٧- تیجانی در صفحه ۵۶ میگوید:
«ولی در حقیقت از تاریخ اسلام نه کم میدانستم و نه زیاد، زیرا معلمان و استادان همواره ما را از خواندن تاریخ منع میکردند و ادعا میکردند که این تاریخ سیاه وتاریکی است و هیچ فایدهای در خواندنش نیست».
ریسمان دروغ چقدر کوتاه است، تیجانی در صفحه: ۲۳ کتابش گفت: «آنها از حماس، صراحت و اطلاعات زیاد من تعجب میکردند». و در فقره شماره: ۳ متذکر شد: که کتابهای احمد امین را خوانده است. و متصف کردن تاریخ اسلام به تاریخی سیاه، دروغ ساخته و پرداخته شیعه است و بجز شیعه، کسی دیگر این سخن را نمیگوید حتی خاور شناسان اعتراف میکنند که در تاریخ اسلام عصرهای طلائی و درخشانی است بویژه عصر خلفای راشدین، و اگر اساتید تیجانی تاریخ درخشان مسلمانان را تاریخی سیاه و تاریک میخوانند وشیوخ ما سخنی غیر از این میگوید و این کتب دانشمندان ما است که تاریخ گذشتگان صالح را مینویسد و به قلم میآورد و اگر هدف تیجانی تاریخ سیاه مثل تاریخ شیعه است این تاریخ ما نیست زیرا شیعه برای یک روز هم اسلام را یاری نکردند، سرزمینی را فتح نکردند و دشمنی را دفع ننمودند بلکه عکس آن صحیح و درست است جهاد آنها همیشه در زمان گذشته و عصر حاضر علیه اهل سنت بوده است.
ما در گذشته برای آنها جهاد و تلاشی برای اسلام نمیبینیم و آنچه از آنها میدانیم عبارتند از:
۱- همکاری با تاتار از طریق ابن علقمی و نصیر طوسی هنگامی که داخل بغداد شدند و فساد و تباهی آوردند [۱٧].
۲- همکاری آنها با نصاری در جنگهای صلیبی و باز کردن مرزها برای آنان [۱۸].
۳- هنگامیکه ارتش عثمانیها توسط روس شکست خوردند جشن گرفتند و همیشه با عثمانیها در حال جنگ بسرمی بردند [۱٩].
۴- کشتن حاجیان و برداشتن و ربودن حجر الاسود و بردن آن به احساء [۲۰].
اما کارهای آنها در زمان حاضر عبارتند از:
۱- خمینی میگوید: راه قدس از عراق (کربلا) میگذرد و نصیر طوسی، کسی را که باعث قتل عام مردم بغداد در زمان تاتار گردید تعریف و تمجید میکند [۲۱].
۲- کشتن دعوتگران اهل سنت داخل ایران امثال احمد مفتی زاده و شاگردان او دکتر مظفریان و دیگران که تعداد آنها بسیار است [۲۲].
۳- کشتار صبرا و شاتیلا بدست حرکت شیعه أمل [۲۳].
۴- روایات و سخنان آنها در مورد آزاد ساختن بیت الحرام و مسجد نبوی [۲۴]انفجارهای حرم [۲۵].
و بجز اینها، کارهای زیادی انجام دادند وکافی است که فقط گفتههای (احقاقی حائری) را در مورد فتوحات اسلامی در سرزمین فارس بدانید. احقاقی میگوید: ضربههایی که دو ملت بزرگ ایران و روم در نتیجه (حمله) مسلمانان خوردند و برخوردی که از طرف عربهای بادیه نشینی که از روح اسلام خبر نداشتند، با آن مواجه شدند، در نفسشان گرایش و تاثیر منفی از عرب و شریعت آنها بجا گذاشت طبیعت ساکنان صحراء و انسانهای اوباش و خشن، و خرابی و ویرانی که به شهرهای زیبا و زمینهای آباد شرق و غرب وارد ساختند و غارتهای شهوت پرستان و آزمندان تشنه به ناموس و عفت، دو حکومت امپراطوری و بزرگ. . . . تا آخر [۲۶].
خواننده گرامی! آیا در سخنان این احقاقی معاصر نمیاندیشی؟ کسیکه صحابهش، فاتحان سرزمین فارس را، سرزمینی که قلبش مشتاق آنست چون ملی گرا است چنین توصیف میکند که آنها عربهای صحرانشین و اوباش، و شهوت پرست و تشنه عفت دختران فارس هستند و نمیدانم فارس آن زمان (زرتشتیان) چه عفتی داشتند که احقاقی برای آن عفت اشک میریزد درحالیکه آنها نکاح محارم را مباح میدانستند.
آیا فرد مسلمان چنین سخنی میگوید؟ و همین علت اساسی بغض شیعه نسبت به عمرساست زیرا عمرسحکومت فارس را درهم شکست و بهمین علت شیعه فرزندان حسین را تجلیل کرده و به بزرگی توصیف میکنند زیرا فارسها، دائیهای فرزندان حسین از همسر حضرت حسین، شهربانو دختر یزد گرد هستند [۲٧].
و همچنین سلمان فارسیسرا فقط از میان صحابهشتجلیل میکنند نه دیگران را، تا جائی که گفتهاند به سلمان وحی میشد [۲۸].
همه اینها فقط بخاطر اینست که او فارسی است نه به خاطر چیزی دیگر. و به همین خاطر در کتابهایشان از علی بن ابیطالبسروایت میکنند که ایشان در مورد کسری فرمودند: خداوندأ او را از عذاب جهنم نجات داد و آتش بر او حرام است [۲٩].
[۱٧] البدایة والنهایة: ۱۳/۲۱۳-۲۱٧، ۲۸۳]. [۱۸] کتاب: الخیمینیة وریثة الحرکات الحاقدة والافکار الفاسدة، ص: ٧۳. [۱٩] کتاب: الاعتداءات الباطنیة على الـمقدسات الاسلامیة، ص:۱۶۰. [۲۰] بروتوکولات آیات قم، ص: ۶۳. [۲۱] الحکومة الاسلامیةلإ تالیف خمینی، ص:۱۴۲. [۲۲] وجاء دور الـمجوس: ۱/۴٧۸، (این کتاب در گذشته نوشته شده است در سالهای اخیر شخصیاتهای زیادی از علماء اهل سنت را اعدام و ترور کردند که بارزترین آنها عبارتند از مولوی عبدالملک ملا زاده شیخ محمد صالح ضیائی، دکتر احمد سیاد، شیخ محمد ربیعی، دکتر کاظمی، مولوی عبدالناصر جمشید زهی، قدرت الله جعفری، عبدالوهاب خوافی، فاروق فرساد، ناصر سبحانی و دهها تن دیگر و همچنان قتل و ترور علماء اهل سنت ادامه دارد. (مترجم). [۲۳] امل والـمخیمات الفلسطینیة، ص: ۵۳، و بعد از آن. [۲۴. ] - بروتو کولات آیات قم، صفحه: ۶۳ و بعد از آن. [۲۵] سال: ۱٩۸٧. [۲۶] رسالة الإیمان، ص: ۳۲۳. [۲٧] بحار الأنوار: ۴۵/۳۲٩. [۲۸] رجال الکشی: ۲۱. [۲٩] بحارالأنوار: ۴۱/۱۴.