فصل دوم
۱۰۹۳ - [۹] (صَحِیحٌ)
وَعَنْ أَنَسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «رُصُّوا صُفُوفَكُمْ وَقَارِبُوا بَیْنَهَا وَحَاذُوا بِالْأَعْنَاقِ فَوَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ إِنِّی لَأَرَى الشَّیْطَانَ یَدْخُلُ مِنْ خَلَلِ الصَّفِّ كَأَنَّهَا الْـحَذَفُ». رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۲۳۶].
۱۰۹۳- (۹) انس بن مالک سگوید: رسول خدا جفرمودند: «صفهایتان را پیوسته دارید (تا آنجا که فاصلهای بین افراد نباشد) و آنها را به هم نزدیک کنید (چنان که فاصلهی بین دو صف، از هم زیاد نباشد؛) و گردنها را برابر سازید (تا هنگام ایستادن در صف، پس و پیش نباشید؛) سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست که من میبینم شیطان از فاصلهی صفها وارد میشود؛ گویی «حَذَف» (گوسفند سیاه کوچکی که در یمن پرورش داده میشود) است».
[این حدیث را مسلم روایت کرده است].
شرح: «رُصُّوا»: صفهای خویش را پیوسته دارید و فشرده کنید و فاصلهها را پر نمایید.
«قاربوا بینها»: صف را به هم نزدیک نمایید؛ یعنی نباید فاصلهی بین دو صف، از هم زیاد باشد.
«حاذوا بالاعناق»: گردنهای خویش را در یک راستا قرار دهید؛ گردنهای خود را برابر و یکنواخت سازید تا به هنگام ایستادن در صف، پس و پیش و یا جلوتر و عقبتر از صف نباشید.
«خلل الصف»: جاهای خالی صف؛ فاصلهی صف؛ شکاف صف.
«الحَذَف»: گوسفند سیاه کوچکی که در سرزمین یمن، پرورش داده میشود.
به هر حال، هرگاه نماز، با جماعت گزارده شد، نخست مردم، صف اول را کامل کنند و صفها را پیوسته نمایند و آنها را به هم نزدیک کنند و گردنها را برابر سازند؛ سپس صف دوم و بعد، صف سوم را مرتّب نمایند؛ و تا زمانی که داخل صف، جای خالی باشد، خارج از صف، نایستند؛ و بدین ترتیب است که صفهای جلویی تکمیل میشوند و افراد باقیمانده، در صف دیگر قرار میگیرند.
و از احادیث پیشین، این نیز دانسته شد که روش صحیح و مسنون، آن است که صف نخست، برای مردان است و صف پس از آن، از آن کودکان؛ و اگر زنان نیز در جماعت شرکت داشتند، صف آنها، پشت سر کودکان خواهد بود.
۱۰۹۴ - [۱۰] (صَحِیحٌ)
وَعَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «أَتِمُّوا الصَّفَّ الْـمُقَدَّمَ ثُمَّ الَّذِی یَلِیهِ فَمَا كَانَ مِنْ نَقْصٍ فَلْیَكُنْ فِی الصَّفّ الْـمُؤخر». رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۲۳۷].
۱۰۹۴- (۱۰) انس بن مالک سگوید: پیامبر گرامی اسلام جفرمودند: «(نخست) صف پیشین، (یعنی صف اول) را تکمیل کنید؛ آن گاه صفهای بعدی را تکمیل نمایید؛ و اگر چنانچه کاستیای در تعداد باشد، باید در صف آخر باشد؛ (یعنی هرگاه نماز جماعت، برپا گردید، نخست نمازگزاران، صف اول را تکمیل کنند؛ سپس صف دوم و بعد صف سوم را؛ و تا زمانی که داخل صف، جای خالی باشد، خارج از صف، نایستند؛ و در نتیجه، بدین ترتیب است که صفهای جلویی تکمیل میشوند و نمازگزارانِ باقیمانده، در صف آخر قرار میگیرند)».
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
۱۰۹۵ - [۱۱] (ضَعِیف)
وَعَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ قَالَ: كَانَ رَسُولُ الـلّٰهِ جیَقُولُ: «إِنَّ اللهَ وَمَلَائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى الَّذِینَ یَلُونَ الصُّفُوفَ الْأُولَى وَمَا مِنْ خُطْوَةٍ أَحَبُّ إِلَى الـلّٰهِ من خطْوَة یمشیها یصل العَبْد بهَا صفا». رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۲۳۸].
۱۰۹۵- (۱۱) براء بن عازب سگوید: رسول خدا جپیوسته میفرمودند: «بیگمان خداوند و فرشتگانش بر کسانی که به صفهای نخست نماز نزدیکاند، (یعنی بر نمازگزارانی که در صفهای نخست قرار دارند،) درود و رحمت میفرستند؛ و به نزد خداوند بلندمرتبه، هیچ گامی پسندیدهتر و بهتر از آن گامی نیست که بنده آن را برای تکمیل کردن و راست نمودن صف نماز برمیدارد».
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
۱۰۹۶ - [۱۲] (حَسَنٌ)
وَعَنْ عَائِشَةَ لقَالَتْ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «إِن اللهَ وَمَلَائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى مَیَامِنِ الصُّفُوفِ». رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۲۳۹].
۱۰۹۶- (۱۲) عایشهلگوید: رسول خدا جفرمودند: «به راستی خداوند و فرشتگانش بر کسانی که در جانب راست صفها هستند، درود و رحمت میفرستند».
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
شرح: «صلات» و «صلوات» که جمع آن است، هرگاه به خدا نسبت داده شوند، به معنی «فرستادن رحمت» است؛ و هرگاه به فرشتگان و مؤمنان، منسوب گردد، به معنی «طلب رحمت» میباشد.
و شاید منظور از «صلوات» در اینجا، انواع تکریمها و پیروزیها و ترفیع مقام و جایگاه به نزد خدا و بندگان باشد؛ و پرواضح است که «صلوات»، مفهوم وسیعی دارد که هم این امور و هم سایر رحمتها و نعمتهای الهی را شامل میشود.
و تعبیر به «یصَلّون»، به صورت فعل مضارع، دلیل بر استمرار است؛ یعنی پیوسته خداوند و فرشتگان، رحمت و درود بر کسانی که در جانب راست صفها قرار دارند؛ نثار میکنند؛ رحمت و درودی پیوسته و جاودانی.
به هر حال، از این حدیث و احادیثی دیگر، معلوم میشود که کسانی که در جانب راست صفها و در صف اول نماز قرار دارند، مستحق رحمتهای خاص خداوند و دعا و استغفار فرشتگان الهی قرار میگیرند؛ شاید از نظر ما، بین صف اول و دوم نماز، فاصلهی به ظاهر اندکی وجود داشته باشد، ولی به نزد خداوند بلندمرتبه، فاصلهی بین آنها، بسیار زیاد است؛ از این رو، مؤمنان را بایسته است که برای فراچنگ آوردن رحمتهای الهی و دعای فرشتگان، تا میتوانند، نمازهای خویش را با جماعت و در صف اول بخوانند؛ و این خود مستلزم آن است که پیش از دیگران و زودتر از آنان، به مسجد بروند؛ پیامبر جمیفرمایند:
«لو یعلم الناس ما فی النداء والصفّ الاوّل ثم لم یجدوا الّا ان یستهموا علیه لاستهموا»(بخاری و مسلم)
«اگر مردمان میدانستند که اذان و صف نخست، چه پاداشی دارند و راهی جز قرعهکشی جهت احراز آنها نمییافتند، حتماً قرعهکشی میکردند».
«میامن»: جمع «میمنة»: به معنای جانب راست.
۱۰۹۷ - [۱۳] (صَحِیح)
وَعَنِ النُّعْمَانِ بْنِ بَشِیرٍ قَالَ: كَانَ رَسُولُ الـلّٰهِ جیُسَوِّی صُفُوفَنَا إِذَا قُمْنَا إِلَى الصَّلَاةِ فَإِذَا اسَتْوَیْنَا كَبَّرَ. رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۲۴۰].
۱۰۹۷- (۱۳) نعمان بن بشیر سگوید: روش پیامبر گرامی اسلام جچنان بود که هرگاه برای (گزاردن) نماز به پا میخاستیم، نخست صفهای ما را (با دست یا اشاره و یا با فرمان خویش) برابر و راست میکردند؛ و چون صفهای ما، راست و پیوسته و برابر و یکنواخت میشد، تکبیر شروع نماز را میگفتند و نماز را آغاز میکردند.
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
شرح: از این حدیث، چنین برداشت میشود که برای امام، سنّت است که تا صفهای نماز را راست و برابر نکرده است، شروع به نماز نکند؛ و برای وی، زیبنده است که خود با دست یا با اشاره و یا با زبان، صفهای نمازگزاران را راست کند و یا شخصی دیگر را مأمور کند تا به نمازگزاران بگوید تا صفهای خویش را پیوسته دارند و آنها را به هم نزدیک بگیرند و فاصلهی بین صفها از هم زیاد نباشد و گردنها را برابر سازند و به هنگام ایستادن در صف، جلو یا عقب نروند.
۱۰۹۸ - [۱۴] (ضَعِیف)
وَعَنْ أَنَسٍ قَالَ: كَانَ رَسُولُ الـلّٰهِ جیَقُولُ عَنْ یَمِینِهِ: «اعْتَدِلُوا سَوُّوا صُفُوفَكُمْ». وَعَنْ یَسَارِهِ: «اعْتَدِلُوا سَوُّوا صُفُوفَكُمْ». رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۲۴۱].
۱۰۹۸- (۱۴) انس بن مالک سگوید: عادت پیامبر جبر آن بود که خطاب به کسانی که در جانب راست ایشان بودند، میفرمودند: «راست بایستید و صفهایتان را برابر و یکنواخت و صاف و راست بگیرید؛ (یعنی صفهایتان را پیوسته دارید تا آنجا که فاصلهای بین افراد نباشد و آنها را به هم نزدیک کنید، چنان که فاصلهی بین دو صف، از هم، زیاد نباشد؛ و گردنها را برابر سازید تا به هنگام ایستادن در صف، پس و پیش نباشید).
و خطاب به کسانی که در جانب چپ ایشان قرار داشتند، نیز میفرمودند: «راست بایستید و صفهایتان را صاف و برابر بگیرید».
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
شرح: «عن یمینه»: کسانی که در جانب راست پیامبر جایستاده بودند؛ یعنی کسانی که در جانب راست صف قرار گرفته بودند.
«اعتدلوا»: در قیام، راست بایستید.
«سوّوا»: جاهای خالی در صف را پر کنید؛ صفها را پیوسته دارید؛ صفها را به هم نزدیک کنید تا آنجا که فاصلهی بین دو صف، از هم زیاد نباشد.
۱۰۹۹ - [۱۵] (صَحِیحٌ)
وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «خِیَارُكُمْ أَلْیَنُكُمْ مَنَاكِبَ فِی الصَّلَاة». رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۲۴۲].
۱۰۹۹- (۱۵) عبدالله بن عباس سگوید: رسول خدا جفرمودند: «بهترین و برترین شما (در آداب و اخلاق)، کسی است که در نماز، شانههایش نسبت به دیگران، انعطافپذیرتر و رامتر باشد».
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
شرح: «خیارکم»: بهترین شما در آداب و اخلاق اسلامی.
«اَلْیَنكم مناكب فی الصلوة»: برای این عبارت، میتوان چند ترجمه و تفسیر کرد:
۱- شانههای وی در نماز، انعطافپذیرتر باشد؛ بدین معنی که اگر چنانچه نمازگزار در صف بود و دیگری او را دستور داد تا شانهاش را راست کند یا دیگری دستش را بر روی شانهاش نهاد تا صف را راست کند، او بیآن که لجباری کند و عناد ورزد، از فرمان اطاعت کند و در این راستا، لجباری و عناد و سرکشی و تمرّد نکند. یعنی بهترین شما، کسی است که در نماز، از دیگر نمازگزاران برای راست کردن صف، مُنقادتر و فرمانبردارتر است.
۲- بهترین شما، کسی است که در نماز، از همه باوقارتر، سنگینتر و باخشوع و خضوعتر باشد؛ یعنی اندامهای بدن خویش را از حرکت باز نگاه دارد و به وسیلهی بازی با اندام، غافل نماند و روباهآسا به این طرف و آن طرف نگاه نکند و همچون خروس، نوک نزند و خیلی تند و سریع، به رکوع و سجده نپردازد؛ بلکه همان گونه که خداوند بلندمرتبه تشریع نموده است، نماز را با تمامی ارکان و حدّ و حدودش ادا نماید.
۳- اگر چنانچه در صف نماز، اندکی جای خالی بود و کسی خواست آن را پر کند، در آن صورت وی، او را از این کار منع نکند بلکه اندگی جای باز کند و جمع و جور بایستد تا آن تازهوارد - که قصد پر کردن صف را دارد - در مضیقه و تنگنا قرار نگیرد؛ چنین فردی که اندکی جای باز میکند و تکبّر و غرور، دامان او را نمیگیرد، بهترین و برترین فرد در اخلاق و آداب اسلامی است.
ناگفته نماند که تفسیر نخست، بهتر و باستهتر از دو تفسیر دیگر است.
[۲۳۶]- ابوداود ۱/۴۳۴ ح ۶۶۷؛ و نسایی ۲/۹۲ ح ۸۱۲. [۲۳۷]- ابوداود ۱/۴۳۵ ح ۶۷۱؛ و نسایی ۲/۹۳ ح ۸۱۸. [۲۳۸]- ابوداود ۱/۴۳۲ ح ۶۶۴؛ و نسایی ۲/۸۹ ح ۸۱۱. [۲۳۹]- ابوداود ۱/۴۳۷ ح ۶۷۶؛ و ابن ماجه ۱/۳۲۱ ح ۱۰۰۵. [۲۴۰]- ابوداود ۱/۱۴۳۲ ح ۶۶۵. [۲۴۱]- ابوداود ۱/۴۳۵ ح ۶۷۰. [۲۴۲]- ابوداود ۱/۴۳۵ ح ۶۷۲.