۱۵) پاداشِ یاری نمودنِ مردم در دین:
حل کردنِ مشکلِ کسانی که دارایِ مشکلند و آسانگیری بر کسی که تنگدست است و مهلتدادن و گذشت از او از جمله اسبابی است که انسان را وارد بهشت میگرداند.
* پیامبر صفرمود:
«من سرّهُ أن ینجیهُ اللهُ منْ کرب یومِ القیامة وأنْ یظللّه تحت عرشه، فلینظرْ معسرًا».(طبرانی آن را روایت کرده و آلبانی آن را صحیح دانسته است).
«کسی که دوست دارد که خداوند او را از مشکلاتِ روزِ قیامت نجات دهد و او را (در آن روز) زیر سایهیِ عرشِ خود قرار دهد پس او نیز باید مراقب و مواظب کسی که دارایِ مشکل و یا تنگدست است باشد».
و در روایتی از مسلم [در مورد حدیث فوق] آمده است که:
«مَنْ سرّه أنْ ینجّیه الله من کرب یوم القیامةِ فلینفّس عنْ معسرٍ أوْ یضع عنهُ».
«هر کس دوست دارد که خدا او را از مشکلاتِ روزِ قیامت نجات دهد باید بر کسی که دارای مشکل است آسان بگیرد یا این که از او گذشت نماید».
* پیامبر صفرمود:
«کانَ رجلٌ یداینُ النّاس وکان یقولُ لفتاهُ: إذ أتیتَ معسرًا فتجاوزْ عنهُ لعلَّ اللهُ ﻷ یتجاوزُ عنَّا، فلقیَ اللهَ فتجاوزَ عنهُ».(متّفق علیه).
«مردی بود که با مردم معامله میکرد و به آنان قرض میداد. او به خدمتکارش میگفت: وقتی سر و کارت با کسی افتاد که تنگدست بود از او گذشت کن به این امید که خداوند عزّ و جل نیز از ما در گذرد؛ در نتیجه وقتی (بعد از مرگش) خدا را ملاقات نمود، او از گناهانش در گذشت».
* پیامبر صفرمود:
«منْ أنظرَ معسرًا، فله کلَّ یومٍ صدقة قبلَ أنْ یحلَّ الدَّینَ، فإذا حلَّ الدّینُ فأنظرهُ بعد ذلك فلهُ کلَّ یومٍ مثلیهِ صدقة».(حاکم آن را صحیح دانسته و آلبانی هم با او موافق بوده است).
«کسی که به شخصِ تنگدستی کمک کند (و به او قرض بدهد)، تا قبل از مهلتِ بازپرداختِ قرض، هر روز برای او صدقهای حساب میگردد و وقتی که مهلتِ بازپرداختِ قرض فرا رسید و او دوباره ملاحظهیِ شخصِ تنگدست را نمود، هر روز دو برابرِ حالتِ قبل، برایش صدقه حساب میگردد».
* پیامبر صفرمود:
« إِنَّ أَوَّلَ النَّاسِ يَسْتَظِلُّ فِي ظِلِّ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لِرَجُلٌ أَنْظَرَ مُعْسِرًا حَتَّى يَجِدَ شَيْئًا، أَوْ تَصَدَّقَ عَلَيْهِ بِمَا يَطْلُبُهُ، يَقُولُ: مَا لِي عَلَيْكَ صَدَقَةٌ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ، وَيَخْرِقُ صَحِيفَتَهُ».(به روایت از طبرانی و آلبانی آن را صحیح دانسته است).
«بیگمان اوّلین کسی که در روزِ قیامت زیر سایهیِ خدا قرار خواهد گرفت مردی است که ملاحظهیِ شخصِ تنگدستی را نموده تا چیزی پیدا کند (و قرضِ او را بپردازد) یا این که آن مقدار که او لازم دارد به او صدقه داده است این گونه که به او گفته است: آنچه که تو از من بدهکاری (قرضداری)، به خاطرِ خدا بر تو صدقه باشد و نوشتهاش را (که مدرکِ آن قرض است) پاره کرده است».
و آن قسمت که میگوید: «آنچه که تو از من بدهکاری (قرضداری)، به خاطرِ خدا بر تو صدقه باشد»، باید بدونِ منّت باشد زیرا منّت نهادن از چیزهایی است که عمل را نابود میکند و معنیِ آن قسمت که میگوید: «و نوشتهاش را پاره میکند» یعنی: آنچه را که بر عهدهیِ اوست قطع مینماید. پس خوشا به حال کسی که خداوند به او توفیقِ عمل به این حدیثِ عظیم و تطبیقش با آن را حتّی برایِ یک بار در عمرش به او عطا کرده باشد و این عمل، قرض دادنِ تو، به برادرِ مسلمانت و مراعات نمودن او [برای بازپرداخت قرض] یا در صورتی که تنگدست باشد، بخشیدن قرض به او یا صدقه دادن به او، به اندازهای که میخواهد میباشد و هر قدر، مالت پیشِ نفست دوستداشتنیتر و ارزشش نزدِ تو بیشتر باشد، این عملت برای خدا خالصانهتر خواهد بود و نزدِ خداوند، بزرگتر، و بشارت باد بر تو که در این حالت از زمرهیِ کسانی خواهی شد که خداوند آنان را در کتابش یاد کرده است، آن جا که میفرماید:
﴿وَيُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ كَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٩﴾[الحشر: ۹].
«و دیگرن را بر خود بر میگزینند ولو خود، نیازمندی و فقری داشته باشند و هر کس از آزمندیِ نفس خود، نگاه داشته شد، آنان همان رستگارانند».