شیعه اثنا عشری از همه جا از همه چیز

فهرست کتاب

بررسی توقیع

بررسی توقیع

به گفته‌ی علمای شیعه، محمد بن حسن عسکری ملقب به مهدی دارای دو دوره غیبت می‌باشد که نخستین آن غیبت صغرا و دوم آن غیبت کبرا نام‌گذاری شده است. غیبت صغرا حدود ۶۹ سال به طول می‌انجامد که در این دوره وظیفه‌ی ارتباط با ایشان به عهده‌ی چهار تن از یاران آن جناب که عبارتند از: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختی و علی بن محمد سمری بوده است. بنابر گفته‌ی تاریخ، وظیفه آن‌ها جمع‌آوری وجوهات خمس و تحویل به آن امام و نیز تهیه پاسخ پرسش‌های دینی و یا غیر دینی پیروان شیعی، با پیشوای خود بوده است.

پس از آنکه علی بن محمد سمری به حال احتضار می‌رسد، توقیعی از جانب امام خود می‌آورد مبنی بر اینکه دیگر غیبت صغرا تمام شده و قرار است غیبت کبرا آغاز گردد پس ای علی بن محمد! دیگر برای خود جانشین انتخاب نکن؛ زیرا ۶ روز دیگر خواهی مرد.

* در این خصوص چند نکته به ذهنم خطور می‌کند، اول آنکه در این توقیع آورده شده‌: ای علی بن محمد! تو تا ۶ روز دیگر به دیار باقی خواهی شتافت. بر اساس نص صریح قرآن کریم هیچکس نمی‌تواند آینده‌ی خود را پیش بینی کند: ﴿وَمَا تَدۡرِي نَفۡسٞ مَّاذَا تَكۡسِبُ غَدٗاۖ[لقمان: ۳۴]. «و هیچکس نمی‌‌داند که فردا چه دستاوردی خواهد داشت».

هیچکس از فردای خود آگاه نیست چه برسد به فردای دیگران!

مطلب دوم اینکه: امام زمان به علی بن محمد سمری می‌گوید: دیگر برای خود جانشین انتخاب نکن؛ زیرا که غیبت کبرا واقع شده است! مطابق فقه شیعه، امام، برگزیده از سوی خداست و هر امامی که برگزیده شود از سوی امام قبل از خود معرفی می‌شود. یعنی جانشین امام چه معصوم و چه غیر معصوم می‌بایست از سوی خدا تعیین و از سوی امام اعلام خواهد شد. اما در این توقیع گفته شده که امام به علی بن محمد می‌گوید برای خود جانشین انتخاب نکن! از قرار معلوم سه نائب خاص پیش از محمدبن علی، خودشان جانشینانشان را انتخاب می‌کرده‌اند. حال پرسشی باقی است که مگر واسطه یک معصوم، از طرف یک غیر معصوم انتخاب می‌شود؟ طبق فقه شیعه جعفری بهتر بود امام بگوید: تو خواهی مرد و من کسی دیگری را به جانشینی تو انتخاب نمی‌کنم! از قرار معلوم امام زمان خیلی وارد به فقه شیعی نبوده و یا نویسنده‌ی توقیع، آن را از سوی امام نیاورده و در این باره، سوتی بزرگی داده است.

نکته‌ی دیگر اینکه امام در این توقیع می‌گوید: غیبت کبرا آغاز شده و من به اذن خدا زمانی برخواهم گشت که زمین از ظلم و جور پر شده است.

آن جناب ابتدا اذن خدا را می‌آورد اما می‌گوید من زمانی می‌آیم که زمین پر از جور باشد حال تکلیف خداوند چیست اگر بخواهد امام را زمانی دیگری مثلا در زمان صلح بفرستد؟ آیا کسی می‌تواند برای خدا تعیین تکلیف کند؟ این تاریخ‌نویسان مذهب ما که عموما به انجیل تحریف شده و منابع مسیحیت رجوع می‌نمایند و داستان‌ها را از روی آن می‌سازند، نکرده‌اند لااقل زمان رجعت امام خود را نامعلوم اعلام نمایند که کمی شرایط بازگشت امام آسانتر باشد. زیرا در انجیل رجعت عیسی را تشبیه به بازگشت آقایی نموده که بی‌خبر رفته و بی‌خبر باز خواهد گشت. همچنین غلامان منزل نمی‌بایست کاهلی به خرج دهند و باید بدانند هر لحظه ممکن است آقایشان برگردد پس همیشه می‌بایست در خدمت آقای خویش باشند. نکند در لحظه برگشت آقایشان همه چیز نامرتب باشد و غلامان از این غیبت به کاهلی فرو رند و وظایف خویش را فراموش کنند.

** مطالبی که در فوق ذکر شد در رد این توقیع بوده و ادعای دیگر ندارم! البته خیلی چیزها با رد شدن این توقیع مردود خواهد شد اما در گوش برخی نخواهد رفت و انتظاری نیز بر آن نمی‌رود!