عبادات و معاملات
لازم است بر سخن این شرقشناس توقفی داشته باشیم، آنگاه که میگوید:
«حیات فقهی اسلام، اعم از امور دنیا و دین تابع دگرگونیهای قانونگزاری گردید».
آیا هدفش این است که قانون تطور بر عبادات نیز جاری گردید چنان که معاملات جاری گردیده است؟
از نگاه ما، او هنگامی که فقه را به طور عام دچار تطور میداند، چنین چیزی را در نظر دارد.
اما نظرش مبنی بر تطور عبادات، هم از حق به دور است و هم از گواهی تاریخ؛ زیرا عبادات با اشکال و انواع مختلفی که دارد از زمان پیامبرصتا امروز دچار دگرگونی و تطور نگردیده است و تا روز قیامت هم تطور نخواهند یافت معاملات که همواره در معرض تطور و دگرگونی بوده است.
منظور ما از دگرگونی در عبادات این است که در عبادات یا احکام چیزی نو گردد که در زمان پیامبرصوجود نداشته است زیرا شریعت ـ قرآن و سنت با هم ـ هر یک از شعائر عبادی را به دقت بیان کرده و مجالی برای اجتهاد که راه دگرگونی است، نگذاشته است و اختلافی که فقها دربارهی صورت و شکل برخی از عبادات دارند ناشی از طرز فهم هر کدامشان، از نصوص قرآن و سنت است.
در جایی دیگر گفته است: «در سرزمینهای شام، مصر و فارس مردم میان تقالید و عادات آن سرزمینها که هر یک فرهنگ خودش را داشت و میان قوانین جدید هماهنگی ایجاد میکردند و در کل، حیات فقهی اسلام اعم از امور دنیا و دین تابع تطور قانونگزاری گردید و قرآن خود احکام اندکی با خویش داشت که نمیتوانست برای حالات غیر منتظرهای که پس از فتوحات پیش آمده بود جوابگو باشد. زیرا احکام قرآن متوجه زندگی و احوال سادهی عرب بوده و به آن اهمیت میداد، و برای اوضاع جدید کفایت نمیکرد».