چه كسانی در آن جا با حسین كشته شدند؟
بسیاری از اهل بیت همراه حسین کشته شدند، از جمله کسانی که در این جنگ در کنار حسین کشته شدند، از فرزندان علی بن ابی طالب خود حسین و جعفر و عباس و ابوبکر و محمد و عثمان کشته شدند.
و از فرزندان حسین، عبدالله و علی الأکبر (او علی زین العابدین نیست) چون او علی الأکبر و علی الأصغر داشت.
و از فرزندان حسن، عبدالله و قاسم و ابوبکر کشته شدند.
و از فرزندان عقیل، جعفر و عبدالله و عبدالرحمن و عبدالله بن مسلم بن عقیل در کربلا کشته شدند و مسلم بن عقیل خودش در کوفه کشته شد.
و از فرزندان عبدالله بن جعفر، عون و محمد کشته شدند [۲۱۲].
هیجده نفر که همه از اهل بیت پیامبر خداصبودند در این جنگ نابرابر کشته شدند.
و تعجب اینجاست که ابوبکر بن علی و عثمان بن علی و ابوبکر بن حسن در این جنگ در دفاع از حسین کشته شدهاند، اما اهل بدعت از آنها یادی نمیکنند و وقتی به نوارهایشان گوش میکنیم و کتابهایی که در مورد کشته شدن حسینستالیف کردهاند را میخوانیم یادی از این شهدا نشده است و حتی آنها نمیگویند که علی بن ابی طالب اسم فرزندانش را ابوبکر و عمر و عثمان گذاشته است و هیچ گاه حاضر نیستند که بگویند که حسن اسم فرزندش را ابوبکر گذاشته است، و این چیز بسیار عجیبی است.
ام سلمه میگوید: جبرئیل پیش پیامبرصبود و حسین پیش من بود و گریه کرد من او را گذاشتم و او نزد پیامبر رفت و به پیامبرصنزدیک شد جبرئیل گفت: ای محمد آیا او را دوست میداری؟ فرمود: بله گفت: امت تو او را خواهند کشت و اگر میخواهی خاک زمینی که او در آن کشته میشود را به تو نشان میدهم و آنگاه جبرئیل آن سرزمین را به او نشان داد که سرزمینی به نام کربلا بود» [۲۱۳].
و ام سلمه میگوید: وقتی حسین کشته شد صدای جنها را میشنیدم که برای او گریه میکردند [۲۱۴].
اما آنچه روایت شد که از آسمان خون میبارید، و روی دیوارها خون بود، و هر سنگی را که بلند میکردند زیر آن خون بود، و هر گوسفندی را که سر میبریدند همه آن خون میشد، اینها همه دروغ و خرافات هستند و سند صحیحی ندارند که به پیامبر یا به کسانی که در دوران واقعه کربلای زیستهاند برسد، و حتی سند ضعیفی هم ندارند، بلکه دروغهایی هستند که برای تحریک عواطف و احساسات گفته میشوند. و یا با سندهای منقطعی از کسانی روایت شدهاند که در زمان آن واقعه نبودهاند.
ابی رجاء العطاردی میگوید: همسایهای از قبیلۀ بلهجین داشتیم او به کوفه آمد و گفت: درباره این فاسق، و فرزند فاسق چه میگویید (منظورش حسین بن علی بود که او را فاسق فرزند فاسق میخواند) العطاردی میگوید آنگاه خداوند دو ستاره از آسمان بر او زد و چشمهایش کور شدند [۲۱۵].
و ابن عباس میگوید: پیامبرصرا در خواب دیدم که به هنگام ظهر موهایش ژولیده و غبار آلود بود و شیشهای به همراه داشت که در آن خون بود که او آن را جمعآوری میکرد، گفتم ای پیامبر خدا این چیست؟ گفت: خون حسین و یارانش است از اول روز به دنبال آن هستم. عمار راوی حدیث میگوید: ما آن را به خاطر داشتیم و دیدیم که او در همان روز کشته شد... [۲۱۶].
و پیامبرصمیگوید: هر کس مرا در خواب ببیند به راستی که مرا دیده است [۲۱٧]. و ابن عباس از همه مردم بهتر پیامبرصرا میشناخت.
و اینگونه الحسین بن علیبکشته شد، و کسی که فرمان قتل او را داد عبیدالله بن زیاد بود اما بعد از مدت کوتاهی کشته شد، او را المختار بن ابی عبید به انتقام حسین کشت، مختار از کسانی بود که از حمایت کردن مسلم بن عقیل دست بر داشتند، بنابراین اهل کوفه میخواستند ابتدا از خودشان انتقام بگیرند چون آنها مسلم بن عقیل را تنها گذاشتند تا آن که او کشته شد و هیچ کس از آنها کاری نکرد و بعد وقتی حسین آمد هیچ کس از اهل کوفه از او دفاع نکرد به جز الحر بن یزید و کسانی که با او بودند، اما اهل کوفه حسین را تنها گذاشتند و بنابراین آنها را میبینی که بر سر و سینه خود میزنند تا گناهی را که پدرانشان مرتکب شدهاند به گمان خود پاک کنند [۲۱۸].
عماره بن عمیر میگوید: وقتی سر عبیدالله بن زیاد و یارانش را آوردند، سرها را در مسجد ردیف گذاشتند، میگوید من به سوی آنها رفتم دیدم که میگویند: آمد، آمد، ناگهان دیدم که ماری در میان سرها رفت تا آن که وارد بینی عبیدالله بن زیاد شد و اندکی آن جا ماند سپس بیرون رفت و پنهان شد، سپس دوباره گفتند آمد آمد و آن مار آمد و همان کار را دوباره یا سه بار انجام داد [۲۱٩].
و این انتقام خدا از مردی بود که نقش بزرگی در کشتن حسین بن علیبداشت.
[۲۱۲] تاریخ خلیفه بن خیاط ۲۳۴. [۲۱۳] فضائل الصحابة ۲/٧۸۲ حديث ۱۳٩۱ حدیث معروفی است ولی همه طرقی که آن را از ام سلمه روایت کردهاند ضعیف هستند. [۲۱۴] فضائل الصحابة ۲/٧۶۶ حديث ۱۳٧۳ و سند آن حسن است. [۲۱۵] المعجم الکبیر ۳/۱۱۲ حديث ۲۸۳۱ و سند آن صحیح است. [۲۱۶] فضائل الصحابة ۲/٧٧۸ حديث ۱۳۸۰ و سند آن صحیح است. [۲۱٧] بخاري كتاب التعبير، باب من رأى النبي في المنام حديث ۶٩٩۴، و مسلم كتاب الرؤيا حديث ۲۲۶۶. [۲۱۸] لشکر مختار که انتقام حسین را گرفت خود را لشکر توابین نامید و به کوتاهی خود که در حق حسین کرده بودند اعتراف کردند، و این آغاز ظهور شیعه به عنوان مذهبی سیاسی بود، اما ظهور شیعه به عنوان مذهبی اعتقادی و فقهی خیلی بعدها انجام یافت و بعد از منقرض شدن دولت بنی امیه، شیعه به عنوان مذهبی اعتقادی فقهی درست شد. [۲۱٩] ترمذی كتاب المناقب، باب مناقب الحسن والحسين حديث ۳٧۸۰ و سند آن صحیح است.