حقیقت دین و افسانه خرافات

فهرست کتاب

مساجد بنا شده بر قبرستان‌ها

مساجد بنا شده بر قبرستان‌ها

در بسیاری از سرزمین‌های اسلامی رایج است که مساجد را بر سر قبرستان مردگان بنا می‌کنند، تا یادشان زنده بماند و ـ چنان که ادعا می‌شود ـ با محبت و مجاورت ایشان به خدا تقرب جسته شود.

این در حالی است که نصوص دین در منع این کار و لعنت مرتکبین آن قاطعیت دارد.

بهتر آن بود که مردگان را با اعمالی که کرده‌اند واگذارند. و از حدودی که خداوندأتوصیه کرده است، فراتر نروند.

این بدعت از مسیحیتِ تحریف شده به مسلمانان سرایت کرده است.

روایت صحیحی است از حضرت عایشهلکه حضرت ام‌سلمهلبرای پیامبرصاز کلیسایی به نام «ماریه» یاد کرد که در سرزمین حبشه دیده بود و آنچه را در آن دیده بود گفت، رسول خداصفرمود: «أُولَئِكَ قَوْمٌ إِذَا مَاتَ فِيهِمُ الْعَبْدُ الصَّالِحُ - أَوِ الرَّجُلُ الصَّالِحُ - بَنَوْا عَلَى قَبْرِهِ مَسْجِدًا ، وَصَوَّرُوا فِيهِ تِلْكَ الصُّوَرَ ، أُولَئِكَ شِرَارُ الْخَلْقِ عِنْدَ اللَّهِ».

«آنان مردمانی‌اند که هر گاه در میانشان بنده‌ای نیکوکار درگذرد، بر قبرش مسجدی بنا می‌کنند و در آن چنان تصویرهایی رسم می‌کنند، آنان بدترین مخلوقات در نزد خداوند هستند».

البته این بدعت از بت‌پرستی‌های کهن وارد مسیحیت شده بود.

ابن جریر از ابن عباس و کسان دیگری از سلف روایت کرده است که: «ود» و «سواع» و خواهرانشان اشخاص صالحی از امت حضرت نوح بودند، و پس از آن که مردند مردم بر قبرستانشان معتکف شدند، و بعداً مجسمه‌هایشان را ساختند و به مروز زمان به عبادتشان پرداختند، و این آغاز پرستش بت‌ها بود.

پیامبرصجهت مسدود ساختن دریچه‌های فتنه و سد درایع فساد در جلوگیری و نهی مسلمانان از این کار شدت عمل و سخت‌گیری‌ به خرج داد، و از آنان با حدیث خواست که از مردگان دست کشند و با تلاش و عزم به زندگی روی آورند بدون اتکا به صالحی که مرده یا هنوز زنده است. زیرا در برابر پروردگار تنها اعمال صالحه‌اش به او نفع می‌رساند.

در همین راستا فرموده است: «لاَ تُصَلُّوا إِلَى الْقُبُورِ وَلاَ تَجْلِسُوا عَلَيْهَا».

«به سوی قبرها نماز مگذارید و بر آنها منشینید».

و در جایی دیگر گفته است: «الْأَرْضُ كُلُّهَا مَسْجِدٌ إلَّا الْمَقْبَرَةَ وَالْحَمَّامَ».

«هر جای زمین محل عبادت است مگر قبرستان وحمام».

و نیز می‌گوید: «لَعَنَ اللَّهُ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ أَلاَ فَلاَ تَتَّخِذُوا الْقُبُورَ مَسَاجِدَ إِنِّى أَنْهَاكُمْ عَنْ ذَلِكَ».

«لعنت خدا بر یهودیان و مسیحیان باد که قبرهای پیامبرانشان را مسجد ساختند، هان مبادا شما قبرها را مسجد سازید، من از این کار نهیتان می‌کنم».

از ابن عباسسروایت شده است که پیامبرصفرمود: «لَعَنَ اللَّهُ زَائِرَاتِ الْقُبُورِ وَالْـمُتَّخِذِينَ عَلَيْهَا الْـمَسَاجِدَ وَالسُّرُجَ». «لعنت خدا بر زنان زیارت‌کننده‌ی قبرها و نیز بر کسانی که بر آنها مسجد بسازند یا چراغ برافزوزند».

همچنان که پیامبرصاز گچ‌کاری قبرستان و بنا کردن بر آن نهی فرمود، و حتی از سپاهیانش ـ همان هنگام که بت‌پرستی را از جزیره العرب ریشه‌کن می‌ساخت ـ خواسته بود که نه بتی بگذارید مگر آن که شکسته شود و نه قبری برآمده ببینند مگر آن که هموار و با زمین یکسان گردد.

از معرور بن سوید روایت شده که گفت: همراه با حضرت عمربن الخطابسدر راه مکه نماز صبح را ادا کردم وی در آن سوره‌ی فیل و سوره‌ی قریش را خواند. سپس مشاهده کرد که مردم پس از ختم نماز دسته دسته می‌روند، پرسید اینان کجا می‌روند، گفته شد: ای امیرالمؤمنین! به مسجدی می‌روند که پیامبرصدر آن نماز گزارده بود، ایشان می‌روند و در آنجا نماز می‌گزارند!! حضرت عمر گفت: امت‌های پیش از شما به همین‌گونه امور به هلاکت رسیدند!! هر کس که در وقت نماز به یکی از این مساجد برابر شد نمازش را در آنها ادا کند و کسی که در برابر نشد بگذرد و آهنگ آنجا نکند.

پیامبرصخود دعا کرد که قبرش بعد از وی عید (محل تردد و تجمع) نگردد که دسته‌جات مردم به سویش بیایند.

آنان که از حقایق ادیان و سرشت نفوس آگاهی دارند می‌دانند چه حکمتی بوده است در اینکه خدا و پیامبر از ساختن مسجد بر قبرستان نهی کرده‌اند.

امید برکت نخستین انگیزه‌ای است که عده‌ای را وامی‌دارد تا این نصوص دینی را پایمال سازند یا تحریف کنند. اما این برکت موهوم به زودی تبدیل به تقدیس مردگان و روی آوردن به سویشان با دعا و نذر و یاری خواستن از ایشان در اوضاع بحرانی و نابسامان می‌شود.

اگر این کار شرک خالص نباشد لغزشگاهی به سوی آن است، هر چند عده‌ای به دروغ بهانه و جدال کنند.

ده‌ها نوشته برای دفع مظلومیت دیده‌ام که بر قبر امام شافعی انداخته شده و یا از طریق پست ارسال شده است!!.

از صدها بی‌خرد شنیده‌ام که پیرامون قبر امام حسین و کسانی جز او مشغول نجواهای گرم و نیایش مخلصانه بودند!!.

از اینها احمق‌تر کسانی از صوفیان نادان و مدعیان علم را یافته‌ام که برای این عمل عذر و بهانه می‌آورده‌اند.

باید به خاطر داشت که علاج این بدعت‌های زشت و ناروا جز با اشاعه‌ی علم و اخلاق و تهذیب عقل‌ها و طبیعت‌ها ممکن نیست. زیرا پیامبرصزمانی بت‌ها را درهم شکست که بیست سال تمام مشغول ساختن و پرورش امتی بود که به خدا ایمان داشته باشد و به طواغیت کفر ورزد.