باب ولادته
در اینجا (کتاب بحار النوار) در باب تولد او و احوال مادر او چندین قول ضد و نقیض آورده است:
اما سال تولد او را مجهول قرار داده، زیرا در ص ۴ میگوید: در سال ۲۵۶ و همچنین در ص ۱۵ و در ص ۲ روایت کرده که سال تولد او در سال ۲۵۵ میباشد. و در ص ۲۳ گوید: سال ۲۵۸ متولد شده است. و در ص ۲۵ روایت نموده در سال ۲۵۷ بدنیا آمده است. و در ص ۱۶ روایت نموده که در سال ۲۵۴ تولد گردیده است. از مجموع این روایات معلوم میشود سال تولد او مجهول است.
و أما روز تولد: در ص ۲ روایت کرده ۱۵ شعبان، و در صفحۀ ۲۳ روایت کرده که ۲۳ رمضان، و در ص ۲۴ روایت کرده و در روز ۹ ربیع الأول، و در ص ۱۹ روایت کرده از حکیمه عمهی او که شب نیمهی شهر رمضان متولد شده است. و در ص ۲۵ روایت کرده در ۳ شعبان پا به جهان گشود. و در ص ۱۵ نقل کرده که در روز ۸ شعبان و در ص ۱۶ روایت کرده که شب جمعۀ ماه رمضان تولد او بوده است. و در ص ۱۹ نقل کرده از حکیمه عمهی او که چون به دنیا آمد تکلم کرد، و شهادتین گفت و چند آیه از قرآن قرائت کرد، و این مخالف قرآن است که در سورۀ نحل آیۀ ۷۸ فرموده:
﴿وَٱللَّهُ أَخۡرَجَكُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَيۡٔٗا﴾.
«و خداوند شما را از شکمهاى مادرانتان [در حالى] بیرون آورد که چیزى نمىدانستید».
به اضافه رسول خداصتا چهل سال از آیات قرآن هیچ نمیدانست. أما این طفل که یکی از أمت او میباشد (اگر به وجود آمده باشد)، وقت ورود به دنیا قرآن میخواند. و باز روایت ۱۴ را از همین حکیمه به شکل دیگری نقل کرده است، در حالی که از همین کتاب بحار معلوم میشود که حکیمه اصلا طفل را ندیده، بلکه شنیده است. و راوی روایت ۱۴ مردی است مجهول بنام محمد بن ابراهیم الکوفی. شما نگاه کنید چه دروغها بنام اسلام ساخته و پرداختهاند!.