سخنی از مترجم
الحمد لله رب العالـمين والعاقبة للمتقين وصلى الله على محمد وعلى آله وصحبه أجمين. آما بعد:
سخن را از کجا آغاز کنم؟ اسلام از همان بدو پیدایش مورد تهاجم و حمله مشرکین، یهود نصاری و منافقین قرار گرفت، آنها لحظهای آرام ننشستند وهر وقت فرصتی پیدا کردند به اسلام و مسلمین ضربه زدند.
بگذارید نگاهی کوتاه و گذرا به تاریخ صدر اسلام بیندازیم از شکنجه و اذیت و آزار مسلمین در مکه گرفته تا جنگهای تبلیغاتی و روانی در مدینه و توطئههای مختلف، همه و همه برای خاموش کردن نور اسلام انجام گرفت اما کفر و نفاق نتوانست را ه به جای ببرد.
خطرناکترین پدیده، پدیده نفاق بود که برای اولین بار در مدینه اظهار وجود نمود، گروهی به ظاهر لباس اسلام را در تن کرده بودند و نام اسلام را با خود به یدک میکشیدند، از پشت به اسلام خنجر میزدند، ریشه این گروه از یهود سرچشمه میگرفت، همان کسانیکه قرآن آنها را دشمن سرسخت اسلام و مسلمین نامیده است آنجا که میگوید:
﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَٰوَةٗ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلۡيَهُودَ﴾[المائدة: ۸۲].
آنها چندین بار نقشه ترور شخص رسول خداصرا ریختند، مسمومش کردند، خاصتند او را ترور شخصیت نمایند، به وی تهمت زدند، به همسر گرامیش حضرت عایشه صدیقهلتهمت زدند، در جنگ احد از وسط راه برگشتند، در غزوه خندق خیانت کردند و به احزاب مخالف اسلام پیوستند، جنگهای تبلیغاتی و روانی مختلفی براه انداختند اما وجود مبارک شخص رسول خداصو بیداری و آگاهی شاگردان راستین مکتب او، صحابه و یاران باوفایششباعث شد که توطئههای آنها نقش بر آب شود و همه توطئهها به شکست انجامد.
اما یهودیان بیکار ننشستند، عبدالله بن سبا یهودی را علم کردند و او فتنههای متعددی برپا کرد، در اولین فتنه، خلیفه سوم رسول خداص، حضرت عثمان بن عفانسبه شهادت رسید، بعد مسئله الوهیت حضرت علیسرا مطرح کرد که حضرت علیسبسیاری از طرفدارانش را در آتش سوزاند.
وقتی همه تلاشهایشان برای نابودی اسلام دچار شکست گردید و اسلام روز بروز قدرت میگرفت و آنها توانایی مواجهه و رویاروی با اسلام را بطور مستقیم در خود نمیدیدند، بعد از اینکه توطئهها کردند اینبار خواستند تا مبلغان و شاهدان اسلام، همان کسانی را که پیامبر اکرمصآنها را برای تبلیغ اسلام به جاهای مختلف فرستاد، خدشه دار نمایند تا بدینصورت اعتماد مردم را نسبت به اسلام و قرآن ضعیف نمایند و از طرفی دیگر در نهایت رسول خداصزیر سؤال رود که چگونه چنین افرادی را مسئول تبلیغ دینش قرار داد و به آنها اعتماد کرد و چگونه شاگردانی تربیت نمود؟
برای رسیدن به این هدف، دست به تبلیغات وسیعی علیه صحابه رسول خداصزدند، از خانواده و نزدیکترین افراد به رسول خداصآغاز نمودند، حضرت عایشهل، همسر گرامی و نزدیکترین فرد رسول خداصرا تهمت زدند و بعدها همه کارهایش را زیر سؤال بردند و بدنبال آن دو پدر خانم رسول اکرمصحضرت ابوبکرس، یار غار و یاور رسول خداصدر سفر و حضر و حضرت عمرس، این حامی بزرگ و وزیر رسول خداصرا در ایمان و تقوایشان متهم نمودند، داماد رسول خداص، حضرت عثمانس، همان کسی را که رسول خداصدو دخترش را به نکاحش در آورد و فرمود اگر دختر سومی میداشتم به نکاح حضرت عثمانسدرمیآوردم را تهمت زدند افتراها به او بستند و او را مرتد خواندند و بطور کلی همه عشره مبشره مهاجرین و انصار و اهل بیعت رضوان را مورد حمله قرار دادند، و بجز افرادی اندک یعنی حدود سه تا پنج نفر که در پشت آنها پناه بگیرند، هیچکسی را باقی نگذاشتند.
اما نوایای شوم آنها هر از چند گاهی خود را بروز داد و اگرچه توانستند با شعارهای فریبندخ خود بعضی از ساده اندیشان و ساده لوحان را فریب دهند اما عموم مسلمانان همچنان آگاه و بیدار ماندند و کسانی که حوادث تاریخ را دنبال کنند و کارهای آنها را بررسی نمایند به نوایای آنها پی خواهند برد در زمانی که دولت عثمانی مشغول جنگهای صلیبی بود، آنها در ایران توسط شاهان صفوی جنگی دیگر علیه اسلام در مرزهای شرقی دولت اسلامی براه انداختند و بدینطریق دولت عثمانی را از دو طرف درگیر جنگ نمودند خواجه نصیرالدین طوسی و محمد بن علقمی، دو تن از بزرگان آنها، زمینه را برای ورود تاتار به بغداد فراهم کردند و باعث شدند تا صدها هزار مسلمان کشته شود و به هزاران زن تجاوز شود و هلاکو خان آن همه مصائب را بر سر مردم بغداد آورد و سر انجام این دو تن را جزء وزراء و مقربین خویش قرار داد. مشت نمونۀ خروار است، کسانیکه با تاریخ و حرکتهای باطنی آشنایی دارند خوب این مطالب را میدانند که این مقدمه گنجایش ذکر آنها را ندارد.
و هم اینک با یافتن فرصتی دیگر، در زمانی که بیداری اسلامی اخیراً میرفت تا دنیای کفر و استعمار را متزلزل نماید، آنها بین مسلمین تفرقه انداختند، و با نفاق و شیطنت همهجا برای مسلمانان مشکلاتی ایجاد نمودند.
دهها تن از علمای اهل سنت را در ایران به خاک و خون کشیدند و صدها نفر دیگر را آواره کردند، مساجد را تخریب نمودند و با تخریب مسجد شیخ فیض و گلوله باران کردن نمازگزاران در مسجد مکی یهود و هندوها را روسفید کردند.
و خطرناکتر از همه هزاران کتاب و جزوه علیه، اسلام و مقدسات اهل سنت بویژه صحابهشچاپ و نشر نمودند.
و در این راستا فردی بنام تیجانی علم کرد تا همه مقدسات اهل سنت، بویژه صحابه رسول خداصرا زیر سؤال ببرد، وی خود را فردی سنی معرفی میکند که با تحقیق شیعه شده است و کتابهایی به زبان عربی نوشته که در ایران این کتابها به زبان فارسی ترجمه شده و در سطح وسیعی توزیع گردیده، این طرفداران وحدت!!! در حالی این کتب را توزیع کردند که اگر کسی در این مورد صحبتی میکرد روانه زندان میشد بعنوان نمونه به مولوی ابراهیم دامنی و تعدادی دیگر میتوان اشاره کرد که هنوز در زندان بسر میبرند، بگذارید سخن را خلاصه کنم آقای تیجانی کتابهایش را از دروغ تهمت و افتراء پر نموده است اصلاً خجالت نمیکشد گویا همه خوانندگان کتابهای تیجانی در تصور وی افرادی احمق و نادان هستند به همین خاطر خیلی راحت دروغ میگوید و از احادیث ضعیف و ساختگی برای رسیدن به اهداف شومش استدلال میکند.
در پاسخ به یاوههای تیجانی، کتابهای مختلفی به زبان عربی مثل [«لانتصار، وبل ضللت وكشف الجاني محمد التيجاني], نوشته شده است، از آنجائیکه همه کتابها به زبان عربی بودند و خواننده فارسی زبان به آنها دسترسی نداشت بنده کتاب اخیر یعنی «كشف الجاني محمد التيجاني»را که بسیار مختصرتر از بقیه کتب بود ترجمه نمودم تا برادران فارسی زبان با بعضی از دروغها و تهمتهای تیجانی آشنا شده و ارزش کتابها و گفتههای تیجانی را بدانند. مؤلف محترم در این کتاب بعضی از دروغهای تیجانی را برشمرده و به تناقضگوییهای وی اشاره کرده است البته قابل یادآوری است که مؤلف در این کتاب در صدد پاسخ دادن تیجانی نبوده مگر در مواردی اندک که به بعضی از یاوههای تیجانی پاسخ دادهاست. بنده در ترجمه سعی نمودم عبارتهای تیجانی را از کتابهای فارسی نقل کنم و شماره صفحات کتابهای فارسی که بنیاد معارف اسلامی قم چاپ و نشر نموده است، را ذکر کنم تا در صورتیکه خواننده فارسی زبان خواسته باشد، به آنها مراجعه کند. برای وی آسان گردد.
امیدوارم این کتاب برای خوانندگان محترم مفید واقع گردد و خداوند آن را در میزان حسناتم قرار دهد.
در پایان از خواننده گرامی تقاضای دعای خیر دارم.
والسلام
جعفر تقی زاده
پرورد گارجهانیان را شکر و سپاس میگوییم و بر پیامبرمان محمدصو اصحاب و پیروانش تا روز قیامت درود میفرستیم و بعد:
شیخ عثمان را از زمانی که دانشجوی دانشگاه بود، میشناسم وی از علاقهمندان به جستجو و تحقیق بود و تلاش میکرد تا در بسیاری از مسائلی که قابل بحث و اختلاف میان علما بود به حقیقت برسد و بعد از فارغ التحصیلی هم، این استعداد همچنان در وی باقی ماند در نتیجه همچنان سخنرانی و مناظره میکرد و صاحبان بدعت را پاسخ میداد و از نمونههای آن، همین کتابی است که در پاسخ تیجانی تالیف نموده و در این کتاب با ادله و برهان ثابت نموده است که تیجانی در بسیاری از مسائلی که از آنها صحبت میکند، بیباکانه دروغ میگوید در صحیح بخاری و صحیح مسلم از عبدالله بن مسعودسروایت است که رسول خداصفرمود:
«راستی را پیشیه خود سازید زیرا راستگویی به سوی، نیکی هدایت و راهنمایی میکند و نیکی انسان را به بهشت میرساند و فرد همچنان راست میگوید و در جستجوی راستگویی است تا اینکه نزد خداوندأصدیق و راستگو نوشته میشود و از دروغ، دوری کنید زیرا دروغگویی انسان را بسوی فسق و فجور رهنمون میشود و فسق و فجو ر انسان را به جهنم میرساند و فرد همچنان دروغ میگوید و در جستجوی دروغگویی است تا اینکه نزد خداوند کذاب و دروغگو نوشته میشود» [۱].
همچنین وی توضیح دادهاست که تیجانی از یک مذهب صوفی منحرف به مذهب منحرف دیگری متحول شده، مانند کسی که ازشدت گرما به آتش پناه ببرد بطوریکه وی مذهب اهل سنت و جماعت را که رسول خداصو یارانش بر آن بودند را نپذیرفته بود بنابراین مقایسهای که بین مذهب اول و مذهب دومش انجام میدهد در واقع مقایسهای میان تشیع و تصوف است. همچنین آقای عثمان بسیاری از انحرافات مذهب شیعه امامی را مطرح و بررسی کرده است مثل اعتقاد به تحریف قرآن که متناقض با این آیه شریفه قرآن کریم است:
﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ٩﴾[الحجر: ٩] [۲].
کردن یاران رسول خداصو ستم کردن در حق آنها و انحرافات دیگر شیعه را بخوبی بررسی کرده و با روشی علمی و اسلوبی واضح، بطلان آنها را ثابت کرده است.
خداوند این تلاشهایش را مفید گرداند و به وی پاداش نیکو دهد. همانا خداوند شنونده و اجابت کننده است.
وصلی الله علی نبينا محمد وعلی آله وصحبه أجمعين
نوشته دکتر ناصر
[۱] صحیح بخاری [ج ٧، ص: ٩۸، کتاب الأدب، باب قول الله تعالى: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ ٱلصَّٰدِقِينَ١١٩﴾[التوبة: ۱۱٩]. وما ینهی عن الکذب، وصحیح مسلم، ج ۴، ص: ۲۰۱۳، کتاب البر والصلة والأداب، باب قبح الکذاب] لفظ حدیث از مسلم است. [۲] «همانا ما قرآن کریم را نازل کردیم و ما آن را حفظ و نگهداری میکنیم».