مسالهی زیارت در کتاب خدا و سنت رسولص
مسلّم است که زیارت با این آداب و طول و تفصیلی که در زیارتنامهها آمده، در هیچیک از شرایع انبیاء و در کتب الهی یعنی تورات و انجیل و قرآن حکمی نداشته و از جمله احکامی که خدا آن را نازل کرده باشد نبوده است، و در هیچ دین صحیحی چنین احکامی تشریع نشده است، و ملاحظه میشود که برای قبر آن صد و بیست و چهار هزار پیغمبری که از دنیا رفتهاند هیچ گنبد و بارگاه و زیارتی ذکر نشده و در کتابهایشان نیز چیزی برای زیارت قبر خودشان و یا اولادشان ذکر نشده است.
و باید دانست که دین اسلام نیز دین تمام انبیاء†بوده است، چنان که خداوند فرموده: ﴿۞شَرَعَ لَكُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحٗا وَٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ وَمَا وَصَّيۡنَا بِهِۦٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰٓۖ﴾[الشورى: ۱۳]. «دین و آیینی را برای شما تشریع نمود که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز از آنچه به سوی تو وحی کردهایم و ابراهیم و موسی و عیسی را به آن سفارش نمودهایم».
و پس از بررسی مییابیم که در این مورد همچون ادیان دیگر دستوری دربارهی زیارت قبر انبیاء نیامده است.
حضرت علی؛ پس از تلاوت آیات سورهی التکاثر فرمود: «يا له مراماً ما أبعده، وزوراً ما أغفله، ولأن يكونوا عبراً أحق من أن يكونوا مفتخراً، ولأن يهبطوا بهم جناب ذلة أحجى من أن يقوموا بهم مقام عزة، لقد نظروا إليهم بأبصار العشوة وضربوا منهم في غمرة جهالة»عجب مقصد دوری است و چه زیارت غافلانهای، اگر (قبور بزرگان) باعث عبرت باشد سزاوارتر از آن است که مایهی فخر گردد و اگر با دیدهی فروتنی به قبر نگاه کنند خردمندانهتر از آن است که آنها را وسیلهی فخر قرار دهند (و در و دیوارهای آن را به زینتهای اهل دنیا مانند حجلهی عروس زینت کنند و برایش طلا و نقره و چلچراغ و لوستر بگذارند) بیدرنگ که با دیدهای تار به آنها نگاه میکنند و بدین سبب به دریای جهل و نادانی فرو رفتهاند (و از آنها عبرت نمیگیرند) تا آنکه میفرماید: «سقوا كأساً بدلتهم بالنطق خرساً، وبالسمع صمماً وبالحركات سكوناً»به اهل قبور جامی نوشاندهاند که قوهی گویایشان را به گنگی و شنوایشان را به کری و حرکاتشان را به سکون تبدیل کرده است. (نهج البلاغه، خطبهی: ۲۲۱).
در زمان ما بدعتهای زیادی در میان مردم معمول شده که از جملهی آن ساختن همین قبور سیمین و زرین و آوردن نذر و نیاز بر سر آن و وقف کردن اموال بر آن است که همه ساله مخارج و پولهای زیادی از این ملت فقیر صرف آنها میشود، خدایﻷ در آیات زیادی از این عمل نهی کرده و میفرماید: ﴿وَيَجۡعَلُونَ لِمَا لَا يَعۡلَمُونَ نَصِيبٗا مِّمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡۗ تَٱللَّهِ لَتُسَۡٔلُنَّ عَمَّا كُنتُمۡ تَفۡتَرُونَ٥٦﴾[النحل: ۵۶]. «از آنچه نصیبشان کردهایم، سهمی برای معبودانی قرار میدهند که حقیقتشان را نمیدانند. سوگند به الله که دربارهی دروغهایی که سر هم میکردید، بازخواست میشوید».
باید به مردم فهماند کسی که از دنیا رفت، دیگر احتیاجی به نذر و نیاز و وقف شما ندارد و پولهایی که در ضریح آنها ریخته شده و یا با آن علم و کتل و زنجیر خریداری میشود همهاش اسراف بوده و مورد رضایت الله متعال نیست. اصلا اسلام قائل به واسطهی میان خلق و خالق نبوده و از مردم خواسته تا درخواست خود را مستقیما از خدایشان بخواهند. اسلام قبر پرستی و سنگ پرستی و هرگونه عبادت غیر خدا را ملغی ساخته، ولی با این حال متأسفانه همچنانکه نصاری از مسیح و مریم حاجت میخواهند مسلمانان نیز از پیغمبر و ائمه و اولیاء حاجت میخواهند. مردم باید بدانند که دربارهی صافکردن سطح قبر با زمین و نهی از بناء و کتابت بر قبر و نیز نهی از گچکاری آن و نهی از نماز خواندن و یا قربانیکردن بر سر آن چه احادیثی وارده شده، و حکم شرع در این موارد چیست.