دیدگاه اصحاب در برابر این جنگها:
اصحاب به سه گروه تقسیم شدند:
گروه اول: طلحه و الزبیر و عایشه و معاویه، نظر این گروه این بود که باید هر چه زودتر قاتلان عثمان کشته شوند.
گروه دوم: علی و همراهانش بودند نظر اینها این بود که اولین کاری که باید انجام شود این است امر خلافت سامان داده شود و بعداً در مورد قاتلان عثمان فکر شود.
گروه سوم: که سعد، ابن عمر، ابوهریره، محمد بن مسلمه، الأحنف، اسامه، ابوبکره الثقفی و بزرگان اصحاب آن را نمایندگی میکردند، نظر این گروه این بود که از همه کنار بکشند و گوشهگیر انتخاب کنند.
علت اختلاف آن بود که قضایا قضایای مشتبهی بود و زمان هم زمان فتنه بود بنابراین کسی نتوانست متوجه مسئله شود و به وضوح به حقیقت امر پی ببرد [۱٧٧].
و حافظ ابن حجر میگوید: طبری با سند صحیح روایت میکند که الأحنف بن قیسسگفت: بعد از محاصره شدن عثمان طلحه و زبیر را دیدم و گفتم شما به من چه دستوری میدهید به نظر من او کشته میشود؟ گفتند: پیش علی برو. و بعد از کشته شدن عثمان در مکه با عایشه ملاقات کردم و گفتم: به من چه دستوری میدهی؟ گفت: پیش علی برو و با او همراه باش [۱٧۸].
و وقتی این اصحاب برای جنگ جمل بیرون آمدند الأحنف به آنها گفت: سوگند به خدا با شما نمیجنگم که ام المؤمنین همراه شماست، و با مردی نمیجنگم که شما مرا به بیعت کردن با او دستور دادید [۱٧٩].
و پیشتر گفتۀ پیامبرصرا بیان کردیم که به علی گفت: ای علی بین تو و عایشه اختلافی پیش خواهد آمد با او به نرمی رفتار کن. علی گفت: پس من بدبختترین فرد هستم؟ پیامبر خداصگفت: ولی اگر چنین اتفاقی پیش آمد او را به پناهگاهش برگردان [۱۸۰].
[۱٧٧] چنان که در جنگ کویت شاهد اختلافات و آشفتگیها بودیم چنان که بسیاری از عقلا بر اثر این فتنه چون افراد عادی ابلهانه فکر میکردند. [۱٧۸] از این روایت چنین بر میآید که طلحه و زبیر و عایشه در مورد خلافت هیچ اختلافی با علی نداشتند چون آنها بودند که قبل از همه با او بیعت کردند، وبه آن امر میکردند. [۱٧٩] فتح الباری ۱۳/۳۸، نگا: تاریخ طبری. [۱۸۰] فتح الباری ۱۳/۶۰.