۵- آیه ذوی القربی
خداوند متعال میفرماید: ﴿ذَٰلِكَ ٱلَّذِي يُبَشِّرُ ٱللَّهُ عِبَادَهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِۗ قُل لَّآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰۗ وَمَن يَقۡتَرِفۡ حَسَنَةٗ نَّزِدۡ لَهُۥ فِيهَا حُسۡنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ شَكُورٌ ٢٣﴾[الشورى: ۲۳].
«این همان چیزی است که خداوند بندگان خود را بدان نوید میدهد، بندگانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، بگو: در برابر آن از شما پاداش و مزدی نمیخواهم مگر آن که به خاطر خویشاوندیام مرا دوست داشته باید (یعنی: بلکه آنچه از شما میطلبم، مودت و دوستی در قرابت و نزدیکی نسبیای است که میان من و شما وجود دارد، پس فقط صله و پیوندی را که میان من و شما وجود دارد، در نظر آورید و همان را رعایت کنید و اگر فقط این را در نظرداشته باشید، بر من عجولانه نمیتازید و میان من و مردم را خالی کرده و اجازه میدهید که این دعوت را به آنان برسانم)، هر کس کار نیکی انجام دهد بر نیکی عمل او میافزائیم، خداوند آمرزگار شکرگذار است».
شیعه میگویند پیامبرصدستور داد که خویشاوندان او را دوست بدارند، و بعضی میگویند همه بر این اجماع دارند که از کلمه (قربی) در این آیه مراد آل محمد است، و این دروغ است بخاری در صحیح خود از سعید بن جبیر روایت میکند که گفت: در مورد ﴿قُل لَّآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰۗ﴾پرسیده شد، من (سعید بن جبیر) گفتم: یعنی جز اینکه خویشاوندانم را دوست داشته باشد [۳۱۵]عبدالله بن عباس رو به من کرد و گفت: شتاب کردی سوگند به خدا هیچ تیرهای از تیرههای قریش نیست مگر آن که محمد با آنها نسبتی دارد و گفت: یعنی جز اینکه خویشاوندی که با شما دارم آن را رعایت کنید [۳۱۶].
و همچنین آنچه خداوند درباره خمس میگویند بر همین دلالت میکند.
چنان که میفرماید: ﴿۞وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَيۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ إِن كُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا يَوۡمَ ٱلۡفُرۡقَانِ يَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ٤١﴾[الأنفال: ۴۱].
«بدانید هرگونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا، و براى پیامبر، و براى ذىالقربى و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایى حق از باطل، روز درگیرى دو گروه (باایمان و بىایمان) ( روز جنگ بدر) نازل کردیم، ایمان آوردهاید; و خداوند بر هر چیزى تواناست».
و نگفت در خویشاوندان و بلکه گفت خویشاوندان و خداوند دربارۀ پیامبرش میگوید: ﴿قُلۡ مَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُتَكَلِّفِينَ ٨٦﴾[ص: ۸۶].
«(اى پیامبر!) بگو: من براى دعوت نبوت هیچ پاداشى از شما نمىطلبم، و من از متکلفین نیستم! (سخنانم روشن و همراه با دلیل است!)».
پس پیامبر مزدی نمیطلبد، پس آنها چگونه ادّعا میکنند که پیامبر به آنها میگوید که فقط یک مزد از شما میخواهم و آن اینکه خویشاوندانم را دوست داشته باشید؟!
هرگز چنین نیست. پیامبر مزد نمیخواهد و بلکه همه پیامبرانی که خدا آنها را فرستاده است از قوم خود مزد و پاداش نخواستند.
نوح به قومش میگوید: ﴿وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٠٩﴾[الشعراء: ۱۰٩].
«من براى این دعوت، هیچ مزدى از شما نمىطلبم; اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است».
و هود به قومش گفت: ﴿وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٢٧﴾[الشعراء: ۱۲٧].
«من در برابر این دعوت، هیچ اجر و پاداشى از شما نمىطلبم; اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالمیان است».
و صالح به قومش گفت: ﴿وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٤٥﴾[الشعراء: ۱۴۵].
«من در برابر این دعوت، هیچ اجر و پاداشى از شما نمىطلبم; اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالمیان است».
و لوط به قومش گفت: ﴿وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٤﴾[الشعراء: ۱۶۴].
«من در برابر این دعوت، هیچ اجر و پاداشى از شما نمىطلبم; اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالمیان است».
و شعیب گفت: ﴿وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٨٠﴾[الشعراء: ۱۸۰].
«من در برابر این دعوت، هیچ اجر و پاداشى از شما نمىطلبم; اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالمیان است».
و پیامبرصاز همه پیامبران برتر است، و به نخواستن مزد از دیگران اولی است، و مصداق ﴿إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰۗ﴾همین است.
و معنی کلمه (إلاَّ) در اینجا استثناء متصل است، و یا استثناء منقطع است، یعنی به معنی لکن است و به دلیل آیههای که اکنون ذکر کردیم استثناء منقطع و به معنی (لکن) است، یعنی پیامبر هرگز پاداشی نمیخواهد. و معنی ﴿إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰۗ﴾یعنی به خاطر خویشاوندی که با شما دارم مرا دوست بدارید، و من خویشاوند شما هستم، بگذارید مردم را دعوت کنم، و روایت شده که پیامبرصاز قریش خواست که او را بگذارند تا مردم را به سوی خدا دعوت کند، اگر او موفق و پیروز شد به نفع آنهاست، و اگر مردم او را کشتند آنها نیازی نیست که خون را بگیرند، پس پیامبر هرگز به خاطر خویشاوندیاش پاداشی نمیخواست، وگرنه میگفت: لذی القربی یا لذوی القربی اما وقتی میگوید (فی القربی) آن معنی درست در نمیآید. و بعد از این باید بگویم که این آیه مکی است و در آن وقت علی کوچک بود و حسن و حسین اصلاً وجودی نداشتند.
شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: همه آیاتی که به رعایت حقوق خویشاوندان پیامبر و یا خویشاوندان خود انسان آمدهاند در آن کلمه (ذوی قربی) گفته شده و (فی القربی) [۳۱٧]گفته نشده است، و همچنین برای پیامبر شایسته نیست که مزد بخواهد و بگوید مزد من این است که خویشاوندانم را دوست بدارید، چون چنین چیزی از خصلتها و عادتهای طالبان دنیا است. و چنین سخنی یعنی متهم کردن پیامبرص.
[۳۱۵] الأنطاکی در کتابش: (لماذا اخترت مذهب الشیعة) این حدیث را ذکر کرده و آن را قطع کرده و سخن سعید را به ابن عباس نسبت داده است ص ۸۴. [۳۱۶] بخاری، كتاب التفسير، سوره الشورى، باب المودة في القربى حديث ۴۸۱۸ [۳۱٧] منهاج السنة النبوية ٧/۱۰۱.