فصل دوم
۱۰۴۴ - [۶] (صَحِیح)
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ قَیْسِ بْنِ عَمْرو قَالَ: رَأَى النَّبِیُّ جرَجُلًا یُصَلِّی بَعْدَ صَلَاةِ الصُّبْحِ رَكْعَتَیْنِ فَقَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «صَلَاة الصُّبْحِ رَكْعَتَیْنِ رَكْعَتَیْنِ»
فَقَالَ الرَّجُلُ: إِنِّی لَمْ أَكُنْ صَلَّیْتُ الرَّكْعَتَیْنِ اللَّتَیْنِ قَبْلَهُمَا فَصَلَّیْتُهُمَا الْآنَ. فَسَكَتَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج. رَوَاهُ أَبُو دَاوُدَ وَرَوَى التِّرْمِذِیُّ نَحْوَهُ وَقَالَ: إِسْنَادُ هَذَا الْـحَدِیثِ لَیْسَ بِمُتَّصِلٍ لِأَنَّ مُحَمَّدَ بن إِبْرَاهِیم یسمع لَمْ یَسْمَعْ مِنْ قَیْسِ بْنِ عَمْرٍو. وَفِی شَرْحِ السُّنَّةِ وَنُسَخِ الْـمَصَابِیحِ عَنْ قَیْسِ بْنِ قهد نَحوه [۱۴۶].
۱۰۴۴- (۶) محمد بن ابراهیم/از قیس بن عمرو سروایت میکند که گفت: رسول خدا جمردی را دیدند که پس از گزاردن نماز (فرض) صبح، دو رکعت نماز میخواند؛ از این رو، فرمودند: نماز صبح عبارت است از دو رکعت (نماز سنّت) و دو رکعت (نماز فرض؛ پس چرا بعد از آنها، دو رکعت دیگر میخوانی؛ مگر نمیدانی که پس از فرض صبح، نمازی دیگر نیست)؟
آن مرد گفت: دو رکعتی که قبل از دو رکعت فرض است را نخواندهام؛ از این جهت آن دو رکعت را الان خواندم؛ پس پیامبر جخاموش ماندند (و انکار نکردند).
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است؛ و ترمذی نیز به سان آن را (در معنی نه در لفظ) روایت کرده و گفته است: اسناد این حدیث، متّصل نیست؛ چرا که محمد بن ابراهیم؛ از قیس بن عمرو ساین حدیث را نشنیده است.
و در «شرح السنة» و نسخههای «المصابیح» نیز به سان این حدیث (در معنی) از طریق قیس بن قَهد سروایت شده است].
شرح: از دیدگاه شافعیها و حنبلیها، اگر فردی از نمازگزاران، موفق به گزاردن دو رکعت سنّت، قبل از گزاردن دو رکعت فرض صبح نشد، در آن صورت میتواند آن دو رکعت سنّت را بعد از نماز فرض و قبل از طلوع خورشید بخواند. دلیل این بزرگواران، حدیث بالا است. و در روایتی دیگر چنین آمده است که قیس سدربارهی علّت خواندن دو رکعت سنّت بعد از نماز فرض صبح گفت: «یا رسول الله! انی لم اكن ركعت ركعتی الفجر»؛ «ای فرستادهی خدا! من دو رکعت سنّت قبل از فرض را نخوانده بودم». و پیامبر جنیز فرمودند: «فلا اذن».
امام شافعی و امام احمد بن حنبل، این فرمودهی رسول خدا ج، «فلا اذن» را به «فلا بأس اذن» معنی میکنند؛ یعنی اگر دو رکعت سنّت فوت شدند، خواندن آنها بعد از نماز فرض صبح، اشکالی ندارد.
در برخی از روایات، به جای «فلا اذن»، عبارت «فسكت النبی ج» آمده است؛ (همچون حدیث شماره ۱۰۴۴)؛ و در برخی، جملهی «فسكت النبی جو مضی ولم یقل شیئاً» آمده است که از مجموع آنها چنین برداشت میشود که آن حضرت جعذر قیس سرا پذیرفتهاند. و همین حدیث، دلیل شافعیها و حنبلیها میباشد.
و حنفیها و مالکیها، بر این باورند که گزاردن سنّتهای صبح بعد از فرض، تا طلوع خورشید، جایز نیست، بلکه در چنین حالتی، فرد نمازگزار، منتظر طلوع خورشید بماند و پس از آن که خورشید طلوع کرد، سنّتها را قضا بیاورد.
دلیل حنفیها و مالکیها، تمام احادیث و روایاتی است که دربارهی ممنوعیت گزاردن نماز بعد از فرض صبح آمده است؛ از جمله:
ابن عباس سگوید: «انّ رسول الله جنهی عن الصلوة بعد الفجر حتی تطلع الشمس وبعد العصر حتّی تغرب الشمس»(بخاری و مسلم)؛ «رسول خدا جاز گزاردن نماز بعد از فرض صبح تا طلوع خورشید و از خواندن نماز بعد از فرض عصر تا غروب خورشید، نهی کردند».
و ابوسعید خدری سگوید: رسول خدا جفرمودند: «لا صلوة بعد صلوة العصر حتّی تغرب الشمس ولا صلوة بعد صلوة الفجر حتی تطلع الشمس»(بخاری و مسلم)؛ «گزاردن نماز بعد از نماز عصر تا غروب خورشید و خواندن نماز بعد از فرض صبح تا طلوع خورشید، درست نیست». و ابوهریره سنیز گوید: «انّ رسول الله جنهی عن الصلوة بعد العصر حتی تغرب الشمس وعن الصلوة بعد صلوة الصبح حتی تطلع الشمس»؛ (بخاری و مسلم).
و علماء و صاحبنظران اسلامی گفتهاند که احادیث و روایاتی که دربارهی ممنوعیت نماز بعد از فرض صبح آمدهاند، به حدّ تواتر معنوی رسیدهاند.
و دلیل دیگر مالکیها و حنفیها، حدیث ابوهریره ساست؛ آنجا که میگوید: رسول خدا جفرمودند: «من لم یصلّ ركعتی الفجر فلیصلّهما بعد ما تطلع الشمس»(ترمذی ج ۱ ص ۸۲، باب ما جاء فی اعادتهما بعد طلوع الشمس)؛ «هر کس دو رکعت سنّت صبح را نگزارد، باید آنها را بعد از طلوع خورشید، بخواند».
و در پاسخ به دلیل شافعیها و حنبلیها، گفتهاند که حدیث قیس س- که مورد استدلال آنها میباشد - طبق نظر امام ترمذی؛ منقطع میباشد و متّصل نیست؛ از این رو امام ترمذی میگوید: «و اسناد هذا الحدیث لیس بمتّصل»؛ «اسناد حدیث قیس، متصل نیست»؛ زیرا محمد بن ابراهیم، از قیس ساین حدیث را نشنیده است. بنابراین، حدیثش قابل استدلال نمیباشد و در مقابل احادیث صحیح، قرار نمیگیرد.
۱۰۴۵ - [۷] (صَحِیح)
وَعَن جُبَیر بن مطعم أَنَّ النَّبِیَّ جقَالَ: «یَا بَنِی عَبْدَ مَنَافٍ لَا تَمْنَعُوا أَحَدًا طَافَ بِهَذَا الْبَیْتِ وَصَلَّى آیَةً سَاعَةَ شَاءَ مِنْ لَیْلٍ أَوْ نَهَارٍ». رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ وَأَبُو دَاوُد وَالنَّسَائِیّ [۱۴۷].
۱۰۴۵- (۷) جُبیر بن مُطعم سگوید: رسول خدا جفرمودند: «ای بنی عبد مناف! (که مسئول کلیدداری وعمران و آبادی مسجدالحرام و سیراب کردن حاجیان خانهی خدا هستید؛) کسی را در هیچ لحظهای از شبانهروز از طواف این خانه و گزاردن نماز در آن، منع نکنید».
[این حدیث را ترمذی، ابوداود و نسایی روایت کردهاند].
شرح: از این روایت دانسته میشود که نماز گزاردن در مکهی مکرمه - خداوند بر شرافت و بزرگی آن بیافزاید - در هیچ یک از اوقات مذکور، مکروه نیست؛ و همین نیز دیدگاه و نظریهی امام شافعی/است.
۱۰۴۶ - [۸] (ضَعِیف)
وَعَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ: أَنَّ النَّبِیِّ جنَهَى عَنْ الصَّلَاةِ نِصْفَ النَّهَارِ حَتَّى تَزُولَ الشَّمْسُ إِلَّا یَوْمَ الْـجُمُعَةِ. رَوَاهُ الشَّافِعِی [۱۴۸].
۱۰۴۶- (۸) ابوهریره سگوید: رسول خدا جاز خواندن نماز در وقت اِستواء (هنگامی که خورشید در وسط آسمان قرار میگیرد،) نهی فرمودند تا خورشید زوال کند؛ مگر در روز جمعه (که نهی از خواندن نماز به هنگام استواء خورشید، شامل آن نمیشود).
[این حدیث را امام شافعی/روایت کرده است].
۱۰۴۷ - [۹] (ضَعِیف)
وَعَنْ أَبِی الْـخَلِیلِ عَنْ أَبِی قَتَادَةَ قَالَ: كَانَ النَّبِیُّ جكَرِهَ الصَّلَاة نصف النَّهَار حَتَّى نِصْفَ النَّهَارِ حَتَّى تَزُولَ الشَّمْسُ إِلَّا یَوْمَ الْـجُمُعَةِ وَقَالَ: «إِنَّ جَهَنَّمَ تُسَجَّرُ إِلَّا یَوْمَ الْـجُمُعَةِ». رَوَاهُ أَبُو دَاوُدَ وَقَالَ أَبُو الْـخَلِیلِ لم یلق أَبَا قَتَادَة [۱۴۹].
۱۰۴۷- (۹) ابوالخلیل/از ابوقتاده سروایت میکند که گفت: پیامبر جاز خواندن نماز در وقت اِستواء (هنگامی که خورشید در وسط آسمان قرار میگیرد،) خوششان نمیآمد، تا خورشید زوال کند، مگر در روز جمعه که فرمودند: «چون در این وقت [در وقت استوای خورشید]، آتش دوزخ شعلهور میشود مگر در روز جمعه [که آتش دوزخ، شعلهور نمیشود و نماز در وقت اِستوای آفتاب، - در روز جمعه - ممنوع نیست)».
[این حدیث را ابوداود روایت کرده و گفته است: این حدیث متّصل نیست؛ چرا که ابوالخلیل، ابوقتاده سرا ملاقات نکرده است].
شرح: از دو حدیث بالا، امام ابویوسف/شاگرد ارشد امام ابوحنیفه/، روز جمعه را از اوقات مکروهه، مستثنی نموده است؛ از این رو، از دیدگاه وی، در وقت استواء در روز جمعه، میتوان نفل گزارد و گزاردن نماز نفل در این وقت از روز جمعه، ممنوع نمیباشد.
[۱۴۶]- ابوداود ۲/۵۱ ح ۱۲۶۷. [۱۴۷]- ابوداود ۲/۴۴۹ ح ۱۸۹۴؛ ترمذی ۳/۲۲۰ ح ۸۶۸؛ نسایی ۵/۲۲۳ ح ۲۹۲۴؛ ابن ماجه ۱/۳۹۸ ح ۱۲۵۴؛ و دارمی ۲/۹۶ ح ۱۹۲۶. [۱۴۸]- مسند امام شافعی ص ۶۳. [۱۴۹]- ابوداود ۱/۶۵۳ ح ۱۰۸۳.