ترجمه و شرح «مشکوة المصابیح»- جلد سوم

فهرست کتاب

فصل اول

فصل اول

۱۱۵۹ - [۱] (صَحِیح)

عَن أُمِّ حَبِیبَةَ قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «مَنْ صَلَّى فِی یَوْمٍ وَلَیْلَةٍ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ رَكْعَةً بُنِیَ لَهُ بَیْتٌ فِی الْـجَنَّةِ: أَرْبَعًا قَبْلَ الظُّهْرِ وَرَكْعَتَیْنِ بَعْدَهَا وَرَكْعَتَیْنِ بَعْدَ الْـمغرب وَرَكْعَتَیْنِ بعد الْعشَاء وَرَكْعَتَیْنِ قبل صَلَاة الْفَجْرِ». رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ

وَفِی رِوَایَةٍ لِمُسْلِمٍ أَنَّهَا قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ الـلّٰهِ جیَقُولُ: «مَا مِنْ عَبْدٍ مُسْلِمٍ یُصَلِّی لِـلّٰهِ كُلَّ یَوْمٍ ثْنَتَیْ عَشْرَةَ رَكْعَةً تَطَوُّعًا غَیْرَ فَرِیضَةٍ إِلَّا بَنَى اللهُ لَهُ بَیْتًا فِی لاجنة أَوْ إِلَّا بُنِیَ لَهُ بَیْتٌ فِی الْـجَنَّةِ» [۳۲۵].

۱۱۵۹- (۱) امّ حبیبه ل گوید: «هر کس در هر شبانه‌روز، دوازده رکعت (نماز سنّت) بخواند (و بر آن‌ها مواظبت و پایبندی نماید،) خانه‌ای در بهشت برای او ساخته می‌شود؛ و این دوازده رکعت (نماز سنّت) عبارتند از: چهار رکعت (سنّت) پیش از فرض ظهر و دو رکعت پس از آن؛ دو رکعت پس از مغرب؛ دو رکعت پس از نماز فرض عشاء و دو رکعت پیش از ادای نماز فرض صبح». [این حدیث را ترمذی روایت کرده است

و در روایتی از مسلم، آمده است که] امّ حبیبه ل گفته است: از رسول خدا جشنیدم که می‌فرمودند:

«هر بنده‌ی مسلمان و حقگرایی که روزانه، علاوه بر نمازهای فرض، دوازده رکعت نماز نفل برای خشنودی خدا بخواند، خداوند برایش خانه‌ای در بهشت می‌سازد؛ یا این که خانه‌ای در بهشت برایش ساخته می‌شود». (امّ حبیبه ل گوید: پس از شنیدن این سفارش پیامبر ج، هرگز خواندن آن دوازده رکعت را ترک نکردم).

شرح: این دوازده رکعت، همان نمازهای سنّت هستند که عبارتند از: دو رکعت قبل از نماز فرض صبح؛ چهار رکعت قبل از نماز فرض ظهر و دو رکعت پس از آن؛ دو رکعت بعد از نماز فرض مغرب و دو رکعت بعد از نماز فرض عشاء که در مجموع، دوازده رکعت می‌شود.

همه می‌دانند که در شبانه‌روز، پنج نماز بر مسلمانان، فرض گردیده است که آن‌ها را رکن اسلام و لازمه‌ی ایمان به شمار می‌آورند؛ و علاوه بر آن‌ها، قبل یا بعد از آن‌ها و یا در اوقاتی دیگر، رسول خدا جمسلمانان را ترغیب و تشویق به خواندن نمازهایی دیگر نیز کرده‌اند. خود رسول خدا جنیز نسبت به گزاردن این نمازها تأکیید کرده‌اند و توأم با تعلیم به دیگران، خود نیز با توجه و اهتمام، آن‌ها را خوانده‌اند؛ از این رو، بدین نمازها «سنّت» و به بقیه، «نفل» اطلاق می‌شود.

ناگفته نماند که واژه‌ی «نفل»، در لغت به معنای «افزونی، اضافه و زاید» می‌آید و در احادیث به غیر از نمازهای فرض و واجب، این واژه به کار می‌رود.

و حکمت و فلسفه‌ی نمازهای سنّت و یا نفلی که قبل از نمازهای فرض گزارده می‌شوند، این است که پیش از مشغول شدن به نماز فرض - که حضور خاصّی به بارگاه الهی است - با خواندن دو و یا چهار رکعت نماز به طور انفرادی، دل خود را با بارگاه الهی مشغول و مأنوس ساخته تا یک نوع آمادگی و نسبت و نزدیکی با ملأ اَعلی حاصل شود؛ و حکمت و مصلحت سنّت و یا نفلی که بعد از نمازهای فرض گزارده می‌شوند، به ظاهر این است که نقص و یا خطایی که در نمازهای فرض پیش آمده است، با نمازهای سنّت و نفل، جبران گردد.

ابوهریره سگوید: از رسول خدا جشنیدم که می‌فرمودند:

«انّ اول ما یحاسب به العبد یوم القیامة من عمله، صلاته؛ فان صلحت، فقد افلح وانجح؛ وان فسدت، فقد خاب وخسر؛ فان انتقص من فریضته شیء قال الرب تبارك وتعالی: انظروا هل لعبدی من تطوّع فیكمل بها ماانتقص من الفریضة ثم یكون سائر عمله كذلك»(ابوداود).

«نخستین چیزی که در روز رستاخیز، انسان از آن محاسبه می‌شود، نماز است؛ اگر نمازش صحیح باشد، رستگار شده و نجات می‌یابد؛ و اگر نمازش خراب و ناقص باشد، زیانکار و خسارتمند می‌شود؛ و اگر در فرایض، نقصی باشد، خداوند بلندمرتبه می‌فرماید: ببینید آیا بنده‌ام نماز نفل دارد تا با آن کاستی‌های نمازهای فرضش کامل شود؛ سپس سایر اعمالش نیز به همین ترتیب، مورد محاسبه قرار می‌گیرد».

از این حدیث معلوم می‌شود که بایستی انسان، ذخیره‌ی نمازهای نفل و سنّت داشته باشد تا در صورتی که در فرایض وی، نقصی رونما گردد، به وسیله‌ی نمازهای نفل و سنّت، فرایضش، تکمیل شود.

بسیاری از مردم بر اثر نادانی می‌گویند: «برای ما به جای آوردن همین فرایض کافی است و گزاردن نمازهای نفل، کار بزرگان است»؛ در این تردیدی نیست که اگر نمازهای فرض را به خوبی ادا کند، کافی خواهد بود، ولی ادای کامل آن‌ها، بسیار سخت و دشوار است؛ و اگر نقصی در آن‌ها وجود داشته باشد، تنها راه برطرف کردن آن، نمازهای سنت و نفل هستند. [این حدیث را مالک روایت کرده است].

۱۱۶۰ - [۲] (مُتَّفَقٌ عَلَیهِ)

وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ: «صَلَّیْتُ مَعَ رَسُولِ الـلّٰهِ جرَكْعَتَیْنِ قَبْلَ الظُّهْرِ وَرَكْعَتَیْنِ بَعْدَهَا وَرَكْعَتَیْنِ بَعْدَ الْـمَغْرِبِ فِی بَیْتِهِ وَرَكْعَتَیْنِ بَعْدَ الْعِشَاءِ فِی بَیْتِهِ قَالَ: وَحَدَّثَتْنِی حَفْصَةُ: أَنَّ رَسُولَ الـلّٰهِ جكَانَ یُصَلِّی رَكْعَتَیْنِ خَفِیفَتَیْنِ حِینَ یَطْلُعُ الْفَجْرُ» [۳۲۶].

۱۱۶۰- (۲) عبدالله بن عمر سگوید: با رسول خدا جپیش از نماز ظهر، دو رکعت و پس از آن نیز دو رکعت و پس از مغرب، دو رکعت در خانه‌شان و دو رکعت پس از عشاء در خانه‌شان گزاردم.

ابن عمر سدر ادامه گوید: حفصهلبه من خبر داده است که چون بامداد می‌دمید، پیامبرخدا ج، دو رکعت کوتاه (نماز سنّت) می‌گزاردند.

[این حدیث را بخاری و مسلم روایت کرده‌اند].

شرح: «ركعتین قبل الظهر»:

امام احمد بن حنبل و امام شافعی - بنا به قول مشهور خویش - بر این باورند که سنّت‌های قبل از ظهر، دو رکعت می‌باشند؛ و دلیل ایشان، همین حدیث عبدالله بن عمر ساست که گفت: «صلّیتُ مع النبیّ جركعتین قبل الظهر وركعتین بعدها»؛ «با رسول خدا جپیش از نماز ظهر، دو رکعت و پس از آن نیز دو رکعت گزاردم».

و امام ابوحنیفه، امام مالک و جمهور علماء و صاحب‌نظران فقهی بر این عقیده‌اند که سنّت‌های قبل از ظهر، چهار رکعت هستند؛ و این بزرگواران، می‌گویند: بیشتر روایت‌ها و حدیث‌ها بر سنّت بودن چهار رکعت قبل از ظهر، دلالت می‌کنند که چند نمونه از آن‌ها را در اینجا خواهیم آورد:

علی بن ابی طالب سگوید: «كان النبیّ جیصلّی قبل الظهر اربعاً وبعدها ركعتین»(ترمذی)؛ «پیامبر جقبل از ظهر، چهار رکعت و پس از آن، دو رکعت می‌گزاردند».

ابوایوب انصاری سگوید: «اَدمن رسول الله جاربع ركعات بعد زوال الشمس. فقلتُ یا رسول الله! انك تدمن هؤلاء الاربع ركعات. فقال: یا اباایوب! اذا زالت الشمس فتحت ابواب السماء فلن ترتجّ حتّی یصلّی الظهر فاحبّ ان یصعدلی فیهن عمل صالح قبل ان ترتجّ. فقلت یا رسول الله! او فی كلهن قراءة؟ قال: نعم. قلت: بینهن تسلیم فاصل؟ قال: لا، الّا التشهد». (ترمذی)؛ «رسول خدا جپیوسته به خواندن چهار رکعت نماز، در وقت فرارسیدن نیمروز - بعد از زوال خورشید - مواظبت و پای‌بندی می‌نمودند. بدیشان گفتم: ای فرستاده‌ی خدا! شما را می‌بینم که پیوسته بر خواندن این چهار رکعت نماز در وقت فرارسیدن نیمروز، مواظبت و پای‌بندی می‌فرمایید؛ (علّت چیست)؟

آن حضرت جفرمودند: به راستی دروازه‌های آسمان به هنگام فرارسیدن نیمروز، گشوده می‌شوند و تا وقتی که نماز ظهر خوانده نشود، همچنان گشوده، باقی می‌مانند و بسته نمی‌شوند؛ و من نیز دوست دارم که در این وقت، کاری نیک و پسندیده برای من به آسمان بالا رود.

ابوایوب انصاری سگوید: بدیشان گفتم: آیا در هر چهار رکعت از آن، (باید پس از سوره‌ی فاتحه، سوره‌ای یا چیزی از قرآن) خوانده شود؟ آن حضرت جفرمودند»: آری؛ باید در هرچهار رکعت، پس از سوره‌ی فاتحه، سوره‌ای دیگر یا چیزی از قرآن، تلاوت گردد.

دوباره پرسیدم: آیا در این چهار رکعت، باید با سلام دادن فاصله انداخت؟ (و هردو رکعت را با یک سلام خواند و میان آن چهار رکعت، با سلام فاصله انداخت)؟ پیامبر جفرمودند: خیر؛ فقط در وسط این چهار رکعت، باید تشهد خوانده شود».

ام حبیبه ل گوید: «سمعتُ رسول الله جیقول: من حافظ علی اربع ركعات قبل الظهر و اربع ركعات بعدها، حرمه الله علی النار»(ترمذی)؛ «از رسول خدا جشنیدم که می‌فرمودند: کسی که بر خواندن چهار رکعت قبل از ظهر و چهار رکعت پس از آن، مواظبت کند، خداوند بلندمرتبه، آتش دوزخ را بر وی حرام می‌گرداند».

و عایشهلگوید: رسول خدا جفرمودند: «من ثابر علی اثنتی عشرة ركعة فی الیوم واللیلة دخل الجنة: اربعاً قبل الظهر وركعتین بعدها وركعتین بعدالـمغرب وركعتین بعد العشاء وركعتین قبل الفجر»(نسایی)؛ «هر کس در شبانه‌روز، بر خواندن دوازده رکعت (سنت) مواظبت و پای‌بندی کند، وارد بهشت می‌شود؛ و آن دوازده رکعت عبارتند از: چهار رکعت قبل از ظهر؛ دو رکعت بعد از ظهر؛ دو رکعت بعد از مغرب؛ دو رکعت بعد از عشاء و دو رکعت قبل از صبح».

و عایشهلدر حدیثی دیگر گوید: «ان النبیّ جكان اذا لم یصلّ اربعاً قبل الظهر صلّاهن بعدها»(ترمذی)؛ «هرگاه رسول خدا جچهار رکعت پیش از ظهر را نمی‌خواند، آن‌ها را پس از ظهر می‌خواند».

احادیث مزبور و احادیث و روایات بی‌شمار دیگری، بر سنّت بودن چهار رکعت قبل از ظهر وجود دارند؛ و از نظر جمهور، حدیث عبدالله بن عمر س، درباره‌ی سنّت‌های قبل از ظهر نیست، بلکه بیانگر نمازی دیگر به نام «صلاة الزوال» است که پیامبر جآن را فوراً پس از زوال می‌خواندند. ولی قول صحیح آن است که چهار رکعت و دو رکعت قبل از ظهر، هردو از پیامبر جثابت هستند؛ ولی احادیث چهار رکعت از احادیث دو رکعت، بیشتر هستند؛ و با این وجود، باز هم هردو روش درست است.

به تعبیری دیگر، با توجه به بررسی تمام احادیث و روایات، معلوم می‌شود که رسول خدا جدر بیشتر اوقات، چهار رکعت قبل از ظهر می‌خواندند؛ ولی گاهی اتفاق می‌افتاد که به دو رکعت نیز اکتفا می‌کردند. به هر حال، هردو روش از آن حضرت جثابت است و بر هر کدام که عمل شود، سنّت ادا می‌شود؛ از این رو اگر وقت کافی وجود داشت، بهتر آن است که پیش از ظهر، چهار رکعت گزارده شود و اگر چنانچه وقت برپای نماز جماعتِ فرض ظهر نزدیک بود، در آن صورت فقط بر دو رکعت بسنده شود.

«رکعتین خفیفتین»: از این بخش از حدیث، مختصر نمودن قرائت در سنّت‌های صبح ثابت می‌شود؛ زیرا در حدیثی دیگر، عبدالله بن عمر سمی‌گوید: «رمقتُ النبیّ جشهرا فكان یقرأ فی الركعتین قبل الفجر ب(قل یا ایها الكافرون)و (قل هو الله احد)»(ترمذی)؛ «تا یک ماه پیامبر جرا زیر نظر داشتم که در سنّت‌های صبح، سوره‌های «کافرون» و «اخلاص» را می‌خواندند».

از این رو، جمهور علماء و صاحب‌نظران فقهی، بر این حدیث عمل می‌کنند و تخفیف در سنّت‌های صبح را مستحب قرار داده‌اند.

و دیگر احادیث و روایاتی که پیرامون کوتاه گزاردن دو رکعت سنّت صبح آمده‌اند، عبارتند از:

۱- عایشه ل گوید: «انّ رسول الله جكان یصلّی ركعتین خفیفتین بین النداء والاقامة من صلاة الصبح (متفق علیه) وفی روایة لهما: یصلّی ركعتی الفجر فیخفّفهما حتی اقول: هل قرأ فیهما بام القرآن؟! وفی روایة لمسلم: كان یصلّی ركعتی الفجر اذا سمع الاذان ویخفّفهما».

«رسول خدا جبین اذان و اقامه‌ی نماز صبح، دو رکعت نماز سنّت کوتاه می‌گزارد».

در روایتی از بخاری و مسلم آمده است که: «دو رکعت سنّت صبح را می‌گزارد و چنان کوتاه برگزار می‌کرد که با خود می‌گفتم: آیا سوره‌ی فاتحه را در این دو رکعت خواند».

و در روایتی از مسلم آمده است: «چون اذان را می‌شنید، دو رکعت صبح را می‌گزارد و کوتاه بر گزارش می‌کرد».

۲- حفصهلگوید: «انّ رسول الله جكان اذا اذّن المؤذّن للصبح، وبدا الصبح، صلّی ركعتین خفیفتین»(بخاری و مسلم)؛ «چون مؤذّن برای صبح اذان می‌گفت و بامداد پیدا می‌شد، رسول خدا جدو رکعت کوتاه می‌گزارد».

و نیز حفصه ل روایت می‌کند که: «كان رسول الله جاذا طلع الفجر لایصلّی الا ركعتین خفیفتین»(مسلم)؛ «چون بامداد می‌دمید، پیامبر خدا ججز دو رکعت کوتاه، نماز دیگری نمی‌گزارد».

۳- و عبدالله بن عمر سگوید: «كان النبیْ جیصلّی من اللیل مثنی مثنی ویوتر بركعة من اخر اللیل ویصلّی الركعتین قبل صلاة الغداة وكاَنَّ الاذان باذنیه»(بخاری و مسلم)؛ «پیامبرخدا جدر شب دو دو رکعت نماز می‌گزارد و در آخر شب، یک رکعت وتر می‌گزارد. پیش از نماز صبح، دو رکعت را چنان کوتاه می‌گزارد که گویی اقامه بیخ گوش اوست و نماز دارد برپا می‌شود».

۱۱۶۱ - [۳] (مُتَّفَقٌ عَلَیهِ)

وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ: كَانَ النَّبِیُّ جلَا یُصَلِّی بَعْدَ الْـجُمُعَةِ حَتَّى یَنْصَرِفَ فَیُصَلِّی رَكْعَتَیْنِ فِی بَیته [۳۲۷].

۱۱۶۱- (۳) عبدالله بن عمر سگوید: رسول خدا جپس از نماز جمعه، نماز نمی‌گزاردند تا این که (به خانه) بازمی‌گشتند و در خانه‌ی خویش، دو رکعت نماز می‌گزاردند.

[این حدیث را بخاری و مسلم روایت کرده‌اند].

شرح: سنّت‌های قبل و بعد نماز فرض جمعه:

پیرامون سنّت‌های قبل از جمعه و سنّت‌های بعد از آن، در میان علماء و صاحب‌نظران فقهی، اختلاف‌نظر وجود دارد؛ از دیدگاه حنفی‌ها و بیشتر ائمه و پیشوایان و علماء و دانشوران دینی، قبل از جمعه، گزاردن چهار رکعت نماز، سنّت می‌باشد؛ ولی از نظرگاه امام شافعی، دو رکعت سنّت می‌باشد.

و در هر صورت، از مجموعه‌ی آثار و احادیث وارده در این موضوع، معلوم می‌شود که سنّت‌های قبل از جمعه، ریشه در واقعیت دارند؛ از این رو، همه‌ی ائمه و پیشوایان دینی، بر سنّت بودن نماز قبل از جمعه، اتفاق‌نظر دارند؛ این از یک سو؛ و از سوی دیگر، از قیاس جمعه بر ظهر نیز چنین معلوم می‌شود که بایستی سنت‌های جمعه مثل ظهر، چهار رکعت باشند.

و اختلافی که درباره‌ی سنّت‌های بعد از جمعه وجود دارد، این است که از دیدگاه امام شافعی و امام احمد بن حنبل، فقط خواندن دو رکعت، سنّت می‌باشد؛ و استدلال ایشان، از حدیث مرفوعی است که عبدالله بن عمر سآن را چنین روایت کرده است: «انّه كان یصلّی بعد الجمعة ركعتین»؛ «پیامبر جپس از جمعه، دو رکعت نماز می‌گزاردند».

و امام ابوحنیفه بر این باور است که پس از جمعه، خواندن چهار رکعت سنّت می‌باشد؛ و دلیل وی، حدیث مرفوع ابوهریره ساست که گفت: رسول خدا جفرمودند: «من كان منكم مصلّیاً بعد الجمعة فلیصلّ اربعاً»؛ «هر کس از شما خواستار گزاردن نماز پس از جمعه است، باید چهار رکعت نماز بگزارد».

و از عبدالله بن مسعود سنیز روایت شده است که: «انّه كان یصلّی قبل الجمعة اربعاً وبعدها اربعاً»(ترمذی)؛ «عبدالله بن مسعود سقبل از جمعه، چهار رکعت و بعد از جمعه نیز، چهار رکعت دیگر می‌گزارد».

از دیدگاه امام ابویوسف و امام محمد، بعد از جمعه، شش رکعت سنّت وجود دارد؛ دلیل ایشان، این روایت است که عطاء گفت: «رأیتُ ابن عمر سصلّی بعد الجمعة ركعتین ثم صلّی بعد ذلك اربعاً»(ترمذی)؛ «ابن عمر سرا دیدم که پس از جمعه ابتدا دو رکعت گزارد و پس از آن، چهار رکعت دیگر گزارد».

و از علی بن ابی طالب سنیز نقل گردیده است که: «انّه امر ان یصلّی بعد الجمعة ركعتین ثم اربعاً»(ترمذی)؛ «علی بن ابی طالب سفرمان داد که بعد از جمعه، ابتدا دو رکعت و پس از آن، چهار رکعت دیگر، گزارده شود».

در ترتیب، این شش رکعت، دیدگاه فقهاء با یکدیگر تفاوت دارد؛ برخی از صاحب‌نظران فقهی احناف، بر این باورند که نخست چهار رکعت و پس از آن، دو رکعت خوانده شود؛ و برخی برعکس آن را ترجیح داده‌اند.

مولانا انور شاه کشمیری، قول دوم - مبنی بر خواندن دو رکعت و پس از آن خواندن چهار رکعت - را ترجیح داده‌اند؛ زیرا این ترتیب، از عملکرد علی سو عبدالله بن مسعود ستأیید می‌گردد.

۱۱۶۲ - [۴] (صَحِیح)

وَعَن عبد الله بن شَقِیق قَالَ: سَأَلْتُ عَائِشَةَ عَنْ صَلَاةِ رَسُولِ الـلّٰهِ جعَنْ تَطَوُّعِهِ فَقَالَتْ: كَانَ یُصَلِّی فِی بَیْتِی قَبْلَ الظُّهْرِ أَرْبَعًا ثُمَّ یَخْرُجُ فَیُصَلِّی بِالنَّاسِ ثُمَّ یَدْخُلُ فَیُصَلِّی رَكْعَتَیْنِ وَكَانَ یُصَلِّی بِالنَّاسِ الْـمَغْرِبَ ثُمَّ یَدْخُلُ فَیصَلی رَكْعَتَیْنِ وَیُصلی بِالنَّاسِ الْعِشَاءَ وَیَدْخُلُ بَیْتِی فَیُصَلِّی رَكْعَتَیْنِ وَكَانَ یُصَلِّی مِنَ اللَّیْلِ تِسْعَ رَكَعَاتٍ فِیهِنَّ الْوَتْرُ وَكَانَ یُصَلِّی لَیْلًا طَوِیلًا قَائِمًا وَلَیْلًا طَوِیلًا قَاعِدا وَكَانَ إِذَا قَرَأَ وَهُوَ قَائِمٌ رَكَعَ وَسَجَدَ وَهُوَ قَائِم وَإِذا قَرَأَ قَاعِدًا رَكَعَ وَسَجَدَ وَهُوَ قَاعِدٌ وَكَانَ إِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ صَلَّى رَكْعَتَیْنِ. رَوَاهُ مُسْلِمٌ. وَزَادَ أَبُو دَاوُدَ: ثُمَّ یَخْرُجُ فَیُصَلِّی بِالنَّاسِ صَلَاة الْفجْر [۳۲۸].

۱۱۶۲- (۴) عبدالله بن شقیق سگوید: از عایشهلدرباره‌ی نمازهای نفلی رسول خدا جپرسیدم؛ او در پاسخ گفت: آن حضرت جپیش از نماز ظهر، در خانه‌ی من، چهار رکعت می‌خواندند؛ بعد از آن، می‌رفتند و نماز را برای مردم برگزار می‌کردند؛ آن‌گاه به خانه برمی‌گشتند و دو رکعت دیگر می‌خواندند. و همچنین نماز مغرب را با جماعت برای مردم برگزار می‌کردند؛ سپس وارد خانه می‌شدند و دو رکعت نماز می‌گزاردند؛ آن‌گاه بعد از برگزار نمودن نماز عشاء برای مردم، وارد خانه‌ی من می‌شدند و دو رکعت نماز می‌گزاردند؛ و شب‌ها با نماز وتر، نُه رکعت نماز می‌گزاردند.

گفتنی است که رسول خدا جبعضی از شب‌ها به طور طولانی، ایستاده نماز می‌گزاردند و برخی از شب‌ها به طور طولانی، نشسته نماز می‌خواندند؛ و هنگامی که ایستاده نماز می‌گزاردند و به حالت ایستاده قرائت می‌خواندند، رکوع و سجده را نیز به حالت ایستاده به جای می‌آوردند و اگر نشسته نماز می‌گزاردند و به حالت نشسته قرائت می‌خواندند، نشسته رکوع و سجده می‌نمودند (و برای انجام رکوع و سجده، برنمی‌خاستند).

و چون صبح صادق طلوع می‌کرد، دو رکعت نماز می‌گزاردند.

[این حدیث را مسلم روایت کرده است؛ و ابوداود نیز این عبارت را اضافه نموده است:] آن‌گاه (پس از گزاردن دو رکعت سنّت صبح،) از خانه بیرون می‌شدند و نماز بامداد را برای مردم برگزار می‌کردند و آن را با جماعت می‌گزاردند.

۱۱۶۳ - [۵] (مُتَّفَقٌ عَلَیهِ)

وَعَنْ عَائِشَةَ لقَالَتْ: لَمْ یَكُنِ النَّبِیُّ جعَلَى شَیْءٍ مِنَ النَّوَافِلِ أَشَدَّ تَعَاهُدًا مِنْهُ على رَكْعَتی الْفجْر [۳۲۹].

۱۱۶۳- (۵) عایشه ل گوید: پای‌بندی و مواظبت رسول خدا جنسبت به هیچ کدام از نمازهای نفلی (زاید بر فرایض)، به اندازه‌ی دو رکعت نماز سنّتِ پیش از نماز فرض صبح نبود.

[این حدیث را بخاری و مسلم روایت کرده‌اند].

«تعاهداً»: عهده‌دار شدن؛ مراقبت کردن؛ مواظبت نمودن؛ ملتزم شدن؛ برعهده گرفتن؛ پای‌بندی نمودن؛ بر دوش کشیدن.

۱۱۶۴ - [۶] (صَحِیح)

وَعَنْهَا قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «رَكْعَتَا الْفَجْرِ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا». رَوَاهُ مُسلم [۳۳۰].

۱۱۶۴- (۶) عایشه ل گوید: رسول خدا جفرمودند: «دو رکعت نماز سنّت قبل از صبح، از دنیا و هر آنچه که در آن وجود دارد، بهتر است».

[این حدیث را مسلم روایت کرده است؛ و در روایتی دیگر از امام مسلم و امام بخاری آمده است: «احبّ الیّ من الدنیا جمیعاً»؛ «از همه‌ی دنیا در نزد من دوست‌داشتنی‌تر است»].

۱۱۶۵ - [۷] (مُتَّفَقٌ عَلَیهِ)

وَعَنْ عَبْدِ الـلّٰهِ بْنِ مُغَفَّلٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «صلوا قبل صَلَاة الْمغرب رَكْعَتَیْنِ صَلُّوا قَبْلَ صَلَاةِ الْـمَغْرِبِ رَكْعَتَیْنِ». قَالَ فِی الثَّالِثَةِ: «لِمَنْ شَاءَ». كَرَاهِیَةَ أَنْ یَتَّخِذَهَا النَّاسُ سنة [۳۳۱].

۱۱۶۵- (۷) عبدالله بن مغفّل سگوید: پیامبر خدا جفرمودند: «پیش از نماز مغرب، دو رکعت نماز (مستحب) بگزارید؛ پیش از نماز مغرب، دو رکعت نماز (مستحب) بگزارید»؛ و پس از آن که سه بار این عبارت را تکرار کردند، فرمودند: «برای هرکس که بخواهد»؛ تا مبادا مردم، آن را سنّت (مؤکّده) قرار دهند.

[این حدیث را بخاری و مسلم روایت کرده‌اند].

شرح: همان‌گونه که در حدیث، وارد شده است، خواندن نماز نفل بین اذان و اقامه، مستحب است و در این باره اختلافی وجود ندارد، مگر در مورد دو رکعت قبل از نماز مغرب که برخی آن را مستحب نمی‌دانند. اما چنانچه ملاحظه می‌نمایید، رسول خدا جدر حدیث بالا، مشروعیت این دو رکعت را مورد تأیید قرار داده‌اند؛ و همچنین در روایت دیگری آمده است که آن حضرت جسه بار فرمودند: «قبل از نماز مغرب، نماز بخوانید» و بار سوم فرمودند: «البته هرکس خواست، نماز بخواند تا مبادا مردم آن را سنّت (مؤکّده) قرار دهند».

و همچنین انس سگوید: «هنگامی که اذان مغرب گفته می‌شد، یاران رسول خدا ج(برای خواندن نماز) به سوی ستون‌ها می‌شتافتند و به نماز می‌ایستادند تا این که رسول خدا جمی‌آمد و آنان همچنان مشغول نماز بودند». (بخاری)

و در روایت مسلم آمده است که اگر فرد بیگانه‌ای وارد مسجد می‌شد، فکر می‌کرد که نماز برگزار شده است؛ چون تعداد زیادی از صحابه، مشغول خواندن دو رکعت نماز نفل قبل از نماز مغرب بودند؛ لذا طبق احادیث بالا، خواندن دو رکعت نفل قبل از نماز مغرب، جایز است.

از این رو، از مجموعه‌ی این روایات، جواز دو رکعت قبل از مغرب، ثابت می‌گردد؛ بر همین اساس از متأخرین احناف، علامه ابن همام/، قول جواز را ترجیح داده است؛ و علامه انور شاه کشمیری نیز همین قول را برگزیده و گفته است: نفی استحباب دو رکعت قبل از مغرب، با روایات ثابت می‌گرد، ولی مکروه یا بدعت قرار دادن آن، هرگز جایز نیست.

پس با در نظر گرفتن روایات بالا، ادای این دو رکعت جایز، اما ترک آن بنا به دو دلیل بهتر است:

در احادیث، برای تعجیل و شتاب ورزیدن به نماز مغرب، تأکید فراوانی شده است؛ و این دو رکعت، منافی تعجیل به شمار می‌آیند.

بیشتر صحابه این دو رکعت را نمی‌خواندند؛ و مفهوم درست احادیث نیز از تعامل صحابه به اثبات می‌رسد؛ و چون که عموم صحابه، آن را ترک نموده‌اند، از این رو، ترک آن، بهتر خواهد بود؛ البته اگر کسی اقدام به ادای این دو رکعت کرد، قابل ملامت و سرزنش نخواهد بود.

و مولانا محمد عاشق الهی در کتاب «سیری در مسایل قدوری» ج ۱ ص ۷۴ و ۷۵ گوید: پیامبر جسه بار فرمودند: «صلّوا قبل صلاة المغرب»؛ «پیش از نماز مغرب، نماز بخوانید»؛ و در سوّمین بار فرمودند: «لمن شاء»؛ «برای کسی که می‌خواهد». و رسول خدا جاین جمله‌ی اخیر را بدین جهت فرمودند تا مردم نماز پیش از مغرب را سنّت نگردانند. این روایت را بخاری در کتاب «تهجّد» در باب «الصلاة قبل المغرب» نقل کرده است. و این حدیث به دو موضوع اشاره دارد: یکی مشروعیت نفل خواندن پیش از مغرب؛ و دیگری اینکه این نماز، سنّت مؤکده نیست.

ابن قدامه در کتاب «المغنی» (۱/۷۶۶) چنین می‌گوید: از ظاهر کلام امام احمد بن حنبل چنین دانسته می‌شود که خواندن دو رکعت نماز پیش از مغرب، جایز است ولی سنّت نیست.

به هر حال، برخورد مردم درباره‌ی دو رکعت نماز پیش از مغرب، به دو صورت است: گروهی از مردم، این نماز را با التزام و پایبندی می‌گزارند و هیچ‌گاه آن را ترک نمی‌کنند؛ و هرکس دو رکعت نماز پیش از مغرب را نخواند، با نگاهی تند و خشن بدو می‌نگرند؛ رفتار این گروه از مردم، غلوّآمیز و خارج از دایره‌ی تعالیم و آموزه‌های اسلامی است؛ زیرا که این گونه رفتار، بیانگر آن است که خواندن دو رکعت نماز پیش از مغرب، از زمره‌ی لوازم و ضروریات است که هیچ‌گاه نباید ترک شود و حال آن که این رفتار، مخالف این فرمـوده‌ی رسول خدا جاست که فرمودند: «برای کسی که می‌خواهد». و رسول خدا جاین جـملـه را بدین جهت فرمودند تا مردم نماز پیش از مغرب را سنّت قرار ندهند.

و گروهی دیگر از مردم بر این باورند که خواندن نماز نفل پیش از مغرب، به شدّت ممنوع و قدغن می‌باشد؛ از این رو هیچ‌گاه آن را نمی‌خوانند، و حال آن که برخی اوقات اتفاق می‌افتد که وقت کافی برای خواندن نماز پیش از مغرب وجود دارد؛ به ویژه در حرمین شریفین که ائمه‌اش پس از اذان، با اندکی تأخیر به محراب می‌رسند، به طوری که اگر کسی از نمازگزاران بخواهد می‌تواند در این فاصله دو رکعت نماز پیش از مغرب را بخواند؛ از این رو اگر چنانچه مردم گاهی اوقات دو رکعت نماز پیش از مغرب را بخوانند و گاهی آن را ترک کنند، هیچ گونه حَرج و اشکالی وجود ندارد.

و آنچه در برخی از کتاب‌های فقهی احناف وارد شده که: خواندن نماز نفل پیش از مغرب مکروه است؛ این کراهیت حمل بر صورتی می‌شود که دو رکعت نماز نفل پیش از مغرب به صورت طولانی خوانده شود به طوری که میان اذان و اقامه، فاصله‌ای طولانی ایجاد کند؛ ولی هرگاه فاصله‌ی میان اذان و اقامه کوتاه باشد و نماز به صورت مختصر و سبک اداء گردد، در این صورت هیچ گونه کراهیتی وجود ندارد.

شامی در کتاب «رد المحتار» (۱/۲۵۲) گوید: «اگر چنانچه دو رکعت نماز پیش از مغرب به صورت مختصر و کوتاه خوانده شود، هیچ اشکالی در خواندن آن نیست». و بدین موضوع در کتاب «الفتح» و «الحلیة» و «البحر» نیز اشاره شده است.

نگارنده گوید: بدین موضوع در صحیح بخاری، کتاب اذان، باب «کم بین الاذان و الاقامه» نیز تصریح شده است؛ این طور که عثمان بن جبلة و ابوداود از شعبه چنین نقل می‌کنند که وی گفت: «در بین اذان و اقامه (در هنگام مغرب)، وقت اندکی وجود دارد»؛ از این رو تأخیر زیاد و طولانی نمودن دو رکعت نماز پیش از مغرب به طوری که در تعجیل و زود خواندن نماز مغرب خللی ایجاد کند، مکروه است.

و چگونه مکروه نباشد و حال آن که بخاری از رافع بن خدیج سچنین نقل می‌کند که وی گفت: «ما (صحابه) با پیامبر جنماز مغرب را می‌گزاردیم و هنگامی که نماز ما به پایان می‌رسید، هریک از ما محل اصابت تیر خویش را می‌دید.» (یعنی نماز مغرب را زود می‌خواندیم به طوری که هوا به قدری روشن بود که اگر چنانچه یکی از ما تیر می‌انداخت، جای اصابت تیرش را می‌دید).

۱۱۶۶ - [۸] (صَحِیحٌ)

وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ سقَالَ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مُصَلِّیًا بَعْدَ الْـجُمُعَةِ فَلْیُصَلِّ أَرْبَعًا». رَوَاهُ مُسْلِمٌ

وَفِی أُخْرَى لَهُ قَالَ: «إِذَا صَلَّى أَحَدُكُمُ الْـجُمُعَةَ فَلْیُصَلِّ بَعْدَهَا أَرْبعا» [۳۳۲].

۱۱۶۶- (۸) ابوهریره سگوید: رسول خدا جفرمودند: «هر کس از شما که می‌خواهد پس از نماز جمعه، نماز بگزارد، باید چهار رکعت (سنّت) بخواند».

[این حدیث را مسلم روایت کرده است؛ و همو در روایتی دیگر گوید:] «هرگاه کسی از شما نماز جمعه را ادا کرد، باید پس از آن، چهار رکعت نماز (سنّت) بگزارد».

شرح: خواندن حداکثر چهار رکعت و حداقل دو رکعت بعد از نماز جمعه، سنّت است؛ زیرا خواندن دو رکعت نیز از رسول خدا جبه ثبوت رسیده است.

امام نووی/گوید: «بدیهی است که رسول خدا جبیشتر اوقات، چهار رکعت می‌خواندند». و بهتر هم همین است؛ چرا که حدیث قولی بالا، چهار رکعت را تأیید می‌نماید.

به هر حال؛ در کتاب‌های حدیث، نسبت به سنّت‌های پس از نماز جمعه دو رکعت، چهار رکعت و شش رکعت وارد شده است؛ امام ترمذی از عبدالله بن عمر سنقل می‌کند که وی پس از نماز جمعه، نخست دو رکعت می‌خواند و پس از آن، چهار رکعت دیگر می‌گزارد؛ از این رو از دیدگاه پیشوایان مجتهد و صاحب‌نظران فقهی، در این مورد اختلاف‌نظر وجود دارد؛ برخی دو رکعت و بعضی چهار رکعت و بعضی نیز شش رکعت را ترجیح داده‌اند؛ در مورد سنّت‌های قبل و بعد جمعه، پیش‌تر بحث شد.

[۳۲۵]- مسلم ۱/۵۰۳ ح (۱۰۳-۷۲۸)؛ ابوداود ۲/۴۲ ح ۱۲۵۰؛ ترمذی ۲/۲۷۴ ح ۴۱۴؛ نسایی ۳/۲۶۰ ح ۱۷۹۴؛ ابن ماجه ۱/۳۶۱ ح ۱۱۴۰؛ دارمی ۱/۳۹۷ ح ۱۴۳۸؛ و مسند احمد ۶/۳۲۶. [۳۲۶]- بخاری ۲/۴۲۵ ح ۹۳۷؛ مسلم ۱/۵۰۴ ح (۱۰۴-۷۲۹)؛ و دارمی ۱/۳۹۶ ح ۱۴۳۷. [۳۲۷]- بخاری ۲/۴۲۵ ح ۹۳۷؛ مسلم ۲/۶۰۰ ح (۷۱-۸۸۲)؛ نسایی ۳/۱۱۳ ح ۱۴۲۷؛ و موطأ مالک ۱/۱۶۶ ح ۶۹؛ «کتاب صلاة الجماعة». [۳۲۸]- مسلم ۱/۵۰۴ ح (۱۰۵-۷۳۰)؛ و ابوداود ۲/۴۳ ح ۱۲۵۱. [۳۲۹]- مسلم ۱/۱۰۵ ح (۹۵-۷۲۴). [۳۳۰]- ترمذی ۲/۲۷۵ ح ۴۱۶؛ و مسند احمد ۶/۵۰. [۳۳۱]- بخاری ۲/۱۱۰ ح ۶۲۷؛ مسلم۱/۵۷۳ ح (۳۰۴-۸۳۸)؛ ابوداود ۲/۵۹ ح ۱۲۸۱؛ ترمذی ۱/۳۵۱ ح ۱۸۵؛ ابن ماجه ۱/۳۶۸ ح ۱۱۶۲؛ و مسند احمد ۵/۵۵. [۳۳۲]- مسلم ۲/۶۰۰ ح (۱۷-۸۸۱)؛ ترمذی ۲/۳۹۹ ح ۵۲۳؛ مسند احمد ۲/۴۹۹؛ و ابوداود ۱/۱۷۳.