۶۱- ودر صفحه ۲٧۰-۲٧۲ میگوید:
«رسول خداصفرمود: هر که خوش دارد که مانند من زندگی کند و مانند من بمیرد و در بهشت برینی که پروردگارم آماده کرده، ساکن شود، پس ولایت علی را پس از من بپذیرد و دوستدارانش را دوست بدارد و به اهل بیتم پس از من بپیوندد و از آنها پیروی کند زیرا که آنان عترت مناند، از خاک من آفریده شدهاند. . . . . حدیث».
و بعد از چند سطر، تیجانی میگوید: لازم به تذکر است که در خلال تحقیقاتم، در آغاز، نسبت به صحت این حدیث تردید کردم زیرا دیدم متضمن تهدید شدیدی است در مورد کسانی که باعلی و اهل بیت مخالفاند بویژه اینکه این حدیث اصلاً جایی برای توجیه و تأویل نگذاشته است پس از چندی که کتاب اصابه (ابن حجر عسقلانی) را مطالعه میکردم، دیدم پس از ذکر این حدیث میگوید: «در اسنادش نام یحیی بن یعلی محاربی آمده است که آدم سست و غیر مورد اطمینانی است».
تا اندازهای آرامش پیدا کردم و اشکال و اعتراضی که در ذهنم مانده بود مقداری زدوده شد زیرا پنداشتم که واقعاً یحیی بن یعلی محاربی که حدیث را نقل کرده، ثقه و مورد اعتماد نیست. ولی از آنجا که خداوند سبحان میخواست حقیقت را بر من آشکار سازد، در روزهای بعد و هنگامی که کتاب: «مناقشات عقائدیه» را بدست آوردم، مطلب کاملاً روشن شد. از این کتاب فهمیدم که یحیی به یعلی محاربی از افراد مورد اطمینانی است که شیخین (مسلم و بخاری) بدو اعتماد داشتهاند. . . . .
پس این همه تحریف و تقلب و جعل و وارونه جلوه دادن حقایق و طعن زدن در شخصی که مورد اطمینان است و اهل صحاح او را توثیق نمودهاند، برای چیست؟ آیا بدین خاطر است که او حقیقتی روشن را جلوه دادهاست که همان ضرورت اقتدا وپیروی از اهل بیت است که اکنون پاداشش از ابن حجر، تضعیف و توهین میباشد؟
تیجانی در مورد این حدیث صحبت زیادی کرده، به حافظ ابن حجر حمله کرده، او را بد و بیراه گفته، دیانتش را زیر سؤال برده و او را متهم به تزویر و فریبکاری و. . . . . . نموده است و اینک چند سخن تیجانی:
۱- این حدیث از پیامبر خداصبه صحت نرسیده است. حاکم [۱۸۱]، طبرانی [۱۸۲]، هیثمی [۱۸۳]، و ابو نعیم [۱۸۴]همه اینها حدیث را از طریق یحیی بن یعلی اسلمی، نه محاریی، آوردهاند و اسلمی در روایت حدیث، فردی بسیار سست و ضعیف است [۱۸۵].
۲- خواننده گرامی! حدیث چنانچه گذشت از روایات یحیی بن یعلی محاربی نیست و تیجانی و دیگران نمیتوانند حتی یک سند بیاورند که حدیث از طریق یحیی بن یعلی محاربی روایت شده باشد.
۳- اینکه تیجانی میگوید: ابن حجر از او عیبجوئی کرده و او را صرفاً به این خاطر که راوی این حدیث است، سست و ضعیف در روایت قرار داده، دروغگویی تیجانی را میرساند زیرا یحیی محاربی این حدیث را روایت نکرده است.
۴- تیجانی ادعا کرده است که این حدیث روشن و صریح است و جائی برای توجیه و تأویل نگذاشته است و متضمن تهدید و وعید شدیدی است تا جائیکه نسبت به صحت این حدیث تردید کردم.
به تیجانی میگویم: این همه مسئله را هولناک و بزرگ جلوه دادن، کاری از پیش نمیبرد بهرحال حق ماندنی است و باطل مثل کف روی آب رفتنی است.
۴- تیجانی ادعا کرده که به این مسئله پی نبرده است مگر بعد از تحقیقی که در کتاب «مناقشات عقائدیه» داشته است و این دروغی دیگر از تیجانی است بدلیل اینکه تیجانی در گذشته یادآوری نمود که: «من کتاب (الـمراجعات) را مطالعه نمودم و طوری شیفته و مجذوب آن شدم که خواندن آن را بجز در وقت ناچاری، رها نکردم چندین بار آن را مراجعه کردم» [۱۸۶].
و نویسنده «الـمراجعات» عبدالحسین شرف الدین این مسئله را در کتابش ذکر کرده است که حافظ ابن حجر گفته است در سند این حدیث محاربی وجود دارد و او فردی سست و ضعیف در روایت حدیث است و نویسنده «مراجعات» پاسخ میدهد که: محاربی فردی ثقه و مورد اطمینان است ولی او نتوانسته است حتی یک منبع ارائه دهد که این حدیث از طریق محاربی روایت شده است همانطوریکه تیجانی از ارائه هرگونه منبعی عاجز مانده است.
تمام تلاش تیجانی اینست که برای خواننده واقعیتها را وارونه جلوه دهد و چنین وا نمود نماید که در ضمن تحقیق و مطالعه به حقیقت رسیده و گویا خودش حقیقت را کشف کرده است.
آنچه این مسئله را روشنتر میسازد، اینست که تیجانی سخن نویسنده «مراجعات» را حرف به حرف نقل کرده است. اما اینکه میگوید: خودم مسئله را: در صحیحین (بخاری ومسلم) و(اصابه) دنبال کردم، دروغ میگوید و خدعه و فریبی بیش نیست. حقا که ریسمان دروغ کوتاه است.
۶- چرا حافظ ابن حجر در مورد محاربی باوجودیکه فردی ثقه و قابل اطمینان است، گفته است فردی سست و بسیار ضعیف است؟
اینجا دو احتمال وجود دارد. یکی اینکه اشتباهی در چاپ یا نسخه برداری آن صورت گرفته است. احتمال دوم: و این احتمال به اعتقادم قویتر است. اینست که چون برای حافظ ابن حجر میان محاربی و اسلمی تشابه اسمی وجود داشته زیرا اسم هردوی آنها یحیی بن یعلی است، سبقت قلم از انجام گرفته و ابن حجر بجای اسلمی، محاربی نوشته است البته هیچکسی از اشتباه در امان نیست و خود حافظ ابن حجر، ثقه و قابل اطمینان بودن محاربی را در کتاب خودش «التقريب» آورده است.
تمام تلاش موسوی و تیجانی و دیگرانی که به حافظ ابن حجر در این مسئله حمله کردهاند. این بود که از آب گل آلود ماهی بگیرند اما خداوند، فقط درست و صحیح را میپذیرد.
إلى كم ذا التتابع والتمـادى
ولـم هذا التصامم والتعاشى
«تا کی اینچنین دنباله روی میکنید و راه گمراهی را ادامه میدهید و برای چه خود را به کری و غفلت میزنید».
[۱۸۱] الـمستدرک: ۳/۱۲۸. [۱۸۲] الـمعجم الکبیر: ۵/۶٧. [۱۸۳] مجمع الزوائد: ٩/۸۰. [۱۸۴] حلیة الاولیاء: ۴/۳۴٩. [۱۸۵] «حدیث او ضعیف است و قابل استدلال نیست ». (مترجم) [۱۸۶] آنگاه...هدایت شدم ص: ۱۱٧-۱۱۸-۲۱۴.