مقصود از عبادت:
قبلاً گفته بودیم عبادت هم دارای روح است و هم دارای جسد و توضیح دادیم که روح آن نیت صحیح و غایت از آن و آن انجام دادن و عملکردن به آن است. اما در اینجا شایسته است که بدانیم مقصود از عبادت چیست؟ در حقیقت مقصود از عبادت اعم از نماز و زکات و روزه و حج و غیره، به دستآوردن رضایت خداوند متعال و تحصیل منافع دنیا و آخرت است. مقصود از عبادت خدا عادت نباشد. مقصود از عبادت خدا به دستآوردن مال و ثروت و یا رسیدن به جاه و مقامی و یا به قصد جلبنمودن سخنان مداحان و تعریفکنندگان نباشد. مقصود از آن ساختن نردبانی برای بهرهمندشدن از اغراض دنیوی نباشد.
و هر کسی که مقصودش از عبادت خدا فقط به دستآوردن رضایت خداوند و جلب منافع دنیوی و اخروی باشد و از هرگونه مقاصد باطله بپرهیزد، یعنی قصدش از عبادات مال و ثروت و جاه و مقام و تعریف و زن نباشد مخلص نامیده میشود و کلمه «الإخلاص» بر عبادتی اطلاق میگردد که مخلصانه برای ذات مقدس خدا باشد و هیچگونه چشم طمعی به غیر از رضایت خداوند نداشته باشد. ولی متأسفانه در این روزهای تار و پرآشوب مسلمانی که کاملاً مخلص و جمیع اعمال و اقوال او مخلصانه باشد کم دیده میشود و از یک هزار نفر تنها یک نفر هم احتمال مخلصبودن او نمیباشد. ولی هرگاه کسی نمازها را در اوقات خود بخواند و زکات هم ادا کند و روزه بگیرد و هر سال هم به حج برود، ولی اعمالش مخلصانه نباشد و قصدش از این عبادات به دستآوردن مال و ثروت و مقام تعریف دیگران باشد، آن شخص (مرائی) یا ریاکار نامیده میشود که هیچگونه نتیجهای و پاداش مثبتی از کردارش ندارد. بنابراین کلمۀ «الریاء» بر عبادتی استعمال میشود که مشوش به مقاصد و نیات باطله باشد و چه بسیاراند اینگونه ریاکاران در این زمان.
در حدیث صحیح ثابت شده که هر بندهای در برابر خدا باید بایستد و بر همۀ عبادات و کردار و گفتارش محاکمه شود. و هرکس عباداتش پاک و مخلصانه و صادنانه بوده پاداش نیکی از آنها به دست خواهد آورد. و هر کسی که عباداتش مسوده و مشوش و ناپاک و آمیخته به ریاء و افتخار باشد به جز عذاب دردناک و عقاب طاقتفرسا نتیجۀ دیگری نخواهد داشت. نیت مهمترین چیز است. نیت در تمام اعمال و اقوال بشر سرچشمۀ خیر و شر میباشد. نیت عنصری است مخفی که به جز خداوند متعال دیگر هیچکس بر آن اطلاعی نمیتواند داشته باشد.
شکی نیست که نماز دومین ارکان اسلام و از مهمترین فرائض الهی است که بر هر فرد مسلمان از مرد و زن و غنی و فقیر و سفید و سیاه فرض است. ولی هرگاه کمال بلند شود و وضوء بگیرد و مثلاً به نماز صبح که دو رکعت بیش نیست تقریباً یک ساعت کامل به آن مشغول شود و قصدش این باشد که زید و عمرو او را ببینند و بگوید: آری واقعاً جناب کمال مردی خداترس و أهل التقوی است. و هادی او را مشاهده کند و بعد از پایان نماز یک طبق رطب همۀ رنگه به عنوان هدیه دوستی به او تقدیم نماید. شکی نیست که نماز کمال ریا بوده است و به جای این که اجر و ثوابی از آن دریافت دارد گناه و عذابی بر دوش مبارکش افزوده میگردد. و به جز زحمتی که به خاطر آن نماز تحمل کرده، هیچگونه پاداش نخواهد داشت، نماز همان نمازی است که پیغمبر اسلام جمیخوانده، ولی نیت آن و مقصود از آن خلاف اسلام میباشد که بیارزش و بدون نتیجه میشود. عدهای از صحابۀ پیغمبر اسلام صلی الله علیه وعلی آله وصحبه وسلم و همین پیغمبر اسلام از مکة المکرمة به طرف المدینة المنورة هجرت کردند. اگر کاملاً رسیدهگی نماییم و از هجرت ایشان بیشتر جستجو کنیم، خواهیم دید که اگرچه همهشان مقصدشان شهر یثرب قدیمی یعنی مدینة الرسول بوده. ولی در ثواب هجرت با هم متفاوت هستند و بعضی از ایشان ثواب و اجر بیشتری از آن هجرت به دست آوردهاند و بعضی کمتر. این تفاوت در ثواب بر اثر چیست؟ مسلمانانی که همه با هم خانه و کاشانه خود را برای یک هدف معین (مدینه) ترک کنند، چرا در ثواب هجرت یکسان نباشند؟
در صورتی که همه به خاطر دستور یک پیغمبر خدا محمد جمهاجرت نمایند، زیاد و کمی در ثواب برای چه باشد؟ چرا همه مانند همدیگر مهاجر واقعی نباشند؟ جواب چراها اکنون بیان میشود. موقعی که پیغمبر اسلام صلوات الله وسلامه علیه دستور هجرت از مکه به مدینه فرمودند، مسلمانان و صحابه همه به سوی مدینه عازم شدند و مقصود همه شهر مدینه بود. ولی در نیت با هم اختلاف داشتند، بعضی از صحابه به قصد تجارت به مدینه میرفتند و بعضی دیگر به قصد نکاح زنی در مدینه سفر کردند و برخی دیگر به منظور نزهت و گردش و تفریح حرکت کردند و برخی دیگر به نیت افتخار و نمایاندن اسلام خود عزم مسافرت نمودند. اما صحابه و مسلمانان واقعی تنها به خاطر حفظ اسلام خود و حفظ دین اسلام و به قصد نگهداشتن دین مبین اسلام و انتشار دادن اسلام در تمام نقاط جهان و به قصد فرار از شهر ظلم به شهر اسلام و آزادی به طرف مدینة الرسول گام برداشتند و ایشان مهاجر صحیح و واقعی میباشند، پس تفاوت از اینجا است در حقیقت نیت منبع و سرچشمۀ تمام اعمال و اقوال است و همۀ چیزها از آن صادر میشود، و اختلاف نیست است که در زیاد و کمی ثواب تأثیر دارد. مسلمان واقعی تمام حرکات و سکناتش عبات است. نماز و زکات و روزه و حجش عبادت است، امر به معروف و نهی از منکر عبادت است. صحبتهایش عبادت است، نشستن و برخاستن و خوابیدنش هم عبادت محسوب میگردد، و هر کاری که کند به حسب نیتش برایش نوشته میشود، اگر نیتش خیر باشد نتیجۀ آن خیر است و اگر نیتش شر باشد نتیجهاش شر است. مسلمان کار و کسبش عبادت است، ازدواجکردنش عبادت میباشد.
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ٥٦﴾[الذاریات: ۵۶].
«بنی آدم فقط برای عبادت آفریده شده، همانندی که جنس جن که برای عبادت خلقت شدهاند. پس مقصود خدا از آفرینش جن و انس تنها عبادت او است».