هجرت عثمان:
چون دین اسلام در مکه به تدریج خوب پیش میرفت، قریش به وحشت افتاد. برای حفظ دین موروثی، ثبات سیادت و ابقای سیاست خود، بر مسلمین سخت میگرفتند و آنها را تا آنجا که ممکن بود اذیت میکردند؛ لذا حضرت رسول به مسلمین اجازه داد به مملکت حبشه هجرت کنند تا در آنجا که مملکت قانونی و مسیحی بود در امان باشند. در این باره فرمود:
«هاجروا إلى أرض الحبشة فإن بها ملكا لا يظلم عنده أحد وهي أرض صدق حتى يجعل الله لكم فرجا مما أنتم فيه».
یعنی: هجرت کنید و بروید به سرزمین حبشه، زیرا در آنجا پادشاهی وجود دارد که هیچ احدی نزد او مورد ستم قرار نمیگیرد. آنجا سرزمین راستی و صداقت است. آنجا بمانید تا آنگاه که خدا برای شما در این مشکلی که در آن هستند، فرجی بگشاید.
لذا گروهی از مسلمین که عثمان بن عفان و همسرش رقیه دخترِ رسول الله نیز همراه آنها بودند به حبشه هجرت کردند. پس از مدتی در فرصت مناسبی باز به مکه بازگشتند و سپس دومین بار به مدینه هجرتگاه رسول الله هجرت کردند.
از قرائن تاریخی استنباط میشود که عثمان با همسرش رقیه به دستور رسول الله به عنوان سرپرست این گروه مهاجر به حبشه رفتند، نه برای فرار از دست قریش. زیرا چنانکه گفتیم عثمان به حدی مورد محبت و احترام قریش بود که جز او صلاح نبود و کسی غیر از او جرأت نداشت در واقعه حدیبیه [که جریان آن را بیان کردیم] برای مذاکره با قریش وارد مکه شود و به میان آنها برود. او بود که رفت و نه تنها از آنها آزار ندید، بلکه تا آنجا به او محبت کردند که پیشنهاد کردند، دور کعبه شریفه طواف کند، ولی او ادب را رعایت کرد و به خود اجازه نداد بدون حضور رسول الله طواف کند. بنابراین، واضح است که عثمان از هرگونه آزار و اذیتی از طرف قریش مصون و در امان بوده. هجرت او و همسرش فقط برای سرپرستی و دلگرمی مردان و زنان این گروه مهاجر بوده است.