تعالیم اسلام

فهرست کتاب

در واقع ایشانند که توبه‌هایشان را قبول می‌کنم:

در واقع ایشانند که توبه‌هایشان را قبول می‌کنم:

و مخفی مباد که توبه تا استغفار دو تا است. توبه: ترک‌کردن زشتی‌ها و گناهان و برگشتن به معروف و کردارهای شایسته است. اما استغفار: طلب‌نمودن غفران و آمرزش از خداوند متعال می‌باشد. و اسلام بر این دو امر بی‌نهایت تأکید نموده و به انجام آند و دستور داده است. و خدا در این موضوع می‌فرماید:

﴿هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱسۡتَعۡمَرَكُمۡ فِيهَا فَٱسۡتَغۡفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِۚ[هود: ۶۱].

«او شما را از زمین پدید آورد، و شما را در آن به آباد کردنش گمارد، پس از او آمرزش بطلبید، سپس به سوی او بازگردید (و توبه کنید)».

﴿وَٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِۚ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٞ وَدُودٞ ٩٠[هود: ۹۰].

«و از پروردگارتان آمرزش بطلبید، سپس به سوی او باز گردید (و توبه کنید) همانا پروردگارم مهربان دوستدار است».

﴿وَيَٰقَوۡمِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِ[هود: ۵۲].

«و ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او باز گردید (و توبه کنید)».

همانگونه که از قرآن اقتباس می‌شود، خداوند همۀ گناهان بندگانش را می‌بخشد. مگر شرک‌آوردن با خدا را نخواهد بخشید و خدا در این باره می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ[النساء: ۴۸].

«بی‌گمان الله این را که به او شرک آورده شود، نمی‌بخشد، و غیر از آن را برای هر کس بخواهد می‌بخشد، و هر کس که به الله شرک ورزد، یقیناً گناهی بزرگ بر بافته است».

بنابراین، کافر مطلق کسی است که اعتقاد به وجود خدا نداشته باشد. و به تمام نعمت‌های خداوندی کفر ورزد و بگوید: اصلاً خدایی نیست. و مشرک کسی است که اعتقاد به وجود خدا داشته باشد. ولی با او شریکی هم قرار بدهد. مثل این که بگوید: خدا دوتا است یا بیشتر از یکی است. و مانند نصاری که پیغمبر عیسی ÷و مادرش مریم خدایان می‌دانند (پدر، پسر، روح القدس).

و أهل کتاب مردمی هستند که صاحب کتاب آسمانی باشند همانند: یهود و نصاری که کتبی به نام تورات و انجیل داشته‌اند و قوم پیغمبر داود که کتابی به نام زبور و پیغمبر ابراهیم که ده صحیفه بر او نازل گردیده است. و درست و جائز نیست که به کافری گفته شود: رحمه الله – غفر الله – المرحوم یا المغفور له فلان کافر، اما گنهکاران از مسلمانان که بدون توبه بمیرند، امرشان واگذار به سوی خدا است. هرگاه میل بفرماید گناهان ایشان را آمرزد و اگر بخواهد آن را به دوزخ می‌کشاند.

و در پایان این باب باید توضیح داد که کافران و مشرکان اصلی در آتش دوزخ همیشه و جاوید می‌مانند و هیچگاه از دوزخ نجات نمی‌یابند. اما هر مسلمانی که گنهکار باشد به اندازۀ گناهش باید عذاب دوزخ بچشد، ولی در دوزخ مانند کافران و مشرکان همیشه و جاوید نخواهد ماند. فقط به قدری که گناهانش عفو گردد و ذنوبش محو شود و سپس به بهشت برده می‌شود. و بنابه روایات احادیث نبویه ورود مسلمانان گنهکاران و ماندن‌شان در جهنم. متفاوت است و با هم یکسان نمی‌باشند و هر فردی از ایشان به قدر گناهش باید عذاب بکشد، یکی یک ساعت در دوزخ می‌نماند یکی یک روز یکی یک هفته دیگری یک ماه و دیگری یک سال در دوزخ خواهد ماند. و بعضی از ایشان تا پشت پاهایشان و برخی دیگر تا زانوهایشان و برخی دیگر هم تا سینه و بعضی تا زنخدان و بعضی که بسیار گناه کرده باشند، همچون کسی که در دریا غوص می‌کند، در آتش‌های سوزانندۀ دوزخ غوص می‌کنند و باید مخفی و پوشیده نباشد که در این دنیا هر کسی که قصد انجام گناهی کند، مثلاً: بخواهد زنا کند یا خمر بیاشامد و آن کار را انجام نداد و در اثر ندامت و پشیمانی دست از این کار بکشد، خدا ثواب عظیمی برای او می‌نویسد.

و همچنین کسی که قصد کار حرامی بکند ولی قادر به انجام آن عمل حرام نباشد و دستش نرسد و از آن عمل حرام باز بماند خداوند در مقابل این نیتی که دستش به آن نرسیده بازهم اجر و ثواب عظیمی برایش خواهد نوشت. ولی اگر آن کار حرام را انجام بدهد خدا فقط یک گناه بر او ثبت خواهد فرمود. بنابراین، در این روزگار تار و مظلم هرکسی که طالب سلامتی و خواهان نیک بختی دو جهان باشد باید از جمیع محرمات بپرهیزد تا از عمر زودگذر خود نتیجه‌ای بگیرد و به اوامر الهی تا حد امکان عمل نماید. و از اشخاص پست‌فطرت و نادان و بی‌خبران از خدا و پیغمبرانش اجتناب کند و با افرادی که اهل علم و دانش و معرفت باشند، آشنایی پیدا نموده. از علم، معرفت و اخلاق‌شان استفاده کند و یقین بداند که خدا همیشه او را می‌بیند و از او بترسد و در همۀ سختی‌ها از خدا کمک بجوید.