آیتهای صفات الهی:
خداوند متعال در بسیاری از آیات قرآن خود را با الفاظی گوناگون وصف نموده و برای این که مردم او را بشناسد به الفاظی که بشر به آن آشنایی دارند خود را توصیف فرموده است. در صورتی که هیچ چیز مانند او و مثال او نیست، خدا خود را به این کلمات وصف کرده است. الرب: یعنی پروردگار، الخالق: آفریننده، علیم: دانا، بصیر: بینا، خدا در شأن خود میفرماید:
﴿ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ ٥﴾[طه: ۵].
«(خداوند) رحمان (است که) بر عرش استوا نمود».
و کلمۀ الإستواء در قاموس عرب به معنی: قرارگرفتن در جایی بلند آمده است. (خدا بر عرش نشست و جا گرفت، مانند معلمی که بر روی صندلی منیشیند. ولی خدا که مانند بشر نیست و موجودی قابل دیدنی نیست که بر عرش بنشیند). پس برای تنگی الفاظ و محدود بودن علم بشر خود را اینگونه توصیف فرموده است. و اینگونه عبارات در واقع برای چیزی استعمال میشود که در زمین زندگی کند و هوش و عقل بشر قابل درک آن را دارد. مثلاً: کلمۀ «جمیل» به معنی قشنگی و زیبایی است. میگوییم: خدا زیبا است، باغ یعقوب زیبا است، شعر سعدی زیبا است، خانۀ یحیی زیبا است، دختر زکریا زیبا است. کلمۀ زیبا در هر جملهای از این جملهها معنی بخصوص دارد که نمیتوان با هم تشبیه کرد، مثلاً: در زنان هزارها رنگ زیبایی و نمکین وجود دارد، ولی ما برای همۀ آنها کلمۀ زیبا را به کار میبریم.
و کلمۀ «ویمکر الله» خدا مکر (پلانگذاری) میکند، و کلمۀ «فنسیهم» خدا آنها را فراموش کرد و کلمۀ «جاء ربک» پروردگار تو آمد. به همین ترتیباند چگونه خدا پلانگذاری میکند؟ چطور خدا مردم را فراموش میکند؟ خدا چطور میآید؟ ولی حقیقت آن است که خدا هیچوقت مکر ندارد، فراموش نمیفرماید و خدا هم نمیآید. پس به خاطر فهماندن مردم این کلمات را فرموده است.