اعتراضنمودن به قدر:
برخی از مخالفان و گنهکاران راه اعتراض به قدر را پیش گرفتهاند و چون به گناهی دست بزنند مانند: زناکردن میگویند: قدر بوده که ما را به انجام زنا واداشته و چون خمر بنوشند میگویند: قدر بوده که سبب این عمل ما گشته است. و همۀ این اعتراض و حجتها بیهوده و بیاساس میباشد، زیرا که همان زناکار و همان شارب الخمر لوح محفوظ را ندیده که یقین داشته باشد که زناکاری و شرب الخمر بر آنها نوشته شده است. بلکه آنها تابع شهوت شدهاند و از دلخواه خود پیروی نمودهاند که مرتکب زنا شر بو خمر شدهاند، سپس گناه خود را به گردن قدر و ارادۀ خدا میاندازند. و بدین جهت است که کفار قریش میگفتهاند:
﴿لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَآ أَشۡرَكۡنَا﴾[الأنعام: ۱۴۸].
«اگر خدا میخواست ما مشرک نمیبودیم».
یعنی سبب اصلی شرک ما خدا بوده است.
و خدا در جواب ایشان میفرماید:
﴿قُلۡ هَلۡ عِندَكُم مِّنۡ عِلۡمٖ فَتُخۡرِجُوهُ لَنَآۖ﴾[الأنعام: ۱۴۸].
«بگو: آیا دلیل واضحی دارید، پس برای ما اظهار کنید».
بنابراین، خیر و شر به دست خود انسان است و هرکسی در پذیرفتن خیر یا شر مختار میباشد.