معجزه و سحر:
در موقعی که سابقه بین موسی و سحرگران فرعون واقع گردید و سحرگران طناب و چوب خود را به زمین انداخته و در نظر موسی و دیگران از حاضرین مار شد و موسی چوب دست خود را به زمین انداخت و به مار مبدل شد. آیا عمل موسی با عمل سحرگران فرعون یکسان بوده است؟ هرگاه این دو عمل از یک جنس و یک واقعیت بوده، پس چرا سحرگران فرعون به موسی ایمان آورند؟
برای این که ساحران و شعبدهبازان در انجام کار موسی به شگفت آمده و آن را غیر از عمل سحر دانستند و عمل خود را محکوم و نسبت به کار خود پشیمان گشتند. و در کمال صراحت به فرعون گفتند:
﴿فَٱقۡضِ مَآ أَنتَ قَاضٍۖ إِنَّمَا تَقۡضِي هَٰذِهِ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَآ ٧٢﴾[طه: ۷۲].
«ای فرعون! در بارۀ ما بکن آنچه میخواهی بکنی و این است و غیر از این نیست که هرچه بخواهی بکنی در این دنیا است».
و به همین نظر عذاب و شکنجههای فرعون را ناچیز گرفته و ایمان خود را بر هرگونه عذاب و ناراحتی ترجیح دادهاند.