سوم: جملۀ «وجعلت أجر محمد صلواتك عليه وآله مودتهم في کتابك فقلت: ﴿قُل لَّآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰۗ﴾
یعنی: خدایا، تو اجر محمدصرا دوستی اهل بیت او قرار دادی، در کتابت فرمودی: بگو من مزد رسالت نمیخواهم جز دوستی در تقرّب به سوی او.
گوینده دعای ندبه خواسته بگوید دوستی اهل بیت رسول و خویشان او مزد رسالت است و این سخن با قرآن و عقل و تاریخ مخالف است؛ زیرا بافندهی دعای ندبه آیۀ: ﴿قُل لَّآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰۗ﴾. را دلیل از قرآن آورده و حال آنکه اشتباه کرده؛ زیرا این آیهی ۲۳ سورۀ شوری میباشد و این سوره مکی است و در مکه نازل شده و آنوقت مشرکین ایشان را قبول نداشتند تا اینکه اجر رسالت یعنی دوستی اهل بیت او را بپذیرند. مردمی که او را قبول ندارند چگونه اجر رسالت از ایشان میخواهد. به اضافه کلمهی «فی القربی» را اشتباه کرده بذی القربی، آری ذی القربی بمعنی خویشان و نزدیکان است اما فی القربی چنین نیست القربی بمعنی الزلفی میباشد یعنی آنچه موجب تقرّب و نزدیکی است، و مقصود و مفهوم آیه این است که بگو: من اجر نمیخواهم مگر اینکه دوستی در آنچه موجب تقرب و نزدیک شدن ما بایکدیگر است و یا در آنچه موجب تقرب به سوی خدا است یعنی من از شما اجر نمیخواهم بلکه در راه خدا و یا در بارهی نزدیکی ما با یکدیگر دوستی کنید. و محققین از مفسرین ﴿ إِلَّا﴾را به معنای بلی گرفتهاند شما تفسیر مجمع البیان و یا تفسیر فخر رازی را نظر کنید. اصلا در لغت فی القربی به معنی ذی القربی نیامده. رسول خدا مکرر به أمر خدا فرموده که من از شما اجر نمیخواهم. اگر بگوید اجر من این است که با اهل بیت و اولاد من محبت کنید و یا به ایشان خمس بدهید منافات دارد و این دو کلام ضد یکدیگر است. حال شما ببینید کسی که ذی القربی را با فی القربی تمییز نداده آمده از خود دعا ساخته و با آیات قرآن بازی نموده و برای مقصد خودش آیه را مدرک قرار داده است. درحالی که هیچ سلطان جباری در عوض خدمت و زمامداری پنج یک مال (خمس) مردم را برای اولاد خود نگرفته است.