ذکر خدا:
اولین ثمرهای ایمان ذکر خداوند متعال است و من کتاب دانشمندی را که فعلاً اسمش فراموش کردهام، مطالعه نمودهام. مؤلف نامبرده در بارۀ خودش چنین حکایت کرده است:
خالویی عبادتکار و خداترسی داشتم که پیوسته مشغول نماز و عبادت بود و من همیشه ملازم و همصحبت او بودم، روزی به او گفتم: خالو جان! چکنم که مانند تو عبادتکار شوم و خداترس باشم، گفت: روزی سه بار بگو: «إن الله ناظر إلي»خدا مرا میبیند «إن الله مطلع علي»خدا از من اطلاع دارد. من یک هفته این جملهها را تکرار کردم، سپس به من گفت: بعد از هر نماز اینها را تکرار بخوان من هم پس از هر نماز آنها را میخواندم، سپس برایم گفت: این جملهها را همیشه در دل بسپار و به خاطر خوددار به همین سبب من نیز مانند او خداترس شدم و هرگاه میخواستم گناهی کنم به یاد میآوردم که خدا مرا میبیند و از من کاملاً با اطلاع است و بدین جهت بود که دست به هیچ گناهی نزدم و پرهیزگاری را پیشه نمودم.
و خداوند متعال در قرآن ذکر را بر دو نوع بیان فرموده است: ذکر به دل و ذکر به زبان. از نوع ذکر به دل میفرماید:
﴿فَإِنِّي نَسِيتُ ٱلۡحُوتَ وَمَآ أَنسَىٰنِيهُ إِلَّا ٱلشَّيۡطَٰنُ أَنۡ أَذۡكُرَهُۥ﴾[الکهف: ۶۳].
در شأن قصۀ حضرت موسی با همسفرش «یوشع بن نون» «من ماهی را فراموش کردم ودر حقیقت مرا از یاد آن ماهی بازنداشت مگر شیطان که آن را به یاد آرم».
در آیۀ دیگری میفرماید:
﴿ٱذۡكُرۡ نِعۡمَتِي عَلَيۡكَ وَعَلَىٰ وَٰلِدَتِكَ﴾[المائدة: ۱۱۰].
«به یاد آور نعمت مرا بر خود و پدر و مادرت».
و باز هم فرموده است:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ﴾[الأحزاب: ۹].
«ای مؤمنان به یاد آورید نعمت خدا را بر شما».
نعمت خداوندی زیاد است، از قبیل نعمت سلامتی، نعمت فرزند نعمت مال و غیره و از ذکر به زبان خدا فرموده:
﴿وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِبۡرَٰهِيمَۚ﴾[مریم: ۴۱].
«و به یاد آور در کتاب حضرت ابراهیم را».
﴿وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَرۡيَمَ﴾[مریم: ۱۶].
«و به یاد آور در قرآن مریم را».
﴿ٱذۡكُرۡنِي عِندَ رَبِّكَ﴾[یوسف: ۴۲].
«مرا یاد کن بیش آقایت».
﴿وَٱذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَيۡهِۖ﴾[المائدة: ۴].
«و به یاد آورید نام خدا بر آن یعنی بر ذبیحه».
هرگاه بشر بخواهد ایمان خود را امتحان کند و نیروی ایمانش را درک نماید، باید اولین کاری که بخواهد بکند به عقل و هوش خویش مراجعه کند و در تنهایی و در میان مردم، در بازار، در راه و در همۀ اوقات از عمرش خدا را در نظر داشته باشد و یقینی بداند که در هرجا این زمین پهناوریی که باشد خدا أوی را میبیند و در هیچ مکان و زمانی از نظر خدا پنهان نمیگردد، از کوچکترین حرکاتش مطلع و آگاه است. بنابراین، هر مسلمان واقعی باید از هرگونه کردار و گفتاری که باعث خشم و ناراحتی خدا میشود، دور شود و کردار و گفتارهای را عادت نماید که موجب رضایت خدا باشد، هرگاه یکی از واجبات دینی را انجام دهد، باید به خاطر آورد که به خاطر جلب رضایت خداوند متعال این واجب را انجام دادم، و هرگاه از یکی از محرمات در شرع بپرهیزد باید به خاطر آورد که به خاطر جلب خشنودی خدا از این کار ناروا دست کشیدم و در این دو حالت یعنی انجام واجبات و اجتناب محرمات باید فقط مقصودش به دستآوردن رضایت خدا و تحصیل اجر و ثواب باشد. و هرگاه دو راهی در اختیارت (ای مسلمان) گذارده شود، پس هرکدام که تو را به بهشت میرساند انتخاب نما و از راه دیگری که سبب نابودی و هلاکت تو باشد بپرهیز، اگر مسلمان واقعی هستی. و همیشه در زندگی به فکر خود باش و از عمر کوتاه خود نتیجهای بگیر و دلباخته مال دنیا نباش که همۀ این اموال رفتنی است و تنها عمل صالح است که عملکننده را در دنیا نیکبخت و در آخرت سعادتمند میکند و از تفکر و تعقل در قدرت الهی غافل مباش و به واسطۀ خطاب و مواعظة الحسنه و پند و اندرزهایی که از اهل علم و ادب میشنوی ایمان خود را بیفزای و خود را از جملۀ این آیۀ کریمۀ قرآنی به حساب آور:
﴿وَإِذَا تُلِيَتۡ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا﴾[الأنفال: ۲].
«و چون آیات او بر آنها خوانده شود، ایمانشان افزون گردد».
و در آیههای دیگر که قبلاً بیان و ترجمه شده.
اهل تقوی کسانی هستند که شامل این آیه باشند:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ إِذَا مَسَّهُمۡ طَٰٓئِفٞ مِّنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبۡصِرُونَ ٢٠١﴾[الأعراف: ۲۰۱].
«محققاً اهل ورع و تقوی کسانیند که هرگاه فراموشی و نسیان از شیطان به ایشان برسد به زودی خدا را به یاد میآورند و از نسیان و اشتباهات خود به خود میآیند، ناگهان ایشان دارای بصیرت میشوند».
و بهترین ذکرها ذکری است که با دل و زبان همراه باشد یعنی تلفظ و حضور قلب با هم باشند. اما اگر خدا فقط با زنان باشد و هیچگونه دخالتی از دل در آن ذکر نباشد ذکری بینتیجه و بیثمر خواهد بود مانند فروشندهگان کیک و سایر شیرینیهای دیگر کشور شام (سوریه) که در کوچه و بازار صدا میزنند: «الله کریم» خدا کریم است، و همچنین فروشندهگان کاهو (خس) که در کوچه و خیابانها با صدای خشن و بلند میگویند: «الله الدایم» خدا دایم است. در حقیقت اینگونه جملات دعایی نظر به این که قصد دعاء و طلب ثواب از خدا است گذشته از این که بدون نتیجه و بدون ثمر است، بلکه باعث گنهکاری هم خواهد شد. مانند کسی که در ابتداء کاسۀ خمر به دهانبردن بسم الله الرحمن الرحیم میگوید و مانند کسی که چون قصد زنا یا دزدی و یا ظلم داشته باشد نام خدا میبرد و مانند کسی که در موقع رقصیدن و ترانههای باطل و عشقآمیز و شهوتانگیز و در موقع خمر و شراب و قمار و لهو و لعب و فسادکاری یا وادارنمودن زنان مغنیه و فاحشه به رقص و پاکوبی نام خدا را میبرد. در حقیقت نام خدا در همۀ این مواقع حرام و از گناهان کبیره محسوب میباشد و کسانی که این کار را بکنند فاسقاند و اگر قصدش از این عمل استهزاء و استخفاف و مسخرهکردن به نام حق تعالی باشد کافر مطلق خواهد بود.
و بهترین ذکرهای خدا تلاوت قرآن و رکوع و سجود و تسبیح و تهلیل و أوراد مأثوره که از خود پیغمبر اسلام جروایت شده است. و بعضی جملههای دعایی که از فرمودههای خداوند متعال در قرآن ذکر شده است:
﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ﴾[الحشر: ۱۰].
«پروردگارا! ما را و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز».
﴿رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ٢٠١﴾[البقرة: ۲۰۱].
«پروردگارا! به ما در دنیا نیکی عطا کن، و در آخرت (نیز) نیکی (عطا فرما) و ما را از عذاب آتش نگه دار».
﴿رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعۡنَا مُنَادِيٗا يُنَادِي لِلۡإِيمَٰنِ أَنۡ ءَامِنُواْ بِرَبِّكُمۡ﴾[آل عمران: ۱۹۳].
«پروردگارا! ما شنیدیم که ندا دهندهای به ایمان فرا میخواند، که: «به پروردگار خود ایمان بیاورید»».
﴿وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٨٦﴾[البقرة:۲۸۶].
«(پروردگارا!)... ما را بیامرز و به ما رحم فرمای. تو مولا و سرور مایی پس ما را بر گروه کافران پیروز گردان».
و از این دعاها در قرآن بسیار بیان گردیدهاند. و اما آنچه بعضی از مردم امروز به آنها عادت دارند و از رسوم قدیمی خود میدانند مانند جشنهای ذکر دستجمعی نظر به این که شامل رکوع و سجود و خمکردن کمر و بلندشدن و حرکاتهایی بیهوده به طرف راست و چپ و عطرریختن و عود و بخور سوزاندن و لحنهای بیجا است در حقیقت تمام اینها حرام میباشد. و دانشمندان اسلام اینگونه اعمال را ناپسند میدانند، چون هنگام ذکر دستجمعی حرکتهای ناروا و گفتارهای ناشایسته و بیمعنی مانند آه و آخ از خود نشان میدهند. در حاشیۀ کتاب (ابن عابدین) که عمدۀ مذهب حنفی است اینگونه برپاداشتن ذکر حرام نوشته شده و گفته است که کسی به جز این که نادان، بیخرد و بیشعور باشد ذکر بدین ترتیب انجام نمیدهد و هرکس چنین اعمالی در ذکر خداوند انجام میدهد دارد و عقیده داشته باشد که درست است ممکن است ای رشته از کفر و بیایمانی در او باشد.