فصل دوم
۱۰۱۹ - [۶] (ضَعِیف)
عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَیْنٍ: أَنَّ النَّبِیَّ جصَلَّى بهم فَسَهَا فَسجدَ سَجْدَتَیْنِ ثُمَّ تَشَهَّدَ ثُمَّ سَلَّمَ. رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ وَقَالَ: هَذَا حَدِیثٌ حَسَنٌ غَرِیبٌ [۱۱۷].
۱۰۱۹- (۶) عمران بن حصین سگوید: رسول خدا جنماز را به امامت، برای مردم گزاردند و در نماز سهو نمودند؛ از این رو، (بعد از تمام شدن تشهّد آخر)، دو سجده را (به عنوان سجدهی سهو) به جای آوردند و پس از آن، (دوباره) تشهد خواندند و آنگاه سلام دادند.
[این حدیث را ترمذی روایت کرده و گفته است: این، حدیثی حسن و غریب است].
شرح: جمهور علماء و صاحبنظران فقهی، با استناد به این حدیث، بر این باورند که پس از سجدهی سهو، هم باید تشهد خوانده شود و هم باید سلام داده شود.
و برخی از صحابه، محمد بن سیرین، ابن ابی لیلی و دیگران برآنند که پس از انجام سجدهی سهو، نیازی به خواندن مجدّد تشهد نیست؛ بلکه فرد نمازگزار باید فوراً سلام بدهد و نماز خویش را با سلام به پایان برساند.
انس بن مالک س، حسن بصری، عطاء بن ابی رباح، طاوس و برخی دیگر از علماء و اندیشمندان اسلامی بر این باورند که بعد از انجام سجدهی سهو، خواندن تشهد و دادن سلام، لازم نیست؛ بلکه پس از ادای سجدهی سهو، نماز به خودی خود، به پایان میرسد.
و حدیث عمران بن حصین س، تمامی نظریهها و فرضیههای بالا را رد میکند؛ از این رو جمهور علماء و صاحبنظران فقهی، آن را اختیار کردهاند و بدان عمل میکنند.
و از حدیث عمران بن حصین سچند مسأله، دانسته میشود:
پیامبر جدر نماز، دو سلام میگفتند؛ یکی، سلام نماز و دیگری، بعد از سجدهی سهو.
پیامبر جبعد از ادای سجدهی سهو، تشهد میخواندند؛ زیرا که در این روایت آمده است که پیامبر جسلام نماز را میگفتند و بعد از سلام، دو سجده (به عنوان سجدهی سهو) به جای آوردند و پس از آن، تشهّد میخواندند؛ آنگاه سلام میدادند.
۱۰۲۰ - [۷] (صَحِیح)
وَعَنِ الْـمُغِیرَةِ بْنِ شُعْبَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «إِذَا قَامَ الْإِمَامُ فِی الرَّكْعَتَیْنِ فَإِنْ ذَكَرَ قَبْلَ أَنْ یَسْتَوِی قَائِما فلیجلس وَإِنِ اسْتَوَى قَائِمًا فَلَا یَجْلِسْ وَلْیَسْجُدْ سَجْدَتَیِ السَّهْو». رَوَاهُ أَبُو دَاوُدَ وَابْنُ مَاجَهْ [۱۱۸].
۱۰۲۰- (۷) مغیرة بن شعبة سگوید: رسول خدا جفرمودند: «هرگاه امام (یا مُنفرد = تنهاگزار)، تشهّد اول نماز را ترک کرد و در سر دو رکعتی، بلند شد و برای تشهّد اول ننشست، اگر چنانچه نشستن برای تشهّد را قبل از آن که به طور کامل بلند شود، به یاد آورد، باید بنشیند و اگر به طور کامل بلند شده بود، ننشیند و (بعد از تمام شدن تشهّد آخر،) دو سجده را به عنوان سجدهی سهو، به جای بیاورد».
[این حدیث را ابوداود و ابن ماجه روایت کردهاند].
شرح:
علماء و صاحبنظران فقهی، بر اساس این حدیث گفتهاند: هرگاه امام یا مُنفرد (تنهاگزار)، تشهد اول نماز را ترک کرد و در سر دو رکعتی بلند شد و برای تشهد اول ننشست، در آن صورت، اگر به طور کامل بلند نشده بود و به حالت نشستن نزدیکتر بود، بنشیند و بر او سجدهی سهوی نیز لازم نیست.
و اگر چنانچه به حالت ایستاده نزدیکتر باشد و یا به طور کامل بلند شده بود، در آن صورت ننشیند و بعد از تمام شدن تشهّد آخر نماز، دو سجده را به عنوان سجدهی سهو، به جای بیاورد.
و هرگاه کسی که قعدهی اول از نمازهای چهار رکعتی یا سه رکعتی را به سهو ترک نمود، در آن صورت به حالت خویش نگاه کند؛ اینطور که اگر در حالتی قرار داشت که به طور کامل برابر ایستاده نشده است و به قعده نزدیکتر است، در آن صورت به سوی قعده برگردد و بنشیند و تشهّد بخواند و باقیماندهی نماز خویش را به پایان برساند و سجدهی سهوی نیز بر وی لازم نیست.
ولی اگر چنانچه به ایستادن و قیام نزدیکتر بود، در این صورت به سوی قعده برنگردد و به نمازش ادامه دهد و پس از تشهّد آخر نماز، سجدهی سهو انجام دهد و برای خارج شدن از نماز، سلام بدهد.
و اگر چنانچه کسی در قعدهی اخیر نمازهای چهار رکعتی، دچار سهو و فراموشی شد و قعدهی اخیر را ترک نمود و برای رکعت پنجم برخاست؛ در این صورت تا زمانی که برای رکعت پنجم سجده نکرده است، میتواند رکعت پنجم را ترک کند و به سوی قعده برگردد و برای سهو، سجده کند.
و هرگا نمازگزاری، قعدهی اخیر را فراموش کند و به رکعت پنجم بایستد و برای رکعت پنجم سجده نیز بکند، در آن صورت نماز فرضش باطل میگردد و فرض وی به نفل تبدیل میگردد؛ زیرا وی رکنی از ارکان و فرائض نماز [قعدهی اخیر] را ترک کرده است و بر او لازم است تا رکعت ششمی را به آن ضمیمه کند و فرضش را اعاده نماید.
و اگر نمازگزاری، در قعدهی اخیر نماز چهار رکعتی نشست و تشهد خواند؛ سپس به گمان این که، این قعدهی اول است، به پا خاست و پس از آن به یادش آمد که وی در قعدهی اخیر نماز است، در این صورت تا آنگاه که برای رکعت پنجم سجده نکرده است، به سوی قعده برگردد و برای سهو خویش سجده کند؛ و نمازش صحیح است.
و اگر چنانچه در قعدهی اخیر نماز چهار رکعتی نشست و تشهّد خواند؛ سپس به گمان این که، این قعدهی اول است، به سوی رکعت پنجم برخاست و برای رکعت پنجم نیز سجده کرد، در آن صورت، رکعت دیگری را بدان ضمیمه و پیوست کند و برای سهو، سجده نماید؛ و چهار رکعت از این شش رکعت، از نماز فرض به شمار میآید و دو رکعت دیگر آن، نماز نفل میباشد.
و حکم نمازهای دو رکعتی و سه رکعتی نیز - در سهو شدن قعدهی اخیر آنها - به سان حکم نمازهای چهار رکعتی است.
[۱۱۷]- ترمذی ۲/۲۴۰ ح ۳۹۵. [۱۱۸]- ابوداود ۱/۶۲۹ ح ۱۰۳۶؛ و ابن ماجه ۱/۳۸۱ ح ۳۹۵.