۸- در صفحه ۶۱ تیجانی میگوید:
«که آنجا غیرت وهابیت در من بهجوش آمد که فوراً به دکتر گفتم: پس تو ای حضرت دکتر وهابی هستی زیرا آنها هم مانند تو معتقد به وجود اولیای الهی نیستند».
۱- تیجانی اهل سنت را برای تمسخر و عیبجوئی وهابی مینامد, اهل سنت خود را وهابی نام نگذاشتهاند اگرچه این اسم -به خودی خود- شرف و افتخار آنها است اهل سنت متبع و پیرو سلف هستند، مبتدع نیستند [۳۰].
۲- تیجانی میگوید: «آنها معتقدند که اولیائی وجود ندارد».
این دروغ صریحی است بحمد الله کتب اهل سنت همه جا صدا میکنند و میگویند: این ادعا دروغ است.
امام محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان تمیمی در کتابش (كشف الشبهات)میفرماید: «دوستی اولیاء و پیروی از آنها و اعتراف به کرامات آنها بر تو واجب است و بجز مبتدعات و گمراهان، کسی کرامات آنها را انکار نمیکند و دین خداوندأ دین وسط بین دو طرف (افراط وتفریط) است» [۳۱].
ایکاش تیجانی یکی از کتابهای کسانی که آنها را وهابی مینامد ذکر میکرد که آنها در این کتاب چنین ادعائی کردهاند. خداوندأ دروغگویان را لعنت کند. آنچه علماء اهل سنت آن را انکار میکنند یاوه گوییهای تیجانی است که در مورد عبد القادر گیلانی در فقره شماره: ۶ متذکر شد.
ألم تر أن الحق تلقاه أبلجا
وأنك تلقد باطل القول لجلجا
«آیا نمیبینی که حق واضح و آشکار نزد تو آمد و تو با شک و تردید به استقبال باطل میروی».
[۳۰. ] -وهابیت، نسبت به سوی محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان تمیمی است وی سال ۱۱۱۵ در عینیه متولد شد و برای فراگیری علم به حجاز، شام و بصره سفر کرد دعوت او بهسوی توحید و دوری از شرک و بدعات بود وی آستینهایش را بالا زد و با دلیل بحث و مجادله میکرد، پیرو دلیل بود در نتیجه دارای اتباع و پیروانی گردید که او را کمک کردند و دعوت او را منتشر نمودند، دشمنان او را متهم به کفر، حلال کردن محارم و امور زشت دیگر نمودند. انسان منصف باید کتابها و تالیفات وی را بخواند تا روش و دعوت او را بشناسد و از مشهورترین کتابهای او میتوان کتاب التوحید، کشف الشبهات و مختصر السیرة و کتب دیگرکه تعداد آنها زیاد است را نام برد. و به کسانی که به روش او در دعوت بسوی دین صحیح حرکت کردند، وهابی گفته شد اما گروهی که راه محمد بن عبدالوهاب را دنبال کنند و خودشان را وهابی بنامند وجود خارجی ندارد. وی سال ۱۲۰۶ دنیا را وداع گفت. [۳۱] کشف الشبهات: الفصل العاشر، ص: ۱۱۱ ضمن کتاب: الطریق إلى الجنة.