امید و بیم از خدا:
مسلمان واقعی باید میان امید و بیم از خدا باشد تا از خدا بترسد و هم به او امید داشته باشد. و یقینی بداند که خدا هم سریع الحساب است و هم شدید العقاب. در قرآن مجید هدایت شده که:
﴿غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ وَقَابِلِ ٱلتَّوۡبِ شَدِيدِ ٱلۡعِقَابِ﴾[غافر: ۳].
یعنی: «خداوند متعال هم آمرزندۀ گناه، قبولکنندۀ توبهها و هم انتقامگیرندۀ سخت است». وعفو، رحیم و أرحم الراحمین هم میباشد، عفو، رحیم، عفوکننده و مهربان، وأرحم الراحمین: مهربانترین مهربانان. بنابراین، خدا بخشندۀ مهربان است و خدا هیچکس از بندگان خود را از رحمت خود محروم نمیفرماید، و رحمتهای بیکران او شامل همۀ موجودات بوده است و درین باره میفرماید:
﴿إِنَّهُۥ لَا يَاْيَۡٔسُ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٨٧﴾[یوسف: ۸۷].
«پس ایمن نشوند از فکر خدا مگر زیانکاران».
﴿فَلَا يَأۡمَنُ مَكۡرَ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٩٩﴾[الأعراف: ۹۹].
«از مجازات خدایی ایمن نمیباشد مگر زیانکاران».
در اوائل این کتاب گفته بودیم که خدا هیچوقت ممکن نیست با یکی از مخلوقاتش تشبیه داد. بار دیگر اینجا هم با مثالهای در این باره روشنی خواهیم انداخت، مثلاً: ایوب از شیر درندهای که در جلوش ایستاده و نیشهای تیز خود را برایش نمایان کرده میخواهد به او حملهور شود، شکی نیست که ایوب از آن شیر میترسد، ولی ترسیدن او از شیر محدود است. هرگاه صیادی که تفنگ به دست دارد و بیاید و آن شیر را از پای درآورد و آن را در جلو ایوب درازش کند دیگر ایوب از آن ترس ندارد.
داود چون در وسط درهای رفته باشد ناگهان باران عظیمی ببارد و سیل بزرگی در آن دره جریان یابد، شکی نیست که داود از این رود میترسد و به زودی خود را از آن نجات میدهد، ولی چون از آن رود بدر رود یا آب آن پایان یابد دیگر داود از آن نخواهد ترسید. پس ثابت شد که ترسیدن داود از رود و جریان آب عظیم در آن محدود است. اما ترسیدن از خدای تبارک و تعالی همیشگی و غیر محدود است. الرحمن الرحیم یعنی بخشندۀ مهربان به جهت این که رحمت خدا از غضبش بیشتر است، در أول هر سوره از قرآن خداوند رحمت و بخشایش خود روشن فرموده و تمام سورهها را به الرحمن الرحیم افتتاح نموده است.
مالک یوم الدین صاحب روز قیامت و در بعضی قراءت ملک یوم الدین یعنی پادشاه روز جزاء میباشد. و لکن با کمال تأسف باید گفت که بیشتر مسلمانان امروز امید را بر ترس از خدا ترجیح دادهاند. از خدا هیچگونه نمیترسد و عقوبت و عذابهای سخت و دردناک او را هیچگاه به خاطر نمیآورند، فقط میگویند: خدا کریم است، خدا رحیم است، خدا آمرزنده است، این جملهها را میگویند. ولی هیچوقت عذاب دردناکش به خاطر نمیآورند. دوزخ و آتشهای سوزندهاش به یاد نمیآورند، میدانند که همیشه و در همه جا خدا ایشان را میبیند، ولی خلاف میکنند در موقع انجام گناه مانند روزهخوردن، زناکردن از نظر مردم پنهان میشوند. ولی از خدا که همیشه آنها را در نظر دارد، شرم و حیاء نمیکنند و دست به هرگونه بدکاری میزنند، و مسلمانی که واقعی باشد و جمیع فرائض و واجبات دینی را انجام بدهد و از همۀ محرمات و خلافکاری بپرهیزد، نزد خدا از فرشتهگان مقربتر و بهتر است و به بهترین درجات عالیۀ الهی دست یافته است.
ولی مسلمانی که واقعی نباشد همۀ فرائض و واجبات دینی را انجام بدهد و کارهای گناه و ناشایسته مانند زنا و ریا و دزدی و گواهی به دروغ و ظلم و غیره بنماید به درگاه خدا مسلمان است. ولی نه مسلمان واقعی و صحیح. و چنین شخصی مانند شاگردی است که در امتحانات ثمرۀ خوب و معدل خوب به دست نمیآورد فقط دقت میکند که از شارۀ ۷ کمتر به دست نیاورد تا نه به درجۀ ممتاز برسد و نه مردود و تجدید شود فقط به اندازهای که در صنف نماند.