این اقرار و اعتراف مهم را بشنو
در کتابهای شیعه آمده: وقتی ابو الحسن ازدنیا میرود، نزد امیر و مدیر و سرپرستانش اموال زیادی وجود داشت و همین امر باعث شد که آنها مرگ او را انکار کنند. مثلا نزد زیاد قندی هفتاد هزار دینار موجود بود و نزد علی بن حمزه سی هزار دینار داشت و نزد عثمان بن عیسی که یکی از کار گذارانش در مصر بود شش جاریه و اموال و دارایی زیادی داشت. (راوی) میگوید: ابو الحسن، رضا نامهای به او فرستاد تا جاریهها و اموالی که پیش او بود برایش باز گرداند. او هم نامهای نوشت که: پدرت نمرده است. باز او در جواب نامهای نوشت و در آن نوشته بود: پدرم مرده و خبر مرگش به همه مردم رسیده و میراثش را تقسیم نمودهایم. باز او (عثمان بن عیسی) نامهی دیگری مینویسد و میگوید: اگر پدرت نمرده باشد، تو حق اموال و دارای اورا نداری و اگر مرده باشد، او به من دستور نداده است که چیزی از آنها را به تو باز گردانم و من آنها را عقد نمودهام و هم اکنون درعقد و نکاح من هستند. [۱۲۱]
این نص از کتابهای اثنی عشری نقل شده است و ما آن جنبه را که این نص در مورد آن میباشد یعنی استدلال بر بطلان وقف چنان که امامشان رضا میگوید ترک میکنیم و تنها آن جنبهی دیگر قضیه مد نظر ما است که روشن میسازد در ورای این ثروتاندوزیها چه نبردهای وحشیانهای در جریان است، آنها که همهی شهرها را میگشتند و هر کدام برای یکی از امامان وپیشوایان تبلیغات مینمودند، هدفشان تنها اختصاص دادن اموال و داراییهای فراوان به خود بوده که این عناصر مخفی از طریق این تبلیغات خیالی برای امامان، اموال زیادی را بدست آورده و آن را در میان خود رد و بدل میکردند
کسی که در جنبشهای شیاد شیعهگری که در تاریخ امّت اسلامی ظهور کردهاند، تأمّل کند خواهد دید که آنها بزرگترین و قویترین عوامل و اسباب غافلکردن امت اسلامی از دشمنانشان و به هدر دادن توانائی و نیروهایشان در راستای تشکیل دولت بزرگ اسلامی بودهاند، و باز اگر دقت کنیم پی خواهیم برد که عنصر اساسی حج و روزه و زیارتها و تعلیم دادن بچهها و ... خمس است، و در همهی اینها باید خمس را به آیات عظام بپردازند [۱۲۲].
و میگویند: به جهت احتیاط باید در هر چیزی که فائده و سود داشته باشد، مانند: هبه و هدیه و اموال وصیتی و شبیه اینها هم خمس پرداخته شود [۱۲۳]همچنان که در سرمایه و ابزاری که در کسب مورد نیاز هستند مانند ابزار آلات نجاری و بافندگی و ابزار آلات کشاورزی و غیره، به جهت احتیاط در آنها نیز خمس قرار دادهاند. [۱۲۴]
حتی میگویند: خوار و باری که برای معیشت و زندگی خریده و انبار میشود مانند: گندم، جو و ... که جزو ضروریات اولیهی زندگی هستند اگر سال بر آنها گذشت باید خمس آن را پرداخت و اگر کسی از فرشی بینیاز بود یا ظرف یا لباس، یا وسیلهی سواری، وکتاب یا هر چیز دیگری که ماندنی هستند و اضافه بر نیاز میباشند، باید خمس آنها نیز پرداخت شود. [۱۲۵]
جنبشها و توانایی و نیروی آنها همان اموالی بوده که به نام خمس و حق آل بیت از پیروان رده اول خود گرفتهاند. و حرکتهای شیعهگری در جهان اسلام تا امروز از این طریق خود را از لحاظ مالی تأمین نمودهاند به همین جهت آیت اللههای آنها از بزرگترین سرمایهداران دنیا محسوب میشوند و مقام و منصب آیت الله، مقام و منصبی است که قلب همه شیعهها در هوای آن میتپد و چشم همه آنان در انتظار رسیدن به آن است.چون منصب جمع نمودن اموال وداراییهای کلان است
و از همین کانال سالانه صدها مجله و کتاب و مرجع مملو از مسائل ضد امت اسلامی تغذیه شده و میشوند.
و این دارائیهای که بر آیات عظام شیعهها از جانب پیروان فریفته شدهی آنها فوران میکند، خطر شیعهگری را بزرگتر نموده و کار بجای رسیده که آیت اللهها فتواهایشان را متوجه کسبه و بازاریهای بیسواد نموده و حقایق را از آنها پنهان میکنند تا این سیلاب اموال به سوی آنها قطع نشود. [۱۲۶]
پیشوان تشیع بسیار بر قضیهی مالی که از مردم به نام خمس میگیرند توجه نموده و آن را در اولویت کار خود قرار دادهاند تا جایی که اگر کسی یک درهم از آن را کم کند او را از جملهی کافران به حساب میآورند [۱۲۷].
کسی که کتابهای فقه اسلامی را مطالعه میکند خوب میداند که هیچ کتابی وجود ندارد که به صورت مستقل و جداگانه به موضوع خمس پرداخته باشد. بلکه تنها در کتاب جهاد به بحث کوتاهی در زمینهی خمس غنائم جنگی و در کتاب الزکات نیز به بحث خمس معدنها و کانها برخورد میکند. امّا قضیه نزد آنها بر عکس است و آنها کتاب مستقلی راجع به مسئلهی خمس نوشتهاند. و بر پیروان خود واجب نمودهاند که از تجارت و سایر کسبها و محصولات خود اعم از زراعت و صنعت و اجاره و خیاطی و نویسندگی و نجاری و شکار و اجرهی عبادتهای که قضیهی مالی در آنها دخیل است مانند حج و روزه و زیارتها و تعلیم دادن بچهها و ... در همه اینها باید خمس را به آیات عظام بپردازند [۱۲۸].
و میگویند: به جهت احتیاط باید در هر چیزی که فائده و سود داشته باشد، مانند هبه و هدیه و اموال وصیتی و شبیه اینها هم خمس پرداخته شود [۱۲۹]همچنان که در سرمایه و ابزاری که در کسب و کار مورد نیاز هستند مانند ابزار آلات نجاری و بافندگی و ابزار آلات کشاورزی و غیره، به جهت احتیاط در آنها نیز خمس قرار دادهاند. [۱۳۰]
حتی میگویند: خوار و باری که برای معیشت و زندگی خریده و انبار میشود مانند: گندم، جو و . . . که جزو ضروریات اولیه زندگی هستند اگر سال بر آنها گذشت باید خمس آن را پرداخت و اگر کسی از فرشی بینیاز بود یا ظرف یا لباس، یا وسیلهیسواری، و کتاب یا هر چیز دیگری که ماندنی هستند و اضافه بر نیازش میباشند، باید خمس آنها نیز پرداخت شود. [۱۳۱]
[۱۲۱] الإمامة، علی ابن حسین بابویه (پدر صدوق)، ص۷۵ و نگاه: رجال الکشی، ص۴۹۳، شماره: ۹۴۶ و ص۵۹۸، شماره:۱۱۲۰ و بحارالانوار، ۴۸/۲۵۳ و الطوسی، الغیبه: ص۴۳. [۱۲۲] العروة الوثقی، ۲/۳۸۹. [۱۲۳] العروة الوثقی، ۲/۳۸۹. [۱۲۴] العروة الوثقی، ۲/۳۹۴- ۳۹۵. [۱۲۵] العروة الوثقی، ۲/۳۹۵- ۳۹۶. [۱۲۶] نگاه ص ... همین رساله. [۱۲۷] چنان که میگویند: کسی که یک درهم یا کمتر از آن را نپردازد، از جمله ستمگران در حق آل بیت و غاصب حق آنها به شمار میآید، و اگر یک درهم از آن را به حلالی بخورد از جملهی کافران است. و در روایت از ابی بصیر آمده که گفت: از پدرم ابو جعفر سؤال نمودم: کمترین چیزی که انسان را به آتش جهنم میکشاند چیست؟ گفت: این است که مال یتیم را بخورد. و در واقع یتیم ما هستیم. الیزدی، العروة الوثقی و حاشیهای که در این عصر مراجع آنها بر آن نوشتهاند، ۲/۳۶۶. دکتر علی سالوس این مبدأ و اصل آنها را به باد تمسخر گرفته و میگوید: اگر مسلمانان امروز میخواهند ازجانب جعفریها به کفر متهم نشوند باید خمس درآمد و سرمایهی خود را به شیخهای آنها بپر دازند. علی سالوس، أثر الإمامة فی الفقه الجعفری، ص۳۹۴، (حاشیه). [۱۲۸] العروة الوثقی، ۲/۳۸۹. [۱۲۹] العروة الوثقی، ۲/۳۸۹. [۱۳۰] العروة الوثقی، ۲/۳۹۴- ۳۹۵. [۱۳۱] العروة الوثقی، ۲/۳۹۵- ۳۹۶.