۶۲- ودر صفحه ۱٩٧ میگوید [۱۸٧]:
بعنوان مثال حدیث: «الخلفاء من بعدي اثنا عشر كلهم من قريش». وفي رواية: «كلهم من بنىهاشم».
«خلفاء بعد از من دوازده نفرند، همه آنها از قریش و در روایتی همه آنها از بنیهاشماند». [این حدیث را بخاری، مسلم و همه صحاح اهل سنت روایت کردهاند].
دروغ و دروغگویان را خداوند لعنت کند. این حدیث، حدیث معروفی است اما این لفظ آن نیست بلکه لفظ معروف آن عبارتست از:
«لاَ يَزَالُ أَمْرُ النَّاسِ مَاضِيًا مَا وَلِيَهُمُ اثْنَا عَشَرَ رَجُلاً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ». «امر مردم همچنان ادامه دارد تا دوازده مرد که همگی از قریشاند حکومت نمایند» [۱۸۸].
الفاظ دیگری هم وجود دارد که ما این الفاظ را با ذکر مصادرشان میآوریم.
«إِنَّ هَذَا الأَمْرَ لاَ يَنْقَضِى حَتَّى يَمْضِىَ فِيهِمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً» [۱۸٩].
«این دین به پایان نمیرسد تادر میان آنها دوازده خلیفه نیاید وهمه آنها از قریشاند».
«لايزال الاسلام عزيزا إلى اثني عشر خليفه كلهم من قريش» [۱٩۰].
«اسلام همچنان تا دوازده خلیفه که همه از قریش اند، عزیز است».
«لاَ يَزَالُ الدِّينُ قَائِمًا حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ أَوْ يَكُونَ عَلَيْكُمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ» [۱٩۱].
«دین همچنان پابر جاست تا قیامت برپا شود یابر شما دوازده خلیفه بیایند که همهشان از قریش است».
«لاَ يَزَالُ هَذَا الدِّينُ عَزِيزًا مَنِيعًا إِلَى اثْنَىْ عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ» [۱٩۲].
«این دین همچنان غالب و مستحکم است تا دوازده خلیفه بیایند و همه آنها از قریشاند».
خواننده گرامی! حتما شما دو مطلب ملاحظه نمودید:
۱- اختلاف لفظی که میان روایت مسلم و نقل تیجانی وجود دارد.
۲- ر هیچ یک از این روایات جمله: «كلهم من بنيهاشم» [۱٩۳]. وجود ندارد. و این جمله را تیجانی از جیبش بیرون آورده و از جمله دروغهای بیپایانش است.
اما مسئله اول یعنی لفظ حدیث، بر هیچ خردمندی پوشیده نیست که لفظ حدیث، به دلائل زیر بر هدف تیجانی دلالت نمیکند:
۱- الفاظ حدیث دلالت میکنند که این دوازده نفر، بر مردم حکومت میکنند و امیر آنها میشوند و این مطلب در حدیث آشکار است.
۲- از ائمه دوازهگانه شیعه فقط حضرت علی و حسنبحکومت کردند.
۳- پیامبرصدر این حدیث میگوید: دین همچنان غالب، توانا و استوار باقی میماند تا حکومت دوازده خلیفه بپایان رسد و به اعتقاد شیعه، امام دوازدهم هنوز نیامده است با وجود اینکه امروز مسلمانان در ذلت وضعف بسر میبرند تا جائیکه کفار بر آنها مسلط شده و به بدترین وجهی آنها را شکنجه میکنند و خداوند میداند که به پیامبرصدروغ گفته نمیشود و پیامبرصهم دروغ نمیگوید.
اینجا این سؤال مطرح میگردد که پیامبرصمیفرماید: دوازده نفر حکومت میکنند و امور مسلمین را بدست میگیرند و تعداد ائمه شیعه هم دوازده نفر است آیا این تساوی عدد صرفاً یک مسئله اتفاقی است؟
در پاسخ باید گفت: خیر، این مسئله تصادفی و اتفاقی نیست و شیعیان اولیه اعتقاد به امامت دوازده نفر نداشتند به همین خاطر هم به گروههای زیادی تقسیم شدند. گروهی از شیعه، تنها به امامت حضرت علیساعتقاد دارند و همینجا توقف میکنند و آنها را سبئیه میگویند وگروهی امامت حضرت علی، حسن، حسین و محمد بن علی را میپذیرند و توقف میکنند و اینها را کیسانیه میگویند و گروهی دیگر به امامت تا جعفر صادق اعتقاد دارند و توقف میکنند و بالاخره گروهی به امامت مهدی منتظر اعتقاد دارند و آنها اثناعشری هستند. و گروههای دیگر و اختلافات زیادی میان آنها وجود دارد، برای شناخت بیشتر به کتاب «فرق الشيعة»نوبختی، مراجعه کنید.
و شما ای خواننده گرامی! مشاهده میکنید که اعتقاد به دوازده امام خیلی دیر هنگام درمیان تشیع پیدا شد و اصلاً این فرقه اثنا عشری میان متقدمین شیعه وجود نداشت پس اینگونه احادیث، بعد از وفات رسول اکرمص، بلکه بعد از وفات بیشتر ائمه شیعه ساخته و وضع شده است.
در نتیجه برای خواننده گرامی آشکار گردید که شیعه این عدد را مساوی با آنچه در حدیث رسول خداصآمده است، قرار دادند.
و در پایان باید گفت: که در روایت صحیح آمده است که «كلهم من قريش» [۱٩۴]. و چنین نیست که پیامبر خداص، عامتر را ذکر کند و هدفش، خاصتر باشد. این خلاف فصاحت و بلاغت است درحالیکه پیامبرص، فصیحترین و بلیغترین انسانها است.
بعنوان مثال اگر اعلان کنیم که هر فرد عرب را صد دینار میدهیم و فردی مصری نزد ما بیاید، بگوئیم نه، هدف ما هر سوریهای است، آیا وی ما را متهم به نادانی و ناتوانی در گفتار نمیکند و نمیگوید پس چرا نمیگوئید هر سوریهای را صد دینار میدهیم؟ و اگر هدف پیامبرصحضرت علیسو فرزندانش میبود، میگفت: آنها علی و فرزندانش هستند و تازه اگر پیامبرصمیگفت: همه این خلفاء از بنیهاشم، هستند چنین سخنی هم بلیغ نبود زیرا فرزندان هاشم بسیارند و قریش از آنها بیشترند درحالیکه روایت در مورد قریش آمده است. و اگر تیجانی و دیگران به خاطر مناسبت عدد، به این حدیث استدلال میکنند، در مورد حدیثی که مسلم در صحیحش روایت کرده است که رسول اکرمصفرمود: «در امت من دوازده نفر منافق است» [۱٩۵]، چه تفسیری دارند؟
[۱۸٧] شماره صفحه از کتاب عربی میباشدو درترجمه فارسی آن، نیافتم. [۱۸۸] صحیح مسلم: کتاب الامارة، شماره: ۶. [۱۸٩] صحیح مسلم: ـ کتاب الامارة ، شماره: ۵. [۱٩۰] صحیح مسلم: کتاب الامارة، شماره: ٧. [۱٩۱] صحیح مسلم: کتاب الامارة، شماره: ۱۰. [۱٩۲] صحیح مسلم کتاب الامارة، شماره: ٩. [۱٩۳] «همه آنها از بنیهاشماند». [۱٩۴] همه آنها از قریشاند. [۱٩۵] صحیح مسلم کتاب صفات المنافقین شماره ۱۰.