سوره شرح یا انشراح
مکی است و دارای (۸) آیه است.
وجه تسمیه: این سوره بدان جهت «شرح» یا «انشراح» نامیده شد که از شرح صدر نبیاکرم صیعنی روشن کردن و گشاده داشتن آن با نور هدایت و حکمت و ایمان، خبر میدهد.
این سوره بعد از سوره «ضحی» نازل گردید و گویی تکملهای برای آن میباشد زیرا سایهسار روحبخشی از لطف و عنایت پروردگار را بر حبیبش حضرت محمد صمیگستراند.
﴿أَلَمۡ نَشۡرَحۡ لَكَ صَدۡرَكَ١﴾
«آیا برای تو سینهات را نگشادیم؟» یعنی: ای محمد ص! ما سینهات را برایت گشادیم و آن را وسیع و نورانی گردانیدیم تا امر نبوت را پذیرا گردیده و دعوتالهی را برپا داری و بر برداشت دشواریهای نبوت و حفظ وحی قادر گردی. ابوحیان میگوید: «شرح صدر؛ تنویر آن است با حکمت و وسیع کردن آن است برای دریافت وحی الهی». این قول جمهور مفسران است اما رأی اولی این است که معنی شرح صدر عام است و شامل امور فوق و نیز وسیع کردن صدر برای تحمل غیر آن از دشواریها، مانند دشواریهای دعوت و تحمل آزار کفار وسختیها و ناهمواریهای دیگر نیز میشود. اکثریت علما برآنند که شرح صدر امری معنوی است اما درباره «شقالصدر» یعنی شکافتن سینه آن حضرت صبه وسیله فرشتگان، نیز احادیثی آمده است. خلاصه این احادیث این است که: جبرئیل÷در دوران کودکی آن حضرت صسینه ایشان را شکافت و قلب ایشان را بیرون آورد و آن را از ناخالصیها شست و پاک ساخت سپس آن را از علم و ایمان پر گردانید و مجددا در سینه ایشان نهاد. امام فخرالدین رازی میگوید: «شقالصدر از ارهاصات نبوت، یعنی از مقدمات و بشارتهای آن است».
﴿وَوَضَعۡنَا عَنكَ وِزۡرَكَ٢﴾
«و آیا بار گرانت را از تو برنداشتیم؟» یعنی: لغزشهایی را که در دوران جاهلیت از تو سر زده است دور ساختیم و لغزشهای بعد از آن را نیز از تو دور ساختیم.
﴿ٱلَّذِيٓ أَنقَضَ ظَهۡرَكَ٣﴾
«آن باری که پشت تو را گران کرده بود» یعنی: آن بار چنان سنگین بود که اگر بهشکل محسوس حمل شدنی میبود، قطعا صدای شکستن مهره پشتت از بر دوش کشیدن آن شنیده میشد. مراد از «وزرک» گناه و معصیت نیست زیرا پیامبران †از ارتکاب گناه معصوماند بلکه مراد اعمالی است که رسول خدا ص اجتهادا برخلاف اولی انجام دادهاند، مانند اجازه دادن برای منافقان در تخلف ازغزوه تبوک، گرفتن فدیه از اسیران بدر، ترشرویی در برابر آن نابینا که داستان آن در سوره «عبس» گذشت و مانند اینها. بهقولی: مراد از برداشتن بار گران، آسان کردن دشواریها و تکالیف نبوت بر آن حضرت صاست به طوریکه این کارسنگین بر ایشان آسان گردید.
﴿وَرَفَعۡنَا لَكَ ذِكۡرَكَ٤﴾
«و نامت را برای تو بلند گردانیدیم» یعنی: نام و آوازه تو را در دنیا و آخرت بلند گردانیدیم، با اموری مانند مکلفکردن مؤمنان به بردن نامت در کلمه شهادت، در اذان، خطبهها، تشهد و در چندین جا از قرآن و از آن جمله است دستور دادن مؤمنان به درود و سلام گفتن بر آن حضرت صو فرمان بردن از ایشان. قتاده میگوید: «خداوند أنام آن حضرت صرا در دنیا و آخرت بلند گردانید پس هیچ خطیب و نمازخوان و تشهد خوانی نیست مگر اینکه میگوید: أشهد أن لا إله إلا الله و أن محمدا رسول الله». در حدیث شریف آمده است که رسول خدا صفرمودند: «جبرئیل نزدم آمد و گفت: پروردگارم و پروردگارت میپرسد: چگونه نامت را بلند ساختهام؟ رسول خدا صفرمودند: خداوند أخود داناتر است. جبرئیل گفت: حق تعالی میفرماید: من نامت را بدینسان بلند ساختهام که چون نام من ذکر شود، نام تو نیز با نام من ذکر میشود».
﴿فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرًا٥﴾
«پس بیگمان با دشواری آسانی است» یعنی: قطعا با سختی، ضعف، فقر و مانند آن از تنگناها، آسانی و گشایش پیوسته است. تنکیر «یسرا» برای تعظیم و بزرگ نمایاندن این آسانی است، گویی فرمود: در جنب دشواری آسانیای است بزرگ.
﴿إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرٗا٦﴾
«آری، با دشواری آسانی است» یعنی: بیگمان در جنب دشواریای که ذکر شد، آسانی دیگری است. و از آنجا که «العسر» معرفه است پس مفرد است، یعنی «العسر» در هردو آیه به معنی یک دشواری است ولی چون «یسرا» در هردو آیه نکره است پس معنای تعدد را میرساند؛ یعنی به همراه هر سختی دو آسانی است لذا «عسر» اول عین «عسر» دوم است اما «یسر» در هر آیه، امری است جدید یعنی: آسانی در آیه اول غیر از آسانی در آیه دوم است پس این دو آسانی میتواند شامل آسانی دنیا و آخرت و آسانی عاجل و آجل باشد. در حدیث شریف مرفوع به روایت ابن مسعود سآمده است: «لو کان العسر فی حجر لتبعه الیسر حتی یدخل فیه فیخرجه و لن یغلب عسر یسرین، إن الله یقول: ﴿فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرًا٥ إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرٗا٦﴾[الشرح: ۵-۶]». «اگر دشواری در سوراخی باشد، قطعا آسانی او را دنبال میکند تا اینکه در آن سوراخ داخل شود و آن را از سوراخ بیرون آورد و هرگز یک دشواری بر دو آسانی غالب نمیشود زیرا خداوند أمیفرماید: بیگمان به همراه دشواری آسانی است. آری، در جنب دشواری دو آسانی است».
سبب نزول: روایت شده است که چون مشرکان مسلمانان را به فقر و نداری طعنه زدند، این آیه نازل شد. ابنجریر طبری از حسن بصری /روایت کردهاست که گفت: چون این آیه نازل شد، رسول خدا صفرمودند: «مژدهتان باد که بر شما آسانی آمد، هرگز یک دشواری بر دو آسانی غالب نمیشود».
﴿فَإِذَا فَرَغۡتَ فَٱنصَبۡ٧﴾
«پس چون فراغت یافتی، به طاعت در کوش» یعنی: چون از نماز خود فارغ شدی، یا چون از تبلیغ و دعوت فارغ شدی، یا چون از از جهاد فارغ شدی پس در دعا بکوش و از خدای ﻷ حاجت خویش را بخواه. یا در عبادت سخت بکوش.
﴿وَإِلَىٰ رَبِّكَ فَٱرۡغَب٨﴾
«و با اشتیاق بهسوی پروردگارت روی آور» یعنی: مخصوصا بهسوی خداوندأرغبت و گرایش داشته باش و در حالیکه از دوزخ بیمناک و به بهشت راغب هستی، بهسوی وی زرای و تضرع کن.