فصل دوّم
۱۰۲۹ - [۷] (ضَعِیف)
عَن عَمْرو بن الْعَاصِ قَالَ: أَقْرَأَنِی رَسُولُ الـلّٰهِ جخَمْسُ عَشْرَةَ سَجْدَةً فِی الْقُرْآنِ مِنْهَا ثَلَاثٌ فِی الْـمُفَصَّلِ وَفِی سُورَةِ الْـحَجِّ سَجْدَتَیْنِ. رَوَاهُ أَبُو دَاوُد وَابْن مَاجَه [۱۲۷].
۱۰۲۹- (۷) عمرو بن عاص سگوید: رسول خدا جمرا بر آن واداشتند که پانزده سوره از قرآن را که در آنها سجده وجود دارد بخوانم؛ که از جملهی آنها، سه تا در «مفصّل» (سورههای آخر قرآن از «حجرات» تا «ناس») است؛ و در سورهی «حجّ»، دو سجده وجود دارد.
[این حدیث را ابوداود و ابن ماجه روایت کردهاند].
شرح: «مفصّل»: به سورههای آخرین منزل قرآن، گفته میشود؛ یعنی از سورهی «حجرات» تا سورهی «ناس».
و مفصّل بر سه قسم است:
سورههای «طوال مفصّل»: از سورهی «حجرات» تا سورهی «البروج».
سورههای «اوساط مفصّل»: از سورهی «الطارق» تا سورهی «البینة».
سورههای «قصار مفصّل»: از سورهی «زلزال» تا سورهی «ناس».
و مراد از سه موضعی که در «مفصّل»، آیههای سجده وجود دارد، به شرح زیر است:
(سورهی نجم؛ آیهی ۶۲).﴿ فَٱسۡجُدُواْۤ لِلَّهِۤ وَٱعۡبُدُواْ۩٦٢﴾[النجم: ۶۲].
(سورهی انشقاق؛ آیهی ۲۱)﴿ وَإِذَا قُرِئَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقُرۡءَانُ لَا يَسۡجُدُونَۤ۩٢١﴾[الانشقاق: ۲۱].
(سورهی علق؛ آیهی ۱۹).﴿ كَلَّا لَا تُطِعۡهُ وَٱسۡجُدۡۤ وَٱقۡتَرِب۩١٩ ﴾[العلق: ۱۹].
۱۰۳۰ - [۸] (صَحِیح)
وَعَنْ عُقْبَةَ بْنِ عَامِرٍ قَالَ: قُلْتُ یَا رَسُولَ الـلّٰهِ فُضِّلَتْ سُورَةُ الْـحَجِّ بِأَنَّ فِیهَا سَجْدَتَیْنِ؟ قَالَ: «نَعَمْ وَمَنْ لَمْ یَسْجُدْهُمَا فَلَا یَقْرَأْهُمَا». رَوَاهُ أَبُو دَاوُدَ وَالتِّرْمِذِیُّ وَقَالَ: هَذَا حَدِیثٌ لَیْسَ إِسْنَادُهُ بِالْقَوِیِّ. وَفِی الْـمَصَابِیحِ: «فَلَا یَقْرَأها» كَمـَا فِی شرح السّنة [۱۲۸].
۱۰۳۰- (۸) عقبة بن عامر سگوید: خطاب به پیامبر جگفتم: ای فرستادهی خدا ج! آیا سورهی حج به دو سجده (بر دیگر سورهها) فضیلت داده شده است؟ آن حضرت جدر پاسخ فرمودند: «آری؛ (سورهی حجّ، به دو سجده فضیلت داده شده است؛) پس هرکس در آنها سجده نمیکند، آنها را نخواند».
[این حدیث را ابوداود و ترمذی روایت کردهاند و ترمذی گفته است: اسناد این حدیث، قوی نیست. و در کتاب «مصابیح» همانند کتاب «شرح السنة» به جای عبارت «فلا یقرأهما» (به صورت تثنیه)، «فلا یقرأها» (به صورت مفرد) وارد شده است].
شرح: امام شافعی/و امام احمد بن حنبل/بر این باورند که در سورهی «حج»، دو سجده وجود دارد که عبارت است از آیهی ۱۸
﴿ أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يَسۡجُدُۤ لَهُۥۤ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ وَٱلنُّجُومُ وَٱلۡجِبَالُ وَٱلشَّجَرُ وَٱلدَّوَآبُّ وَكَثِيرٞ مِّنَ ٱلنَّاسِۖ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيۡهِ ٱلۡعَذَابُۗ وَمَن يُهِنِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّكۡرِمٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡعَلُ مَا يَشَآءُ۩١٨﴾[الحج: ۱۸] و آیهی ۷۷ ﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱرۡكَعُواْ وَٱسۡجُدُواْۤ وَٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمۡ وَٱفۡعَلُواْ ٱلۡخَيۡرَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ۩٧٧﴾[الحج: ۷۷].
ولی احناف و مالکیها، برآنند که آیهی دوم از سورهی «حج»، آیهی سجده نیست؛ زیرا پیوستگی سجده به رکوع، دلیل بر آن است که مراد از آن، سجدهی نماز میباشد نه سجدهی تلاوت.
و آنها دربارهی حدیث وارد شده در این باب نیز گفتهاند که این حدیث ضعیف است و روایتی که از ابی بن کعب سنقل شده است، آن را رد میکند؛ زیرا ابی بن کعب سسجدههای تلاوتی را که از رسول خدا جشنیده بود، بر شمرد و در سورهی حج، فقط یک سجدهی تلاوت را ذکر کرد نه بیشتر از آن را؛ و ترمذی نیز حدیث بالا را ضعیف به شمار آورده است.
۱۰۳۱ - [۹] (ضَعِیف)
وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ: أَنَّ النَّبِیَّ جسَجَدَ فِی صَلَاةِ الظُّهْرِ ثُمَّ قَامَ فَرَكَعَ فَرَأَوْا أَنَّهُ قَرَأَ تَنْزِیلَ السَّجْدَةَ. رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۱۲۹].
۱۰۳۱- (۹) عبدالله بن عمر سگوید: رسول خدا جدر نماز ظهر، به سجدهی تلاوت رفتند؛ آنگاه از سجده بلند شدند و به رکوع رفتند و صحابه دانستند که آن حضرت جدر نماز ظهر، سورهی «الم تنزیل» که آیهی سجده در آن وجود دارد را خواندهاند.
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
شرح: از این حدیث دانسته میشود که اگر فرد نمازگزار در اثنای نماز و در حین خواندن آیهای از قرآن - که در آن سجدهی تلاوت وجود دارد - به سجده رفت و پس از این که از سجده بلند شد - بدون این که چیزی از قرآن را بخواند - به رکوع رفت، این کارش جایز است.
۱۰۳۲ - [۱۰] (ضَعِیف)
وَعنهُ: أَنه كَانَ رَسُولُ الـلّٰهِ جیَقْرَأُ عَلَیْنَا الْقُرْآنَ فَإِذَا مَرَّ بِالسَّجْدَةِ كَبَّرَ وَسجد وسجدنا مَعَه. رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۱۳۰].
۱۰۳۲- (۱۰) عبدالله بن عمر سگوید: رسول خدا جگاهی سورهای از قرآن را بر ما میخواندند که سجدهی تلاوت در آن وجود داشت و همین که به آیهی سجده میرسیدند، تکبیر (الله اکبر) میگفتند، و به سجده میرفتند و ما هم به تأسّی از آن حضرت جبا ایشان سجده میبردیم.
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
شرح: علماء و صاحبنظران فقهی در طریقهی به جای آوردن سجدهی تلاوت گفتهاند: اگر سجدهی تلاوت در خارج از نماز باشد، کیفیت سجدهی آن، چنین است که نمازگزار به هنگام ادای سجدهی تلاوت بدون این که دستهای خویش را بلند کند، تکبیر (الله اکبر) بگوید و یک سجده را انجام بدهد؛ آنگاه «الله اکبر» بگوید و پیشانی خویش را از سجده بردارد. و در سجدهی تلاوت، نه تشهّدی وجود دارد و نه سلامی؛ بلکه یک سجده را در میان دو تکبیر انجام بدهد؛ تکبیری در هنگام نهادن پیشانی خود بر زمین برای سجده؛ و تکبیر دیگر، در هنگام برداشتن پیشانی خود از سجده.
و ادا کنندهی سجدهی تلاوت، دستهای خویش را به هنگام تکبیر بلند نکند و تشهّد را نخواند و بعد از سجده، سلام هم ندهد.
ناگفته نماند که هر چه برای نماز شرط است، برای سجدهی تلاوت نیز شرط میباشد؛ از قبیل: وضو داشتن؛ لباس پاک؛ مکان پاک؛ رو به قبله بودن و...
۱۰۳۳ - [۱۱] (ضَعِیف)
وَعَن ابْنِ عُمَرَ أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ رَسُولَ الـلّٰهِ جقَرَأَ عَامَ الْفَتْحِ سَجْدَةً فَسَجَدَ النَّاسُ كُلُّهُمْ مِنْهُمُ الرَّاكِبُ وَالسَّاجِدُ عَلَى الْأَرْضِ حَتَّى إِنَّ الرَّاكِبَ لَیَسْجُدُ عَلَى یَده. رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۱۳۱].
۱۰۳۳- (۱۱) عبدالله بن عمر سگوید: رسول خدا جدر سال فتح مکه، آیهای از قرآن را که در آن سجدهی تلاوت وجود داشت، خواندند؛ پس همهی مردم سجده بردند؛ این طور که برخی از آنها، سجدهی تلاوت را در حالت سواره و برخی دیگر در حالت پیاده بر روی زمین انجام دادند؛ و آن کسی که سواره بود، بر دست خویش سجده را به جای میآورد.
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
شرح: «عام الفتح»:
در سال ششم هجری، پیامبر اکرم جدر خواب دیدند که مسلمانان، آسوده خاطر وارد مسجد الحرام شده در حالی که سرهای خود را تراشیده و کوتاه کردهاند، مراسم عمره انجام دادهاند. بعد از این خواب بود که پیامبر جهمراه مسلمانان به قصد انجام مراسم حرکت کرده و تا پشت دروازههای مکه در حدیبیه رفتند. کفار از ماجرا آگاه شدند و راه را بر آنان بستند و تصمیم بر کشتار مسلمانان گرفتند. پیامبر جنیز از مسلمانان پیمان وفاداری گرفت. خداوند برای مسلمانان، صلح پیش آورد، و هردو گروه با همدیگر صلحنامهای را امضاء کردند.
برخی از مسلمانان نگران بودند که چرا خواب پیامبر اکرم جمتحقق نشد؟ پیامبر جفرمودند: «لازم نیست این خواب در این سال، تعبیر و متحقق شود».
به هر حال مسلمانان به مدینه بازگشتند و طبق قرارداد صلحنامه، در سال بعد، سه روز مکه را خالی کردند و مسلمانان با آسودگی خاطر، اعمال عمره را باشکوه فراوان انجام دادند. البته کفار نقض پیمان کردند و مفاد صلحنامه را مراعات نکردند، از این رو مسلمانان در سال هشتم هجری، مکه را بدون خونریزی فتح کردند.
۱۰۳۴ - [۱۲] (ضَعِیف)
وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ: أَنَّ النَّبِیَّ جلَمْ یَسْجُدْ فِی شَیْءٍ مِنَ الْـمُفَصَّلِ مُنْذُ تَحَوَّلَ إِلَى الْـمَدِینَةِ. رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۱۳۲].
۱۰۳۴- (۱۲) عبدالله بن عباس سگوید: پیامبر جاز هنگامی که به مدینهی منورّه انتقال یافتند و بدانجا هجرت نمودند، در چیزی از «مفصّل» (سورههای آخر قرآن که در آنها سجدهی تلاوت وجود دارد، مانند سورههای «نجم»، «انشقاق» و «علق») سجده نبردند.
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
شرح: در این حدیث، دو نکته قابل تأمل است: یکی این که، این حدیث، به خاطر روایتکنندهای به نام «ابوقدامه، حارث بن عبد الله اَیادی بصری» ضعیف است؛ زیرا که طلایهداران عرصهی حدیث و بزرگان عرصهی روایت، به حدیث او احتجاج نمیجویند.
دوم این که، حدیث عبدالله بن عباس سکه از طریق ابوقدامه روایت شده است، مخالف حدیث صحیح ابوهریره ساست که مسلم آن را این گونه از وی روایت نموده است:
«سجدنا مع رسول الله جفی «اذا السماء انشقت» وفی «اقرأ باسم ربك الذی خلق». و چنان که میدانیم، ابوهریره سنیز به سال هفتم هجری مسلمان شده است.
و علاوه از آن، حدیث عبدالله بن عباس سبیانگر نفی سجدهی تلاوت در «مفصّل» (سورههای آخر قرآن) است و حال آنکه حدیث ابوهریره س، اثبات کنندهی سجدهی تلاوت میباشد؛ و بدیهی است که همیشه مثبت بر نفیکننده، مقدّم است؛ در حالی که حدیث ابوهریره و دیگر احادیثی که اثبات کنندهی سجدهی تلاوت در «مفصّل» هستند، از لحاظ روایت و درایت، صحیحتر و راجحتر از احادیث نفیکنندهی سجدهی تلاوت در «مفصّل» میباشند.
و همچنین علی بن ابی طالب سگوید:
«العزائم اربع: «الم تنزیل» و «حم السجدة» و «النجم» و «اقرأ باسم ربك الذی خلق» (مصنّف عبدالرزاق)؛ و پرواضح است که این سجدهها در سورههای مفصّل وجود دارند.
۱۰۳۵ - [۱۳] (صَحِیحٌ)
وَعَنْ عَائِشَةَ لقَالَتْ: كَانَ رَسُولُ الـلّٰهِ جیَقُولُ فِی سُجُودِ الْقُرْآنِ بِاللَّیْلِ: «سَجَدَ وَجْهِی لِلَّذِی خَلَقَهُ وَشَقَّ سَمْعَهُ وَبَصَرَهُ بِحَوْلِهِ وَقُوَّتِهِ». رَوَاهُ أَبُو دَاوُدَ وَالتِّرْمِذِیُّ وَالنَّسَائِیُّ وَقَالَ التِّرْمِذِیُّ: هَذَا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ [۱۳۳].
۱۰۳۵- (۱۳) عایشهلگوید: رسول خدا جشبانه در سجدههای تلاوت، بارها این دعا را تکرار میفرمودند: «سَجَد وجهی للذی خَلَقَه وشَقَّ سمعه وبصره بحوله وقوّته»؛ «سجده برد صورت من برای ذاتی که آن را پدید آورد و با توان و قدرت خویش، حسّ شنوایی و بینایی را بدو داد».
[این حدیث را ابوداود، ترمذی و نسایی روایت کردهاند و ترمذی گفته است: این، حدیثی حسن و صحیح است].
۱۰۳۶ - [۱۴] (ضَعِیف)
وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ با قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ الـلّٰهِ جفَقَالَ: یَا رَسُولَ الـلّٰهِ رَأَیْتُنِی اللَّیْلَةَ وَأَنَا نَائِمٌ كَأَنِّی أُصَلِّی خَلْفَ شَجَرَةٍ فَسَجَدْتُ فَسَجَدَتِ الشَّجَرَةُ لِسُجُودِی فَسَمِعْتُهَا تَقُولُ: اللَّهُمَّ اكْتُبْ لِی بِهَا عِنْدَكَ أَجْرًا وَضَعْ عَنِّی بِهَا وِزْرًا وَاجْعَلْهَا لِی عِنْدَكَ ذُخْرًا وَتَقَبَّلْهَا مِنِّی كَمَا تَقَبَّلْتَهَا مِنْ عَبْدِكَ دَاوُدَ. قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: فَقَرَأَ النَّبِیُّ جسَجْدَةً ثُمَّ سَجَدَ فَسَمِعْتُهُ وَهُوَ یَقُولُ مِثْلَ مَا أَخْبَرَهُ الرَّجُلُ عَنْ قَوْلِ الشَّجَرَةِ. رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ وَابْنُ مَاجَهْ إِلَّا أَنَّهُ لَمْ یَذْكُرْ وَتَقَبَّلْهَا مِنِّی كَمَا تَقَبَّلْتَهَا مِنْ عَبْدِكَ دَاوُدَ. وَقَالَ التِّرْمِذِیُّ: هَذَا حَدِیثٌ غَرِیبٌ [۱۳۴].
۱۰۳۶- (۱۴) عبدالله بن عباس سگوید: مردی به نزد رسول خدا جآمد و گفت: ای فرستادهی خدا! دیشب در خواب دیدم که پای درختی نماز میگزارم؛ (آیهی) سجده را خواندم و سجده بردم و درخت نیز با سجدهام، سجده کرد؛ و از درخت شنیدم که میگفت: «اللهم اكتبها لی بها عندك اجراً وضَعْ عنّی بها وزراً واجعلها لی عندك ذخراً وتقبّلها منّی كما تقبلتها من عبدك داود»؛ «پروردگارا! به خاطر ادای این سجده، اجر و پاداشی را برایم در نزد خودت بنویس و به خاطر آن، گناهم را پاک کن و آن را به نزد خود برای من ذخیره گردان و آن را از من بپذیر همانسان که از بندهات داود ÷ پذیرفتی».
عبدالله بن عباس سگوید: پیامبر جآیهی سجده را خواندند و سپس به سجده رفتند و شنیدم که در سجدهشان همان دعایی که آن مرد از قول درخت نقل کرده بود را میخواندند.
[این حدیث را ترمذی روایت کرده و گفته است: این، حدیثی غریب است. و ابن ماجه نیز این حدیث را بدون ذکر عبارت «و تقبلها منی كمـا تقبلتها من عبدك داود»روایت نموده است].
شرح: پیامبر گرامی اسلام جدر حدیثی میفرمایند: «نزدیکترین حالتی که بنده میتواند با پروردگارش داشته باشد، حالت سجده است؛ پس در آن، زیاد دعا کنید»؛ [مسلم] زیرا بندهی مسلمان، در حالت سجده، در نهایت خواری، تضرّع و اعتراف به بندگی خداوند و مقام الوهیت و ربوبیت پروردگارش قرار میگیرد.
و همچنین رسول خدا جدر جایی دیگر میفرمایند: «امّا السجود فاجتهدوا فی الدعاء فَقَمِنٌ ان یُستجاب لكم»(مسلم)؛ «در دعای سجده، خوب بکوشید؛ زیرا دعای سجده به طور خاص، شایستهی این است که پذیرفته شود».
و در واقع، روح و حقیقت سجده، همان دعاها و اذکاری است که پیامبر جدر موقع سجده به وسیلهی آنها تسبیح و حمد و ثنای الهی را به جای آورده است و به پیشگاه او تضرّع و اِلتجا میکرد و به بیان پرتوی از وصف و شکوه او و ضعف و ناتوانی خویش میپرداخت؛ پس برای مسلمانان نیز زیبنده است که مفهوم این دعاهای مبارک را درک کنند و گاهی همراه با تسبیح سجده، در سجدهی تلاوت آنها را بخوانند؛ زیرا همین سعادت بزرگ، میراث ویژهی رسول خدا جمیباشد.
[۱۲۷]- ابوداود ۲/۱۲۰ ح ۱۴۰۱؛ و ابن ماجه ۱/۳۵۵ ح ۱۰۵۷. [۱۲۸]- ابوداود ۲/۱۲۰ ح ۱۴۰۲؛ و ترمذی ۲/۴۷۰ ح ۵۷۸. [۱۲۹]- ابوداود ۱/۵۰۷ ح ۸۰۷. [۱۳۰]- ابوداود ۲/۱۲۵ ح ۱۴۱۳؛ و دارمی ۱/۴۳۹ ح ۱۵۵۴. [۱۳۱]- ابوداود ۲/۱۲۵ ح ۱۴۱۱. [۱۳۲]- ابوداود ۲/۱۲۱ ح ۱۴۰۳. [۱۳۳]- ابوداود ۲/۱۲۶ ح ۱۴۱۴؛ و ترمذی ۲/۴۷۴ ح ۵۸۰. [۱۳۴]- ترمذی ۵/۴۵۵ ح ۳۴۳۴.