۱۷) فضل و بزرگی مجالس ذکر:
* پیامبر صفرمود:
«إنَّ للهِ ملائکةً یطوفونَ فی الطّرق، یلتمسونَ أهلَ الذِّکرِ، فإذا وَجدُوا أقْواماً یذکرون الله، تنادوا: هلمّوا إلی حاجتکمْ. قال: فیحفّونهم بأجنحتهم إلی السماءِ الدنیا. قال: فیسألهم ربّهمْ وهوَ أعلمُ منهم: ما یقولُ عبادی؟ قال: تقول: یسبِّحونك، ویُکبّرونك ویحمدُونك ویمجّدُونك، قال: فیقول: هل رأونی؟ قال: فیقولون: لا واللهِ، ما رأوك. قال: فیقولُ: وکیفَ لو رأونیِ؟ قال: یقولونَ: لو رأوْك کانوا أشدَّ لك عبادةً وأشدَّ لك تمجیدًا وتحمیدًا وأکثرَ لك تسبیحًا. قالَ: یقول: فما یسألونیِ؟ قال: یقولون: یسألونك الجنّة. قال: یقول: وهلْ رأوها؟ قال یقولون: لا والله یا ربِّ، ما رأوها. قالَ یقول: فکیفَ لوْ أنّهمْ رأوها؟ قال: یقولون: لو أنّهم رأوها کانوا أشدَّ علیها حرصاً وأشدَّ علیها طلباً وأعظم فیها رغبةً. قال: فممَّ یتعوَّذونَ؟ قال: یقولون: منَ النّارِ. قال: یقول: وهلْ رأوها؟ قال یقولون: لا واللهِ یا ربِّ، ما رأوها. قال: یقول: فکیفَ لو رأوها؟ قال: یقولون: لو رأوها کانوا أشدَّ منها فرارًا وأشدَّ لها مخافةً. قالَ: فیقول: فأشهدُکمْ أنّی قد غفرتُ لهم. قال: یقول ملك منَ الملائکةِ: فیهم فلانٌ لیسَ منهمْ إنّما جاءَ لحاجةٍ. قال: هم الجلساء. لا یشقی بهمْ جلیسهم».
وفی روایةٍ لمسلمٍ: «یقولُ الله تعالی: ولهُ غفرتُ، همُ القومُ لا یشقی بهمْ جلیسهمْ».(متفقٌ علیه).
«خداوند فرشتههایی دارد که در راهها میگردند و به دنبالِ اهلِ ذکر و ذاکرین میگردند و وقتی که عدّهای را یافتند که در حالِ ذکرِ خدا هستند ندا سر میدهند: بشتابید به سوی نیازتان (که این مجلسِ ذکر و حضورِ در آن میباشد که نیاز و مطلوبِ اصلیِ هر انسانی است). پیامبر فرمود: و با بالهایشان افرادِ حاضر در مجلس را میپوشانند (و تعدادِ آنها آن قدر زیاد میشود) تا اینکه به آسمانِ دنیا میرسند. پیامبر فرمود: خدا در حالی که به حال بندگانش از فرشتگان، آگاهتر است از آنان میپرسد: بندگانم چه میگویند؟ پیامبر فرمود: آنان در جواب میگویند: آنان تسبیحِ تو میگویند (سبحان الله) و تکبیر تو میگویند (اللهُ اکبر) و حمد و ستایشِ تو میکنند (الحمدلله) و تو را بزرگ میدانند. پیامبر فرمود: پس خداوند میفرماید: «آیا مرا دیدهاند؟» پیامبر فرمود: «آنان در جواب میگویند: قسم به خدا نه، تو را ندیدهاند. پیامبر فرمود: خداوند به آنان میفرماید: و اگر مرا میدیدند، چه طور میشد؟ پیامبر فرمود: آنان در جواب میگویند: اگر تو را میدیدند، تو را شدیدتر حمد و سپاس و ستایش میگفتند و شدیدتر تمجید میکردند و بیشتر تسبیح میگفتند. پیامبر فرمود: خداوند به آنان میفرماید: از من چه میخواهند؟ پیامبر فرمود: آنان در جواب میگویند: از تو بهشت میخواهند. پیامبر فرمود: خداوند میفرماید: و آیا آن را دیدهاند؟. پیامبر فرمود: و آنان در جواب میگویند: نه قسم به خدا آن را ندیدهاند. پیامبر فرمود: خداوند میفرماید: چگونه میشد اگر آن را میدیدند؟ پیامبر فرمود: آنها در جواب میگویند: (اگر آن را میدیدند) حرص و طلبشان برایِ آن شدیدتر میشد و رغبت و میلشان برای آن بزرگتر میگشت. (پیامبر فرمود:) خداوند به آنان میفرماید: و از چه (به من) پناه میآورند؟ پیامبر فرمود: آنان در جواب میگویند: از آتش دوزخ. پیامبر فرمود: خداوند میفرماید: و اگر آن را میدیدند چه طور میشد؟ پیامبر فرمود: آنان در جواب میگویند: اگر آن را میدیدند، شدیدتر از آن فرار میکردند و میترسیدند. پیامبر فرمود: پس خداوند میفرماید: پس من شما را به شاهد میگیرم که آنان را بخشیدم. پیامبر فرمود: فرشتهای از آن فرشتگان میگوید: در میانشان فلانکس است که از آنان نیست بلکه برای نیازی (شخصی، بینشان) آمده است. خداوند به آنان جواب میدهد که: آنان در مجلس نشستهاند (و حضور دارند) و کسی که با آنان بنشیند بدبخت و بیچاره نمیشود (بلکه سعادتمند میگردد».
و در روایتی از مسلم (به جای قسمت آخر حدیث فوق) آمده است: خداوندِ متعال میفرماید: و او را بخشیدم. آنان قومی هستند که هممجلسشان به دلیل آنها بدبخت و بیچاره نمیشود (بلکه سعادتمند میگردد)».