صهرین عثمان و علی رضی الله عنهما

فهرست کتاب

نگاهی به خطبه عثمانس:

نگاهی به خطبه عثمانس:

چنان‌که در تواریخ معتبر آمده [و ما در کتاب شیخین نیز نقل کردیم] هریک از ابوبکر و عمر در آغازِ خلافت‌شان سیاست حکومت خود را در اداره‌کردن مملکت به طور وضوح در اولین خطبه خود برای مردم بیان کردند. می‌شود گفت، خطبه آن‌ها از اول تا آخر جنبه سیاسی داشت؛ ولی به طوری که می‌بینیم خطبه عثمان خالی از سیاست است حتی اشاره‌ای هم به سیاست حکومتش نمی‌کند. آنچه در خطبه دیده می‌شود پند و اندرز و نصایحی است که صرفاً روحانی و مربوط به دین و آخرت می‌باشد.

بعضی از تاریخ‌نویسان متأخر می‌گویند: عثمان نمی‌خواست خود را ملزم به سیاست خاصی نماید که اگر بعداً از آن تخطی نماید، مسلمین او را بازخواست نمایند. لذا به سکوت گذراند [۲۱].

ولی این توجیه قطعاً صحیح نیست. به نظر من لازم نبود عثمان در این خطبه سیاستش را به مردم اعلام نماید؛ زیرا چنان‌که ذکر شد عثمان صبح همان روزی که این سخنرانی را برای مردم کرد، خود را در هنگامۀ بیعت مکلف کرد که مطیع قرآن، تابع سنت رسول الله و پیرو سیرت شیخین ابوبکر و عمر باشد.

مگر نه این است که در آن هنگام که عبدالرحمن بن عوف دست بیعت به او داد شرط کرد که او سیاست حکومتش را بر مبنای احکام قرآن و سنت رسول الله و سیرت ابوبکر و عمر قرار دهد. عثمان نیز در ملاء عام اصحاب رسول الله از مهاجرین و انصار و غیر هم که در مسجد اجتماع کرده بودند این شرط را پذیرفت و رعایت آن را تعهد کرد؟

بنابراین، واضح است که سیاست عثمان همان سیاست ابوبکر و عمر بوده است و او لازم ندیده سیاستش را برای مردمی که به خوبی از آن باخبر بودند در خطبه بازگو نماید. بلکه باید در آینده به این سیاست عمل کند. او در عمل نیز نشان داد. چه در تاریخ می‌بینیم که عثمان پس از این خطبه طولی نکشید که به والیان ایالات، کارگزارانِ ولایات، امراء، فرمانداهان لشکر، عمال و کارکنان خراج و زکات‌نامه‌هائی مؤکد نوشت و به آنان امر فرمود تا در امر به معروف ساعی و کوشا باشند و در نهی از منکر شدت عمل نشان دهند. با اهل ذمه [۲۲]به مهربانی و محبت رفتار و در اخذ زکات و خراج از رعایا به عدل و انصاف عمل کنند و در نگهداری امانت و در حفظ نظم و امینت به پا خیزند. در قسمتی از نامه خلیفه چنین آمده است:

بدانید که خداأخلق را به حق آفرید. پس خدا جز حق نمی‌پسندد و نمی‌پذیرد. حق بگیرید و حق بدهید. امانت را نگهدارید. نظم و امنیت را حفظ کنید و برای این کار جداً به پا خیزید. مبادا شما اولین کسانی باشید که سلب امنیت می‌کنند. چه اگر شما چنین کنید، شریک گناه کسانی خواهید بود که در این راه پیرو شما می‌شوند و چنین می‌کنند. به وعده و قول‌تان عمل و به عهد و پیمان‌تان وفا نمائید. به یتیمان عنایت و به مردم غیر مسلمانی که در قلمرو حکم شما هستند ستم نکنید. زیرا خدا دشمن کسی است که به آن‌ها ستم می‌کند [۲۳].

[۲۱] حسن ابراهیم، در کتابش به نام تاریخ الإسلام به این مطلب تصریح کرده است. [۲۲] اهل ذمه به اقلیت‌های غیر مسلمانی گفته می‌شود که در کشورهای اسلامی اقامت دارند. [۲۳] متن عبارت این قسمت از بخشنامه عثمان چنین است: اما بعد: فإن الله خلق الخلق ولا یقبل إلا الحق، خذوا الحق واعطوا الحق، والأمانة قوموا علیها ولا تکونوا أول من سلب‌ها، فتکونوا شرکاء من بعدکم. الوفاء الوفاء لا تظلموا الیتیم والمعاهد، فإن الله خصم لمن ظلمهم ص ۲۵۸ ج ۱ تاریخ الإسلام، حسن إبراهیم مصری.