حسین بن علیب
آنها حسینسرا به کوفه دعوت کرده و پس از آمدنش از وی حمایت نکرده و در نتیجه جنایت و حادثهی کربلا رخ داد. حسینسرو در روی آنان میگوید: وای بر شما، هلاکت و نابودی و گرفتاری و بینوایی و عذاب سخت بر شما باد، ما را با عشق و شور و اشتیاق دعوت کردید و ما نیز در کمال سرعت و با اضطراب درونی، دعوت شما را اجابت کردیم، اما شما شمشیری را که در دستان ما بود، علیه خود ما تیز کرده و آتشی را که ما بر دشمن مشترکمان روشن کرده بودیم، علیه ما بر افروختید، علیه دوستان خود دشمنِ واحد و برای دشمنانتان یاور و همدم شدید، گناهی از ما به نسبت شما سر نزده بود، پس وای به حال شما که ما را نپسندیدید (شما باعث این جنگ شدید) شمشیر در غلاف بود و دلها آرام و ساکت و پرچم جنگ بر افروخته نبود، شما با سرعت زیاد مانند حیوان تیز پا به سوی پیمان بستن با ما شتافته و برای آن بستر سازی کردید، اما پس از آن با حماقت و گمراهی، آن پیمان را شکستید، بله به خدا سوگند آن اخلاق پسندیدهای که ریشهی شما بر آن سبز شده بود، در میان شما سرافکنده و نابود شده پس کثیفترین میوهی درختید و لقمهی خوبی هستید برای غاصب، آگاه باشید که لعنت و نفرین خدا بر ستمگران پیمان شکنی که پس از بستن عهد و بیعت آن را میشکنند. [۶۹]
[۶۹] الاحتجاج، طبرسی، ج ۲ ص۲۴.