صنف اول:
همصنف و همقدم هستند با شاعر احمقی که در ضمن اشعار خود گفته:
ما مـضى فات
والمؤمل غيب
ولك الساعة
التي أنت فيها
«هرچه گذشته گذشته است و امیدهای آینده، غیب و نامعلوم میباشد، فقط تو ای انسان یک ساعتی که در آن هستی برای تو است».
مقصود این شاعر احمق این است که بشر هر چه گذرانده گذشته است و در آینده و مستقبل نباید هیچگونه فکری کند. دیروز رفته و فردا خواهد آمد، و این گفتار غلط است، چون هرچه گذشته، گذشته است ولی نگذشته. نتیجۀ آنها نگذشته اگر میبینی که خورشید دیروز غروب کرده و از نظر مردم پنهان گشته ولی نتائج اعمالت نگذشته و در برابر آنها باید محاکمه شوی و هرچه آینده است باید به فکرش باشی چون از قدیم گفته شده: «کل آت قریب»«هر آیندهای نزدیک است». بنابراین، هر مسلمان واقعی باید از هرچه گذارندۀ نتیجۀ نیک بگیرد و از هر آیندهای هم نتائج حسنهای به دست آورد. مسلمان باید در همه چیز برای امور آخرت به فکر مستقبل خود باشد و هیچ لحظهای از عمر گرانبهای خویش را بدون نتیجه نگذارند.