجام دهد، دلیل ضعف ایمانش بوده و همانند کسی است که خدای خود را استهزاء میکند. توبه در واقع أمر دارای روح است و جسد، روح توبه پشیمانشدن و احساس ناراحتینمودن از کردن گناه و باورداشتن به این که آن کاری که انجام داده خلاف خدا و رسول الله جو قرآن و اسلام بوده. و جسد توبه خودداریکردن از ارتکاب مجدد آن گناه است.
و بدیهی است که انسان تا راه خطاء را نشناسند راه درست و صواب را نمیتواند بشناسد، تا گرمی احساس نکند، سردی را تشخیص نمیدهد تا گرسنه نشود قدر سیری را نمیداند، تا خسته نشود قدر راحتی را نمیداند. بنابراین، تا گناه نکند و به شری دچار نگردد، درجۀ ثواب و قدر خیر و خوشی را نداند.
مثال: نوح راهی پیش گرفته و به مقصدی روانه شده است. چون به نیمۀ راه برسد نشانههایی از قبیل کوه یا درخت ببیند و بداند که در راهش خطا کرده و غیر راه مقصدش در پیش گرفته است. در آن موقع نوح به عقل خود این اشتباه واضح را درک کرده، در این موقع احتیاجی به نصیحت دیگران ندارد، مسلمان واقعی هم باید همینطور باشد و با ادله و راهنماییهایی که در اختیار خود به خود به راه راست برود و به فکر خود راه خطا و راه صواب را بشناسد و از همدیگر تمییز بدهد. چون علماء و دانشمندان نیز مانند او بشر اند و به جز تفکر و تعقل در امور زندگی هیچگونه امتیازات دیگری ندارند و از قدیم گفتهاند: «العاقل بالإشارة»«اشاره برای خردمند کافی است». و بهترین مردم کسانی میباشند که به اندرز و نصیحت عمل کرده و برای سعادت خود در دنیا و آخرت هم از مغز خود استفاده نموده و به وسیلۀ عقل و هوش خود به نیک بختی دو جهان میرسند و بدترین مردم کسانیاند که نه میدانند و نه میپرسند و نه نصیحتی را میپذیرند.