ترککردن عمل (فرائض و واجبات دینی) دلیل کفر نمیباشد:
علماء اهل سنت اتفاق دارند بر این که به مجرد مرتکبشدن به گناهی یا ترکنمودن واجبی مانند نماز و روزه و غیره ا نسان کافر نخواهد بود. به شرطی که هرگاه انسان مرتکب گناهی شود، مانند زنکاری یا رباخواری و غیره اعتقاد به تحریم آن حرام داشته باشد و نگوید که مثلاً: زنا یا ربا حرام نیست و چون یکی از فریضههای دینی را انجام ندهند، مانند نماز و زکات، نگوید که این فرض نیست و اعتقاد به واجب و فرضبودن آن داشته باشد چنین کسی مسلمان ولی ضعیف الإیمان میباشد. اما هرگاه کسی واجبی را ترک کند مثل نماز و عقیدهاش این باشد که نماز قدیمی است و فرض نیست یا عادت است. همچنانکه بعضی از جوانان عصر حاضر اینطور عقیدههای باطله را دارند و یا این که چون مرتکب به گناهی گردد مانند زنا یا ربا یا گواهی به دروغ باید اعتقاد کامل داشته باشد که این کار حرام و کردن آن گناه است و نگوید که مثلاً: زنا و غیره گناه نیست، یعنی به تحلیل آن اعتقاد و ایمان صحیح و ثابت داشته باشد. بنابراین، هرگاه کسی بگوید من نماز نمیخوانم، زیرا که نماز فرض نیست، قدیمی است، کافر محسوب میشود، و یا این که مثلاً بگوید: من زنا میکنم، زیرا که زنا حرام نیست و بازهم کافر شمرده میشود.
و در حدیث روایت شده: «لاَ يَزْنِي الزَّانِي حِينَ يَزْنِي وَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَلاَ يَسْرِقُ السَّارِقُ حِينَ يَسْرِقُ وَهُوَ مُؤْمِنٌ».
یعنی: «زناکار موقع زناکردن ایمان ندارد، دزد موقع دزیدن ایمان ندارد».
مقصود این نیست که زناکار کافر است یا این که دزد کافر است، نه. مقصود این است که زنا کار کافر مطلق نیست، ولی زناکار در موضع شروع به زناکاری اگر خدا را به یاد آورد، یقیناً از عمل زنا پشیمان گردیده و دست به این کار نخواهد زد، دزد هم هرگاه خدا را به یاد بیاورد شکی نیست که از دزدی اجتناب میکند.