حكم خروج حسین؟
خروج حسینسهیچ منفعت دینی و دنیوی نداشت، به خاطر این بزرگان اصحاب در آن وقت او را از رفتن به کوفه نهی کردند، و این رفتن سبب شد تا آن ستمگران و سرکشان به نوه پیامبرصحمله کنند و او را مظلومانه به شهادت رساندند، و اگر او در شهر خودش مینشست و بیرون نمیرفت چنان فسادی رخ نمیداد و او کشته نمیشد. اما آنچه خداوند مقدّر کرده باشد رخ میدهد گرچه مردم نخواهند. و کشته شدن حسین، از کشته شدن پیامبران چیز بزرگتر و بالاتری نیست، سر یحیی بن زکریا صلوات الله و سلام علیه به عنوان مهریه و پیشکش زن زناکاری تقدیم شد، و زکریا را کشتند، و خواستند موسی را به قتل برسانند، و خواستند عیسی را بکشند و پیامبرانی دیگر کشته شدهاند، و همچنین عمر و عثمان و علی کشته شدهاند و اینها همه از حسینسافضل و برتر بودهاند، بنابراین جایز نیست که انسان وقتی کشته شدن حسین را یادآوری میکند به سر و صورت خود بزند و گریبانش را پاره کند، بلکه از همه این چیزها نهی شده است و پیامبرصمیفرماید: «هرکس به صورت بزند و گریبانش را پاره کند از ما نیست» [۲۲۰].
و ایشانصفرمود: «من از زنی که فریاد میزند و آن که مویش را میتراشد و آن که گریبانش را چاک میکند بیزار هستم» [۲۲۱].
و فرمود: «نوحهخوان اگر توبه نکند روز قیامت در حالی حشر میشود که جامعه و شلواری از قیر بر تن خواهد داشت» [۲۲۲].
بنابراین هرگاه چنین مصیبتهایی پیش میآید مسلمان همان چیزی را بگوید که خداوند متعال فرموده: ﴿ٱلَّذِينَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِيبَةٞ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ ١٥٦﴾[البقره: ۱۵۶].
«آنها که هرگاه مصیبتى به ایشان مىرسد، مىگویند: ما از آن خدائیم; و به سوى او بازمىگردیم!».
[۲۲۰] بخاری کتاب الجنائز – باب لیس منا من شق الجیوب حديث ۱۲٩۴. [۲۲۱] مسلم کتاب الایمان حديث ۱۶٧. [۲۲۲] مسلم كتاب الجنائز حديث ٩۳۴.