شیعه اثنا عشری از همه جا از همه چیز

فهرست کتاب

روز خروج مهدی و حوادث وقت آن و مدت سلطنت او

روز خروج مهدی و حوادث وقت آن و مدت سلطنت او

در این باب مجلسی اخباری آورده که اکثر آن مخالف سنت إلهی و مخالف قرآن است. و مقداری از این اخبار هم بی‌فایده و مهملات است. و اینجا ۸۴ خبر آورده است از همان راویان کذاب و بدنام. ما چند تا از این اخبار را به نظر خوانندگان می‌گذاریم تا خود قضاوت کنند. متأسفانه در این باب و سایر ابواب مکررات زیاد است. یک خبر را در ده باب و بیست محل تکرار کرده‌اند.

خبر اول: از صادق روایت کرده که قائم روز جمعه خروج می‌کند و در خبر هفدهم از باقر روایت کرده که او روز شنبه خروج می‌کند. در حالی که این دو خبر ضد و نقیض و مجهول را معلوم نکرده‌اند.

خبر دوم: خنده‌آور و خرافتی است در وصف حجرالأسود می‌گوید: از بالای رکنی که حجرالأسود است مرغی پائین می‌اید و اول کسی است که با قائم بیعت می‌کند و قسم به خدا آن مرغ جبرئیل و حجت بر قائم است. اینجا قسم برای چه و حجت برای که هست معلوم نکرده است. باید پرسید: مگر بر غیر پیغمبران هم جبرئیل نازل می‌شود؟!.

خبر سوم: دروغی است برخلاف سنت إلهی؛ زیرا می‌گوید: قائم وقت ظهورش در صورت جوان چهل ساله می‌باشد. در صورتی که قرآن سورۀ یس آیه ۶۸ فرموده:

﴿وَمَن نُّعَمِّرۡهُ نُنَكِّسۡهُ فِي ٱلۡخَلۡقِۚ أَفَلَا يَعۡقِلُونَ٦٨.

«و به هرکس عمر طولانی دهیم، آفرینش او را (به سوی ناتوانی جسمی و عقلی) واژگون می‌کنیم. پس آیا خرد نمی‌ورزند؟».

﴿وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ ٱللَّهِ تَبۡدِيلٗا٦٢[الأحزاب: ۶۲].

«و در سنت الله هیچ دگرگونی و تغییری نخواهی یافت».

خبر چهارم: از علی بن ابراهیم است که قائل به تحریف قرآن است و قرآن را تحریف کرده، و او از کذابان و غالیانی مانند عمرکی و محمد بن جمهور و دیگران این مطلب خرافی را نقل کرده که امام فرموده: «حم عسق» شمارۀ سال قائم است و «ق» کوهی است محیط به دنیا از زمرد سبز که سبزی آسمان از آن کوه است. باید گفت: زنده باد چنین دریای علم! و نیز گوید: علم هر چیزی در «عسق» است. نویسنده گوید: از چنان راویانی بهتر از این معلومات صادر نمی‌شود.

خبر پنجم: راوی به صادق گفته: تو صاحب مائی؟ او گفته: من صاحب شمایم و من شیخ کبیر یعنی پیرمردم، ولی صاحب شما جوان تازه‌ای است، یعنی صاحب شما برخلاف سنت الهی، پس از هزاران سال اگر راست باشد جوان است.

خبر ششم: برخلاف چندین آیۀ قرآن است؛ زیرا می‌گوید: خدا مردی را در آخرالزمان مبعوث می‌کند تا به میل و یا کراهت و زور مردم را به دین وارد کند و کافری در زمین نمی‌ماند مگر آنکه ایمان می‌آورد و تمام درندگان با هم صلح می‌کنند. باید گفت: این برخلاف آیات زیادی از قرآن است که می‌گوید: در دین کراهت و زور نیست و آیاتی که می‌گوید: محمدصحق اکراه ندارد و اگر مردم دعوت او را نپذیرفتند و ایمان نیاورند وظیفۀ او جز ابلاغ چیزی نیست. و برخلاف دو آیه از سورۀ مائده است که فرموده:

﴿وَأَلۡقَيۡنَا بَيۡنَهُمُ ٱلۡعَدَٰوَةَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ[المائدة: ۶۴].

«و ما در میانشان تا روز قیامت دشمنی و کینه انداختیم».

و برخلاف آیاتی است که می‌گوید: بشر در اختلاف است و ایمان جبری ارزشی ندارد و خدا آن را نخواسته است.

خبر هفتم: رسول خداصفرموده: مهدی و امر او را خدا در یکشب اصلاح می‌کند. حال از راویان مجهول الحال خرافی باید پرسید: این خبر را؟

خبر بعدی: ضد بسیاری از آیات قرآن است؛ زیرا می‌گوید: مهدی آنقدر مردم را می‌کشد که دیگر کافری باقی نماند و همه به دین محمد در می‌آیند. و نیز در این خبر می‌گوید: مهدی به قانون سلیمان و داود و سیرۀ ایشان یعنی سیرۀ یهود عمل می‌کند. باید گفت: این جعالان می‌خواهند انبیای بزرگ إلهی را هم آدمکش معرفی کنند. با اینکه تمام انبیاء در مقابل کفر و عناد مردم، وظیفه‌ای جز ابلاغ پیام‌های الهی نداشتند، و آدمکشی برخلاف سیره‌ی تمام انبیاء بوده است. معلوم نیست این راویان برای چه این همه علاقه به آدمکشی داشته‌اند؟!.

خبر بعدی: می‌گوید: مهدی هفت سال ریاست می‌کند ولی در سال وتر یعنی طاق قیام می‌کند. باید از ایشان پرسید: آیا مهدی برای هفت سال ریاست این همه آدم می‌کشد؟!.

وخبر بعدی، راویان کذاب از صادق روایت کرده‌اند که قائم نوزده سال و چند ماهی ریاست می‌کند اگرچه اخبار دیگر می‌گوید: پنج و یا هفت سال از قول همان امام.

وخبر آخری که برای شما از میان این همه خبرهای دروغین جمع‌آوری کرده‌ام این است: راویان از همان امام روایت کرده‌اند که فرموده: پس از موت قائم، مردی از اهل بیت سیصد و نه سال ریاست می‌کند. حال کسی نبوده بپرسد: شما که فرمودید پس از موت قائم خیری نیست.

خواننده‌ی محترم! ملاحظه کن تمام این اخبار ضد و نقیض است. جای بسی تأسف است که چرا ملت‌ها همواره گول خورده و به دنبال فکر و تعقل نرفته و عقل خود را به کار نینداخته‌اند. مثلاً خدائی که ایشان را غرق نعمت نموده و همه جا حاضر و ناظر و به همه چیز قادر است و خود فرموده: مرا بخوانید که من از رگ گردن به شما نزدیکترم، و فرموده: از من حاجت بخواهید که من از هرکس به شما مهربانتر و به حال شما آگاهترم. چنین خدایی را گذاشته و از بندۀ فرضی او حاجت و یا مدد می‌طلبند و گویا او را از خدا آگاه‌تر و مهربانتر و نزدیکتر می‌دانند؟! و لذا «یا مهدي أدرکني»می‌گویند. گویا شرک به خدا را که آن همه انبیاء با آن مبارزه کردند چیز بدی نمی‌دانند. و از طرف دیگر متصدیان امور و زمامدارانی که از دسترنج مردم نان می‌خورند و باید خیرخواه آنان باشند بعکس همواره آنان را گول زده‌اند، و در عوض خیرخواهی، ایشان را در جهل و خرافات نگاه داشته‌اند. حرف و حدیث خرافی و دروغین در مورد مهدی بسیار زیاد است و ما به همین‌ها اکتفا کرده و وقت شما را نمی‌گیریم و به خرافات دیگر می‌پردازیم که آخوندهای بی‌دین و دکان‌دار سال‌های سال گوش ما را زا آن پر کرده‌اند.