دروغگویان را بشناسید. پاسخی کوتاه به دروغهای تیجانی

فهرست کتاب

۱٧- و در همین جلد ۲، ص ٩۶-٩٧ می‌گوید:

۱٧- و در همین جلد ۲، ص ٩۶-٩٧ می‌گوید:

«حادثه عمر و عمار درباره تیمم و در آخرش می‌گوید: عمر گفت: ای عمار‍ از خدا بترس. عمار گفت: اگر نمی‌گذاری هیچ حرفی در این مورد نمی‌زنم. سبحان الله آیا کافی نیست که عمر با نص صریح قرآن و سنت مخالفت می‌کند که حتی اجازه نمی‌دهد اصحاب، با او در نظرش مخالفتی کنند و عمار ناچار می‌شود از خلیفه معذرت‌خواهی کند و بگوید: اگر اجازه نمی‌دهی در این باره با کسی سخن نخواهم گفت؟

چگونه من تعجب نکنم و چگونه شما تعجب نمی‌کنید از این اجتهاد و این مخالفت و این اصرار بر رای خویشتن، علی رغم گواهی اصحاب بر نص؟!».

می‌گویم بلکه بسیار جای تعجب است که فردی عاقل از شیعیان همه این دروغ‌ها را می‌خواند، باز هم همچنان ادامه می‌دهد و بر دین شما باقی می‌ماند کسی‌که حق با اوست دروغ نمی‌گوید و اهل باطل راست نمی‌گویند.

اینجا، تیجانی حدیث را قطع کرده است -خداوند او را به سزای اعمالش برساند- تا به هدفش برسد و اگر حدیث را بطور کامل ذکر می‌کرد، استدلالش باطل می‌شد. و بقیه حدیث چنین است: هنگامی‌که عمار به عمر گفت: اگر می‌خواهی دیگر در این باره سخن نخواهم گفت. عمر گفت:

بلکه تو را مسئول آنچه بعهده گرفته‌ای، قرار می‌دهیم. [روایت مسلم] [۲۲۶].

در نتیجه عمر، عمار بن یاسر را از بیان حدیث منع ننمود آنطور که تیجانی ادعا می‌کند.

[۲۲۶] صحیح مسلم: کتاب الحیض، شماره: ۱۱۲.