دروغگویان را بشناسید. پاسخی کوتاه به دروغهای تیجانی

فهرست کتاب

٧- و در ج ۱، صفحه ۱۲٧-۱۲۸ می‌گوید:

٧- و در ج ۱، صفحه ۱۲٧-۱۲۸ می‌گوید:

آنچه یقین ما را می‌افزاید این است که دوازده امام از اهل بیت، نزد هیچ‌یک از علمای امت، درس نخوانده‌اند و تاریخ‌ نویسان و سیره‌نویسان و محدثان ما نگفته‌اند که یکی از امامان اهل بیت، علم خود را از برخی از صحابه یا تابعین گرفته باشد.

خداوند دروغ و دروغگو را هلاک و نابود کند و ائمه اهل بیت را از این دروغ پاک و مبرا گرداند، و دوازده نفری که شیعه معتقد به امامت آن‌ها هستند همگی از علمایی نبودند که از آن‌ها علم آموخته شود و از کسانی که به علم ود انش شهرت یافتند می‌توان محمد باقر، جعفر صادق و موسی -/- را نام برد و حضرت علی بن حسینببه عبادت و علم شهرت یافت و حضرت علی، حضرت حسن، و حضرت حسینشکه صحابه رسول خداصهستند.

محمد بن حسن منتظر هم که پا به وجود نگذاشته است و حسن عسکری و هادی و جواد نزد اهل سنت به علم و دانش شهرت نیافتند. هم اینک، کسانی را که از ائمه روایت کرده‌اند و کسانی را که ائمه از آن‌ها روایت کرده‌اند با زندگی‌نامه آن‌ها نزد اهل سنت ذکر می‌کنیم. و حضرت علی، حضرت حسن و حضرت حسینش را استثناء می‌کنیم زیرا آن‌ها جزء صحابه هستند و صحابه -رضوان الله عليهم أجمعين-، همگی عدول‌اند ولی فقط راویان از آن‌ها و کسانی را که این سه بزرگوار از آن‌ها روایت کرده‌اند ذکر می‌کنیم.

۱- علی بن ابی‌طالبس، از پیامبر اکرمص، حضرت ابوبکر، عمر، مقداد و همسرش فاطمه زهراءش روایت کرده است و از او جمعی غیر قابل شمارش روایت کرده‌اند [۲۸۳].

۲- حسن بن علیب، از رسول اکرمصو پدرش و برادرش حسین و دایی‌اش هند بن ابی‌هالهشروایت کرده است، و فرزندش حسن و عایشه و گروه زیادی از او روایت کرده‌اند [۲۸۴].

۳- حسین بن علیب، از پیامبر اکرمص، پدر بزرگوارش، مادر گرامیش، دایی‌اش و عمرشروایت کرده است [۲۸۵].

۴- علی بن حسین، از پدرش، عمویش حضرت حسن، ابن عباس، مسور، ابوهریره، عایشه، صفیه، ام سلمه، سعید بن مسیب، عمروبن عثمان بن عفان، مروان و گروهی دیگر روایت کرده است و جمع زیادی از او روایت کرده‌اند. و از نظر عبادت و دانش از ائمه مسلمین بود [۲۸۶].

۵- محمد بن علی، از پدرش و پدر بزرگ‌هایش حسن و حسین و عموی پدرش، محمد بن حنفیه و عبدالله بن جعفر، سمره، ابن عباس، ابن عمر، ابوهریره، عایشه، ام سلمه، ابراهیم بن سعد، جابر بن عبدالله، عطاء بن یسار، نعیم الجمر، یزید بن هرمز و افرادی دیگر روایت کرده است و جمع زیادی از او روایت کرده‌اند، وی فردی ثقه و فاضل بود [۲۸٧].

۶- جعفر بن محمد، از پدرش و محمد بن منکدر، عبیدالله بن ابی‌رافع، عطا، عروه، قاسم بن محمد، نافع و زهری روایت کرده است و مالک، شعبه هر دو سفیان (سفیان ثوری و سفیان بن عیینه)، ابوحنیفه و جمعی از او روایت کرده‌اند، امام شافعی می‌گوید: وی ثقه بود. و ابن معین می‌گوید: ثقه و قابل اعتماد است، ابوحاتم می‌گوید: در مورد افرادی مثل او سؤال نمی‌شود، ابن حبان می‌گوید: در فقه وعلم و فضیلت از سادات اهل بیت بود به روایت او استدلال می‌شود بشرطیکه روایت فرزندانش از او نباشد. امام مالک از او روایت نمی‌کرد تا فردی دیگر همراه او نباشد و یحیی بن سعید در مورد او چیزهایی گفته است [۲۸۸].

٧- موسی بن جعفر، از پدرش وعبدالله بن دینار و عبد الملک بن قدامه روایت کرده است و برادرانش، علی و محمد و فرزندانش، ابراهیم و حسین و اسماعیل و علی رضاء صالح بن یزید و محمد بن صدقه از او روایت کرده‌اند. ابوحاتم می‌گوید: وی امامی از ائمه مسلمین است [۲۸٩].

۸- علی بن موسی، از پدرش و عبیدالله بن أرطأه روایت کرده است و فرزندش محمد، ابوعثمان مازنی، علی بن علی دعبلی، ایوب بن منصور، ابو صلت، مأمون، علی بن مهدی وافرادی دیگر از وی روایت کرده‌اند. ابن طاهر می‌گوید: وی از پدرش مسائل شگفت‌انگیزی می‌گوید. امام ذهبی در تحلیل سخن ابن طاهر می‌گوید: مشکل در ثبوت سند تا رسیدن به اوست و بر وی دروغ‌های زیادی بسته شده است [۲٩۰]. ابن حبان می‌گوید: از پدرش مسائل شگفت‌انگیزی روایت می‌کند، دچار وهم و گمان می‌شود و اشتباه می‌کند [۲٩۱].

٩- محمد بن علی الجواد، در بیست و پنج سالگی دنیا را وداع گفت و در طلب علم و تدریس معروف نیست و کتب سته از او روایت نکرده‌اند.

۱۰- علی بن محمد هادی، ابن کثیر می‌گوید: وی فردی عابد بود [۲٩۲]. و ذهبی می‌گوید: وی امامی فقیه و زاهد بود [۲٩۳].

۱۱- حسن بن علی عسکری، ابن حجر می‌گوید: ابن جوزی، وی را در کتاب «الـموضوعات»ضعیف قرار داده‌است [۲٩۴].

[۲۸۳] تهذیب التهذیب: ٧/ ۳۳۴. [۲۸۴] تهذیب الکمال: ۶/۲۲۰. [۲۸۵] تهذیب الکمال: ۶/۳٩۶. [۲۸۶] تهذیب الکمال: ۲۰/ ۳۸۲. [۲۸٧] تهذیب الکمال: ۲۶/۱۳۶. [۲۸۸] تهذیب الکمال: ۵/٧۴. [۲۸٩] تهذیب الکمال: ۲٩/ ۴۳. [۲٩۰] میزان الاعتدال: ۳/۱۵۸. [۲٩۱] الجروحین: ۲/۱۰۶. [۲٩۲] البدایة والنهایة: ۱۱/۱٧. [۲٩۳] العبرفی خبر من غیر: ۱/۳۶۴. [۲٩۴] لسان الـمیزان: ۲/۲۴۰.